کتاب کوچه بنبست (مجموعه داستان) - نویسنده : مهشید امیرشاهی
Update: 2025-06-11
9
Description
این مجموعه شامل داستان های زیر می باشد - - - - - - - - - - -
📝..کوچه بن بست
📝.. اسم نویسی
📝.. اده
📝.. آلبوم
📝.. نقاهت
📝.. بار
📝.. کانداس
📝.. گرما
📝.. دو زن
📝.. سگ ها
📝.. استفراغ
---------------------------------------------
مهشید امیرشاهی
====
مهشید امیرشاهی (۲۰ فروردین ۱۳۱۶ در کرمانشاه -)، نویسنده، طنزپرداز، مترجم و روزنامهنگار ایرانی ساکن پاریس است. او فعالیت ادبی خود را از نوجوانی آغاز کرد ولی نخستین آثار منتشرشده از او چند مجموعه داستان در دههٔ ۱۳۴۰ شمسی است. در دوران انقلاب ۱۳۵۷ او تنها کسی از میان روشنفکران بود که از دولت شاپور بختیار حمایت و با روحالله خمینی مخالفت کرد، پس از انقلاب از ایران رفت و فعالیت ادبی را خارج از ایران ادامه داد. مجموعه داستانهای کوچه بنبست، سار بیبی خانم و … در پیش از انقلاب، همچنین دو رمان در سفر و در حضر و رمان چهارجلدی مادران و دختران در تبعید از جمله آثار امیرشاهی هستند. در سال ۲۰۱۳ جایزهٔ بیتا به او اعطا شد
⚪🔵⚫⚪🔵⚫⚪🔵⚫⚪🔵⚫⚪🔵⚫
تولد و خانواده
مهشید امیرشاهی در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۱۶ (۹ آوریل ۱۹۳۷) در کرمانشاه زاده شد. او دومین دختر از سه دختر امیر امیرشاهی و مولود خانلری است. پدرش از قضات عالیرتبه و بازنشستهٔ دادگستری بود و مادرش از فعالان سیاسی و زنان برجستهٔ دوران خود بود. پدر وی با بسیاری از رجال دوران آشنایی و رفتوآمد داشت و مادرش به دلیل خویشاوندی و گرایشهای سیاسی با برخی از پایهگذاران حزب توده نظیر عبدالصمد کامبخش، اختر کامبخش، نورالدین کیانوری، مریم فیروز و احسان طبری ارتباط داشت. شهرآشوب امیرشاهی خواهر بزرگ او است.
تحصیلات ابتدایی و بخشی از دبیرستان را در مدارس فیروزکوهی و نوربخش انجام داد. سپس به شبانهروزی چارتر تاورز در ساسکس انگلستان رفت و بعد از اخذ A Level و O Levelهای لازم در دانشگاه لندن Woolwich Polytechnic به تحصیلات در رشتهٔ فیزیک ادامه داد. وی در تمام دورهٔ تحصیل خود شاگردی ممتاز بود.[نیازمند منبع]
آغاز فعالیت شغلی و ادبی
پس از بازگشت به ایران در ابتدا (در سالهای ۱۹۶۰ میلادی) فیزیک و ریاضی تدریس کرد. در اوقات فراغت به ترجمهٔ آثار ادبی مشغول بود. هنگامی که ترجمهٔ اثری از جیمز تربر را برای انتشار به مؤسسه انتشارات فرانکلین برد، از او دعوت به همکاری به عمل آمد و در آن مؤسسه به عنوان ویراستار کتابهای ادبی و علمی مشغول به کار شد. سپس با یاری نقاشان همکارش از جمله نورالدین زرین کلک و پرویز کلانتری، برنامهٔ انتشار کتابهای کودکان را در آنجا پایهریزی کرد. او در این سمت کتابهای متعددی برای کودکان و نوجوانان ترجمه کرد. این ترجمهها دو سال پیاپی از سوی شورای کتاب کودک به عنوان بهترین ترجمههای سال انتخاب شد. گرچه داستاننویسی را در نوجوانی شروع کرده بود، انتشار آثار خلاقانهاش را نیز طی سالهای اشتغالش در فرانکلین آغاز کرد. خود وی در بارهٔ شروع نویسندگیش در مقدمهای بر داستان خوانی در دانشگاه پنسیلوانیا میگوید:
«... بیشترین قصههای اولین مجموعهٔ داستانم [کوچهٔ بنبست] بین ۱۵ و ۱۷ سالگی من نوشته شده است و تاریخ انتشار دیگر مجموعهها به تاریخ نگارش آنها نزدیک است.»[۱]
و در بارهٔ آغاز انتشار آثارش در مصاحبهای با نشریهٔ نیمروز گفته است:
«وقتی من وارد میدان شدم کسانی بودند که نامی درعالم نویسندگی داشتند، مثل صادق چوبک، ابراهیم گلستان، جلال آل احمد، بزرگ علوی، رسول پرویزی و شاید چند نفر دیگر. عدهای هم تازه داشتند نامی کسب میکردند، مثل بهرام صادقی، غلامحسین ساعدی، احمد محمود، اسماعیل فصیح، علیمحمد افغانی و تقی مدرسی. و چند نفری هم کم و بیش همزمان با من کارشان را شروع کردند، مثل هوشنگ گلشیری، محمود دولتآبادی و نادر ابراهیمی و بعضی دیگر...
