مرگ
Update: 2025-04-23
83
Description
آنهایی که بیش از بقیه از مرگ میترسند، کسانی هستند که با حجم زیادی از زندگی نزیسته به مرگ نزدیک میشوند. بهتر است از همهی زندگی استفاده کنیم. برای مرگ چیزی جز تفاله باقی نگذاریم، هیچ چیز جز یک
قلعهی سوخته 🌱
.
-اروین یالوم
.
موزیک های بی کلام داخل کانال بارگذاری میشه
خوشحال میشم عضو شید اونجا هم کنار هم باشیم♥️😊
https://t.me/hnalii https://www.instagram.com/alihaghani.nb
قلعهی سوخته 🌱
.
-اروین یالوم
.
موزیک های بی کلام داخل کانال بارگذاری میشه
خوشحال میشم عضو شید اونجا هم کنار هم باشیم♥️😊
https://t.me/hnalii https://www.instagram.com/alihaghani.nb
In Channel
گاهی به آخرین پیراهنم فکر میکنم که مرگ در آن رخ می دهد....
مرگ ما هست عروسی ابد سر آن چیست هو الله احد مولوی
و نترسیم از مرگ مرگ پایان کبوتر نیست مرگ وارونه یک زنجره نیست مرگ در ذهن اقاقی جاری است مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن میگوید مرگ با خوشه انگور میآید به دهان مرگ در حنجره سرخ – گلو میخواند مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است مرگ گاهی ریحان میچیند مرگ گاهی ودکا مینوشد گاه در سایه نشسته است به ما مینگرد و همه میدانیم ریههای لذت، پر اکسیژن مرگ است در نبندیم به روی سخن زنده تقدیر که از پشت چپرهای صدا میشنویم مرگ پایان زندگی نیست. مرگ ناشناخ
میگویند مرگ حق است پس چرا خوشبختی حق نیست…؟
نمیدونم چندمین بار که دارم گوشش میکنم ، اما یه چیز رازآلودی مثل خود مرگ دوست داشتنی ولی ترسناک ، مرموز ولی ساده ... ❤️
هر چیزی به وقتش زیباست حتی مرگ...
بچه که بودم مادر بزرگم آسمونی شد همیشه پدرم قصه روحی رو برام تعریف می کرد که از جسمش خسته شده و ی روز بدون خداحافظی جسمش ترک می کنه اون موقع است که مرگ پیش میاد
مرگ معنای اصلی و واقعی زندگی ست همچون جدول حل که پاسخ رمز اش می شود مرگ.
هــر کس .. یـا شب میمیـــرد ، یــــا روز .. مـــن ؛ شبـانــه روز !
زندگی یامرگ؟ گرزندگی مرگ هست و مرگ هست زندگی!!! پس درود برمرگ و مرگ بر زندگی...
مرگ از نمای دور ،دورنمای زنی ست که از مردی دور مانده، مرگ از نمای نزدیک مردی است که زن ندارد وزندگی مرد مردگی زنی ست که مردش را تا سرحد مرگ دوست داشته... زندگی نزدیک نمای زنی ست که مردش هنوز نمرده باشد. زن مردانه ترین دلیل مرگ وزندگی ست....🌱
دلم اغوشی میخواهد از جنس قبر دلم خوابی میخواهد از جنس مرگ
در تمام زندگی ما بارها مرگ را می چشیم و هنگامی که از تن رها می شویم برای همیشه زنده خواهیم بود
مرگ؟ ان لحظه ای بود که سکوت کرد و دلم ریخت گویی بی پناه شدم اما لحظه اخر مرگ زمانی بود که حرمت و شرف و ابرویم را بعد از رفتنش برایم نگاه نداشت مگر غیرت و مردانگی به چیست؟ روز رفتنش به او گفتم که می روی پس نامردی اما حال می فهمم رفتنش نامردی نبود بلکه لطف بود ماندن در کنار ادمی که ناموسش را نشناسد ماندن در کنار کسی که راز و حیثیتت را حتی بعد از رفتن نگاه ندارد به چه درد می خورد الحق که نامرد بودی
گاهی اوقات به مرگ فکر کردن لازمه چون لذت زندگی کردن و لذت بردن از کوچکترین چیزا اهمیت ویژهای پیدا میکنند و میدانیم ما هم بمانند سایر جانداران باید روزی به پایان برسیم
وچه قدر سخته بعد از گذروندن جوانی کنار کسی که فکر میکردی عاشقت و تو عاشقشی حالا آرزوی مرگش داشته باشی بعد از بیست و یک بهار
مرگ یا ادامه دهنده ؟ این را نمیدانم اما از این مطمئنم که احساسات درونی قلب من هیچ گاه به من دروغ نمیگویند درست مانند لحظه ای که از تو خداحافظی کردم و بعد از رفتند چند لحظه ای همان جا ماندم تا روحم را که در لبخند آخرت از خود بی خود شده بود را دوباره به خود بازگردانم .. قصه ی ما نه تنها با خداحافظی هایمان بلکه حتی با مرگ هم پایان نمیابد.. درست مانند عشق ابدی تو در قلب من مانند آن نگاهی که دریای وجودش همیشه خروشان است و از من دلبری میکند.. و بی اخیار بدون اینکه بفهمب خیال خودت را راحت میکنی و مرا
مرگ یا جنون ؟ عشق یا مرگ ؟ همهچیز با معنای مرگ کامل می شود. در نبود سیاهی هیچ گاه سفیدی دیده نمیشود🌼✨
چقدر ملایم بود این موسیقی...
برای بعضی بزرگ ترین آرزوست و برای بعضی دیگر بزرگترین ترس ... به نظر من تجربه ی زیبایی است کاشته شدن بذر وجود ... اما نه در شرایطی که خودم مسببش باشم خودش باید اتفاق بیوفته ...