کتاب صوتی زنان بدون مردان - نویسنده : شهرنوش پارسی پور
Update: 2025-06-09
11
Description
زنان بدون مردان. کتاب زنان بدون مردان، از موفق ترین و شاهکار نوشته ها و داستان های شهرنوش پارسی پور است ، این کتاب به چند زبان دیگر چون انگلیسی و ایتالیایی ترجمه شده است.................................... ............................. شهرنوش بعد از چاپ کتاب زنان بدون مردان در اواخر دهه 60 شمسی که آن دوره ساکن تهران بود از سوی کمیته منکرات به دادگاه احضار شد و دربارهٔ کتاب و اینکه چرا از بکارت نوشته است او را بازجویی و زندانی کردند. پس از آن بود که شهرنوش به آمریکا مهاجرت کرد..................... ...................... این داستان در سال ۲۰۰۹ توسط شیرین نشاط به فیلم بلند تبدیل شد و تندیس ((( شیر نقرهای بهترین کارگردانی جشنواره ونیز)))را برای او به ارمغان آورد ............................. ..............................
کتاب درباره زن ایرانی از نگاه زن غربی است و به اسارت زن ایرانی در فضای مذهبی جامعه می پردازد. زنان بدون مردان، شباهت هایی به آثار گابریل گارسیا مارکز دارد.
بیشتر زنان داستان مورد تجاوز مردان قرار می گیرند. مونس از سر غیرت کشته می شود. او را در باغچه چال می کنند ولی دوباره زنده می شود و مورد تجاوز قرار می گیرد.
از این میان مهدخت پیردختری است که خود را در زمین باغ می کارد و درخت می شود. مهدخت دوشیزه ای که هنوز بکارت دارد در واقع از زندگی انسانی به زندگی گیاهی روی می آورد و حرکت خود را از نو آغاز می کند. شاید سالیان بعد او دوباره انسان شود. گویی زمانه ما هنوز برای انسان بودن زود است باید میلیاردها سال دیگر بگذرد تا مردان به زنان همچون وسیله ای برای اطفای شهوت و یا کلفتی و آشپزی ننگرند.......................... قسمتی از حرفهای مونس: «به فکر من زده بود بروم به هند و چین و ماچین، دنیا را ببینم. خودم همه چیز را بفهمم و درک کنم و هی ننشینم تا دیگران برایم بگویند ال است و بل است و گولم بزنند و خرم کنند...............
شهرنوش پارسی پور در این اثر داستان موازی چند زن را حکایت می کند که همگی در بازه زمانی برکناری مصدق و کودتای پس از ان روی می دهد. کتاب همچنین تصویری از دیدگاه و اندیشه جامعه ایران نسبت به زنان و دختران ارائه می دهد. سمبولیسم از ویژگی های این اثر است که زیبایی ان را دوچندان می کند.............. …............ در مورد شهرنوش ::::::::: . . . شهرنوش پارسیپور شَهرنوش پارسیپور (زادهٔ ۲۸ بهمن ۱۳۲۴ در تهران) داستاننویس و مترجم ایرانی است.[] داستانهای پارسیپور به زبانهای گوناگون دنیا ترجمه شدهاست. او از سوی هجدهمین همایش پژوهشهای زنان در آمریکا، به عنوان زن سال برگزیده شد.[][] پارسیپور همچنین برندهٔ جایزهٔ بیتای ۲۰۱۶ است.[] او در اواخر دهه ۱۳۷۰ و چندی پس از انتشار کتاب زنان بدون مردان و ممنوع شدن آن در ایران، به آمریکا کوچ کرد و در حومهٔ سان فرانسیسکو زندگی میکند.......... شهرنوش پارسیپور در شهر تهران از مادری تهرانی و خانهدار و پدری شیرازی که قاضی دادگستری بود متولد شد.[] او در رشتهٔ علوم اجتماعی در سال ۱۳۵۲ از دانشگاه تهران دانشآموخته شد و سپس برای ادامهٔ تحصیل در رشته زبان و فرهنگ چینی وارد دانشگاه سوربن شد. پارسیپور در سال ۱۳۴۶ با ناصر تقوایی ازدواج کرد و در سال ۱۳۵۲ از او جدا شد. سپس در سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشت..... پارسیپور نویسندگی را از ۱۳ سالگی آغاز کرد و از ۱۶ سالگی داستانهایش با نام مستعار در گاهنامههای گوناگون به چاپ میرسید. نخستین رمان او سگ و زمستان بلند نام دارد که در تابستان ۱۳۵۳ کار نوشتن آن پایان یافت.[] پارسیپور همچنین در تلویزیون ملی ایران تهیهکننده برنامه «زنان روستایی» بود و در بهمن ۱۳۵۳ در اعتراض به اعدام خسرو گلسرخی و کرامتالله دانشیان و دستگیری نویسندگانی مانند غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری، فریده لاشایی و پرویز زاهدی از تلویزیون استعفاء داد. مدتی پس از استعفاء او را بازداشت کردند و ۵۴ روز را در زندان سپری کرد. پس از زندان به فکر مهاجرت به کانادا افتاد اما منصرف شد. بار دوم در مرداد ۱۳۶۰ با اینکه خود وابسته به هیچ سازمان سیاسی نبود، به خاطر همراه داشتن نشریات متعلق به برادرش در خودرو، هنگام ملاقات با خواهر زندانیش دستگیر شد و برای ۴ سال دیگر به زندان افتاد.[] پارسیپور پس از آزادی، به کار ترجمه و تأسیس کتابفروشی در زیرزمینی در خیابان سنایی مشغول شد. بعد از چاپ کتاب زنان بدون مردان،[] کمیته منکرات او را احضار کرد و دربارهٔ کتاب و اینکه چرا از بکارت نوشتهاست او را بازجویی و زندانی کردند. پس از آن بود که شهرنوش به آمریکا مهاجرت کرد.[] در مصاحبهای که واکنشهای بسیاری برانگیخت، پارسیپور عنوان کرد که با صیغه (متعه) موافق است و اگر مردهایی هستند که از این قانون سوءاستفاده میکنند، مسئلهای دیگر است که باید جداگانه بررسی شود.