📝..کوچه بن بست
📝.. اسم نویسی
📝.. اده
📝.. آلبوم
📝.. نقاهت
📝.. بار
📝.. کانداس
📝.. گرما
📝.. دو زن
📝.. سگ ها
📝.. استفراغ
---------------------------------------------
مهشید امیرشاهی
====
مهشید امیرشاهی (۲۰ فروردین ۱۳۱۶ در کرمانشاه -)، نویسنده، طنزپرداز، مترجم و روزنامهنگار ایرانی ساکن پاریس است. او فعالیت ادبی خود را از نوجوانی آغاز کرد ولی نخستین آثار منتشرشده از او چند مجموعه داستان در دههٔ ۱۳۴۰ شمسی است. در دوران انقلاب ۱۳۵۷ او تنها کسی از میان روشنفکران بود که از دولت شاپور بختیار حمایت و با روحالله خمینی مخالفت کرد، پس از انقلاب از ایران رفت و فعالیت ادبی را خارج از ایران ادامه داد. مجموعه داستانهای کوچه بنبست، سار بیبی خانم و … در پیش از انقلاب، همچنین دو رمان در سفر و در حضر و رمان چهارجلدی مادران و دختران در تبعید از جمله آثار امیرشاهی هستند. در سال ۲۰۱۳ جایزهٔ بیتا به او اعطا شد
⚪🔵⚫⚪🔵⚫⚪🔵⚫⚪🔵⚫⚪🔵⚫
تولد و خانواده
مهشید امیرشاهی در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۱۶ (۹ آوریل ۱۹۳۷) در کرمانشاه زاده شد. او دومین دختر از سه دختر امیر امیرشاهی و مولود خانلری است. پدرش از قضات عالیرتبه و بازنشستهٔ دادگستری بود و مادرش از فعالان سیاسی و زنان برجستهٔ دوران خود بود. پدر وی با بسیاری از رجال دوران آشنایی و رفتوآمد داشت و مادرش به دلیل خویشاوندی و گرایشهای سیاسی با برخی از پایهگذاران حزب توده نظیر عبدالصمد کامبخش، اختر کامبخش، نورالدین کیانوری، مریم فیروز و احسان طبری ارتباط داشت. شهرآشوب امیرشاهی خواهر بزرگ او است.
تحصیلات ابتدایی و بخشی از دبیرستان را در مدارس فیروزکوهی و نوربخش انجام داد. سپس به شبانهروزی چارتر تاورز در ساسکس انگلستان رفت و بعد از اخذ A Level و O Levelهای لازم در دانشگاه لندن Woolwich Polytechnic به تحصیلات در رشتهٔ فیزیک ادامه داد. وی در تمام دورهٔ تحصیل خود شاگردی ممتاز بود.[نیازمند منبع]
آغاز فعالیت شغلی و ادبی
پس از بازگشت به ایران در ابتدا (در سالهای ۱۹۶۰ میلادی) فیزیک و ریاضی تدریس کرد. در اوقات فراغت به ترجمهٔ آثار ادبی مشغول بود. هنگامی که ترجمهٔ اثری از جیمز تربر را برای انتشار به مؤسسه انتشارات فرانکلین برد، از او دعوت به همکاری به عمل آمد و در آن مؤسسه به عنوان ویراستار کتابهای ادبی و علمی مشغول به کار شد. سپس با یاری نقاشان همکارش از جمله نورالدین زرین کلک و پرویز کلانتری، برنامهٔ انتشار کتابهای کودکان را در آنجا پایهریزی کرد. او در این سمت کتابهای متعددی برای کودکان و نوجوانان ترجمه کرد. این ترجمهها دو سال پیاپی از سوی شورای کتاب کودک به عنوان بهترین ترجمههای سال انتخاب شد. گرچه داستاننویسی را در نوجوانی شروع کرده بود، انتشار آثار خلاقانهاش را نیز طی سالهای اشتغالش در فرانکلین آغاز کرد. خود وی در بارهٔ شروع نویسندگیش در مقدمهای بر داستان خوانی در دانشگاه پنسیلوانیا میگوید:
«... بیشترین قصههای اولین مجموعهٔ داستانم [کوچهٔ بنبست] بین ۱۵ و ۱۷ سالگی من نوشته شده است و تاریخ انتشار دیگر مجموعهها به تاریخ نگارش آنها نزدیک است.»[۱]
و در بارهٔ آغاز انتشار آثارش در مصاحبهای با نشریهٔ نیمروز گفته است:
«وقتی من وارد میدان شدم کسانی بودند که نامی درعالم نویسندگی داشتند، مثل صادق چوبک، ابراهیم گلستان، جلال آل احمد، بزرگ علوی، رسول پرویزی و شاید چند نفر دیگر. عدهای هم تازه داشتند نامی کسب میکردند، مثل بهرام صادقی، غلامحسین ساعدی، احمد محمود، اسماعیل فصیح، علیمحمد افغانی و تقی مدرسی. و چند نفری هم کم و بیش همزمان با من کارشان را شروع کردند، مثل هوشنگ گلشیری، محمود دولتآبادی و نادر ابراهیمی و بعضی دیگر...
Comments
In Channel