کتاب صوتی مرکب نحو نوشته محمدعلی جمالزاده
Update: 2025-06-12
5
Description
کتاب مرکب محو – نویسنده محمدعلی جمالزاده
کتاب مرکب محو – نویسنده محمدعلی جمالزاده
دبیر آفاق نویسنده بزرگیست ، خیلی بزرگ . صیت شهرتش در دنیا پیچیده است و از مفاخر
درجه اول کشور بشمار میرود . نقادان نامی در آسمان ادب ستاره قدر
اولش میخوانند و ملك و ملت از داشتن چنین نابغه اعجوبه ای
بخود میبالند و او را مایه عزت و سربلندی خود میدانند خودی و بیگانه شهداندیشه اش را
چون رطب تر میخورند و تراوش خامه اش را مانند ورق زر و موهبت آسمانی دست بدست میبرند . افسوس و صد افسوس که چنین نادره دورانی با آنهمه نبوغ در اثر يك سكته قلبی در ظرف مدتی که از بیست و پنج دقیقه تجاوز نکرد از لباس مستعار حیات عریان گشته از تخت شهرت بر تخته تابوت افتاد و چنانکه مصطلح است از عالم فنا بعالم بقا شتافت هر چند تا آنجایی که بر دوستان و محارمش آشکار بود چندان اشتیاقی هم باین مسافرت و تغییر مأوا نداشت . در حقش گفتند که بندای مستطاب ارجعي الى ربك لبيك اجابت گفت اما تا جایی که بر اطرافیانش مشهود بود اساسا اجل مهلت نداد که حتی کلمه لبيك را بر زبان جاری سازد .
در هر حال قالب تهی کرد و در همان دم ملك الموت قلاب بدست خبر قبض روحش را بدرگاه خالق مرگ و حیات رسانید و دو تن ملائکه ای که موکل اعمال او بودند و از همان لحظه ای که از شکم مادر بخاك افتاده بود یکی برشانه راست و دیگری بر شانه چپ او نشسته حساب و کتاب ثواب و عقاب او را در دست داشتند ، پر و بال زنان خود را بجوار قاب قوسین و سدرة المنتهی رسانیدند تا گزارش اعمال نویسنده شهیر فقید را بعرض مصدرهر خیر وشری برسانند .
ندای مستطاب رسید که « سخن کوتاه ، مختصر و مفید بگوئید ببینم اعمال خوب و بد او کدام بر دیگری میچربد ). باصدایی که از زور …
کتاب مرکب محو – نویسنده محمدعلی جمالزاده
دبیر آفاق نویسنده بزرگیست ، خیلی بزرگ . صیت شهرتش در دنیا پیچیده است و از مفاخر
درجه اول کشور بشمار میرود . نقادان نامی در آسمان ادب ستاره قدر
اولش میخوانند و ملك و ملت از داشتن چنین نابغه اعجوبه ای
بخود میبالند و او را مایه عزت و سربلندی خود میدانند خودی و بیگانه شهداندیشه اش را
چون رطب تر میخورند و تراوش خامه اش را مانند ورق زر و موهبت آسمانی دست بدست میبرند . افسوس و صد افسوس که چنین نادره دورانی با آنهمه نبوغ در اثر يك سكته قلبی در ظرف مدتی که از بیست و پنج دقیقه تجاوز نکرد از لباس مستعار حیات عریان گشته از تخت شهرت بر تخته تابوت افتاد و چنانکه مصطلح است از عالم فنا بعالم بقا شتافت هر چند تا آنجایی که بر دوستان و محارمش آشکار بود چندان اشتیاقی هم باین مسافرت و تغییر مأوا نداشت . در حقش گفتند که بندای مستطاب ارجعي الى ربك لبيك اجابت گفت اما تا جایی که بر اطرافیانش مشهود بود اساسا اجل مهلت نداد که حتی کلمه لبيك را بر زبان جاری سازد .
در هر حال قالب تهی کرد و در همان دم ملك الموت قلاب بدست خبر قبض روحش را بدرگاه خالق مرگ و حیات رسانید و دو تن ملائکه ای که موکل اعمال او بودند و از همان لحظه ای که از شکم مادر بخاك افتاده بود یکی برشانه راست و دیگری بر شانه چپ او نشسته حساب و کتاب ثواب و عقاب او را در دست داشتند ، پر و بال زنان خود را بجوار قاب قوسین و سدرة المنتهی رسانیدند تا گزارش اعمال نویسنده شهیر فقید را بعرض مصدرهر خیر وشری برسانند .
ندای مستطاب رسید که « سخن کوتاه ، مختصر و مفید بگوئید ببینم اعمال خوب و بد او کدام بر دیگری میچربد ). باصدایی که از زور …
In Channel
ترکیب قلم جادویی استاد جمال زاده با خوانش استثنایی جناب پرهام میشود ، غذای روح . دعا دعا میکنی زمان کش آید و این کتاب تمام نشود ....
ممنونم بابت خوانش خوب و انتخاب این کتاب عالی بابت خوانش