کتاب درباره زن ایرانی از نگاه زن غربی است و به اسارت زن ایرانی در فضای مذهبی جامعه می پردازد. زنان بدون مردان، شباهت هایی به آثار گابریل گارسیا مارکز دارد.
بیشتر زنان داستان مورد تجاوز مردان قرار می گیرند. مونس از سر غیرت کشته می شود. او را در باغچه چال می کنند ولی دوباره زنده می شود و مورد تجاوز قرار می گیرد.
از این میان مهدخت پیردختری است که خود را در زمین باغ می کارد و درخت می شود. مهدخت دوشیزه ای که هنوز بکارت دارد در واقع از زندگی انسانی به زندگی گیاهی روی می آورد و حرکت خود را از نو آغاز می کند. شاید سالیان بعد او دوباره انسان شود. گویی زمانه ما هنوز برای انسان بودن زود است باید میلیاردها سال دیگر بگذرد تا مردان به زنان همچون وسیله ای برای اطفای شهوت و یا کلفتی و آشپزی ننگرند.......................... قسمتی از حرفهای مونس: «به فکر من زده بود بروم به هند و چین و ماچین، دنیا را ببینم. خودم همه چیز را بفهمم و درک کنم و هی ننشینم تا دیگران برایم بگویند ال است و بل است و گولم بزنند و خرم کنند...............
شهرنوش پارسی پور در این اثر داستان موازی چند زن را حکایت می کند که همگی در بازه زمانی برکناری مصدق و کودتای پس از ان روی می دهد. کتاب همچنین تصویری از دیدگاه و اندیشه جامعه ایران نسبت به زنان و دختران ارائه می دهد. سمبولیسم از ویژگی های این اثر است که زیبایی ان را دوچندان می کند.............. …............ در مورد شهرنوش ::::::::: . . . شهرنوش پارسیپور شَهرنوش پارسیپور (زادهٔ ۲۸ بهمن ۱۳۲۴ در تهران) داستاننویس و مترجم ایرانی است.[] داستانهای پارسیپور به زبانهای گوناگون دنیا ترجمه شدهاست. او از سوی هجدهمین همایش پژوهشهای زنان در آمریکا، به عنوان زن سال برگزیده شد.[][] پارسیپور همچنین برندهٔ جایزهٔ بیتای ۲۰۱۶ است.[] او در اواخر دهه ۱۳۷۰ و چندی پس از انتشار کتاب زنان بدون مردان و ممنوع شدن آن در ایران، به آمریکا کوچ کرد و در حومهٔ سان فرانسیسکو زندگی میکند.......... شهرنوش پارسیپور در شهر تهران از مادری تهرانی و خانهدار و پدری شیرازی که قاضی دادگستری بود متولد شد.[] او در رشتهٔ علوم اجتماعی در سال ۱۳۵۲ از دانشگاه تهران دانشآموخته شد و سپس برای ادامهٔ تحصیل در رشته زبان و فرهنگ چینی وارد دانشگاه سوربن شد. پارسیپور در سال ۱۳۴۶ با ناصر تقوایی ازدواج کرد و در سال ۱۳۵۲ از او جدا شد. سپس در سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشت..... پارسیپور نویسندگی را از ۱۳ سالگی آغاز کرد و از ۱۶ سالگی داستانهایش با نام مستعار در گاهنامههای گوناگون به چاپ میرسید. نخستین رمان او سگ و زمستان بلند نام دارد که در تابستان ۱۳۵۳ کار نوشتن آن پایان یافت.[] پارسیپور همچنین در تلویزیون ملی ایران تهیهکننده برنامه «زنان روستایی» بود و در بهمن ۱۳۵۳ در اعتراض به اعدام خسرو گلسرخی و کرامتالله دانشیان و دستگیری نویسندگانی مانند غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری، فریده لاشایی و پرویز زاهدی از تلویزیون استعفاء داد. مدتی پس از استعفاء او را بازداشت کردند و ۵۴ روز را در زندان سپری کرد. پس از زندان به فکر مهاجرت به کانادا افتاد اما منصرف شد. بار دوم در مرداد ۱۳۶۰ با اینکه خود وابسته به هیچ سازمان سیاسی نبود، به خاطر همراه داشتن نشریات متعلق به برادرش در خودرو، هنگام ملاقات با خواهر زندانیش دستگیر شد و برای ۴ سال دیگر به زندان افتاد.[] پارسیپور پس از آزادی، به کار ترجمه و تأسیس کتابفروشی در زیرزمینی در خیابان سنایی مشغول شد. بعد از چاپ کتاب زنان بدون مردان،[] کمیته منکرات او را احضار کرد و دربارهٔ کتاب و اینکه چرا از بکارت نوشتهاست او را بازجویی و زندانی کردند. پس از آن بود که شهرنوش به آمریکا مهاجرت کرد.[] در مصاحبهای که واکنشهای بسیاری برانگیخت، پارسیپور عنوان کرد که با صیغه (متعه) موافق است و اگر مردهایی هستند که از این قانون سوءاستفاده میکنند، مسئلهای دیگر است که باید جداگانه بررسی شود.
In Channel
🙏🌻🙏🌻
ای کاش آهنگ زمینه نداشت .