۱۲- سیب فاسد (فصل دوم: انتخاب رشته و مسیرشغلی)
8Description
این جمله‌ای که می‌خوام بگم برمی‌گرده به سال ۱۳۴۰ اما زیباترین استعاره‌اش بر می‌گرده به نزدیک ۳۰۰ سال پیش (سال ۱۷۳۶)، جایی که بنجامین فرانکلین می‌گه:
the rotten apple spoils his companion
سیب‌گندیده، همراهانش را خراب می‌کند
البته همین ایده باعث شد، راهب‌ها و موعظه‌گرها، شروع کنن از یک سمت ماجرا بیفتن و بگن
چون یک فاسد ممکنه باعث خراب شدن اطرافیانش می‌شه، نباید هیچ رحمی به گناه‌کاران و اشتباه‌کنندگان کرد
حالا جالبه بدونید که این موضوع به مذهب هم محدود نمی‌شد، مثلا Kristian Williams توی کتابش، در این مورد صحبت می‌کرد که ادارات پلیس از این موضوع استفاده کردند تا به جای اصلاح ساختاری پلیس، بگن مشکل ما چند پلیس بد هست! و اینجوری از نقد ساختاری فرار کنن.
حالا این باعث شد بعد از اون سال‌ها، کسایی که می‌خواستن به مدرنیته رو بیارن، تمام حرف‌های موعظه‌گران رو برعکس کردن! بدون این که اصلا فکر کنن اگر یک چیز غلط باشه، برعکسش هم لزوما غلط نیست!
توی این اپیزود در مورد توهم رویین‌تنی یا کارکرد رویین‌تن شدن با تربیت خوب صحبت می‌کنیم و می‌گیم خیلی از الگوهایی که ممکنه در ذهنتون شکل گرفته باشن، و حتی شخصیت مثبتی هم داشته باشن، چطور ممکنه برای شما مضر باشن؟
United States
عالی بود از بهترین اپیزچدها(حداقل برای خودم)
در مورد پاکسازی محیط از افراد سمی صحبت شد، و پاکسازی سوشال مدیا از سمی ها؛ این سوال برام پیش اومد که اگه یه اینفلوئنسری یه سری تاثیرات مثبت داشته روی آدم و یه سری تاثیرات منفی، اون منفی هاش نقش کرم توی سیب رو داره و باید حذف بشه اون آدم به صورت کلی یا نه.
این داستان اُفیلا (دختری در داستان که خودکشی کرد)، انگار قضیه‌ی کارت کرواسی هست منتها به توان ده! به به، چه پادکست جالبی...