۱۱- انسانهای در قله … ضعیف‌تر و احمق‌تر از اون چیزی هستند که فکر می‌کنید (فصل دوم: انتخاب رشته و مسیرشغلی)
15Description
سعی داریم تا تصوراتمون رو در مورد آینده خودمون و حال دیگران کمی تغییر بدیم! اینجوری فریب‌های بسیاری برامون رو میشه و می‌دونیم قراره با چی روبرو بشیم. در مورد این صحبت می‌کنیم که قهرمان‌سازی از آدمهای به اصطلاح موفق که اینجا عنوان «انسان در قله» نامیده شدن، چه بلایی سر زندگی ما می‌آره؟
در مورد ریتم صحبت می‌کنیم و تفاوتش با تاریخ... بعد تناسب رشد ذهن و چالش‌ها رو تحلیل می‌کنیم و بعد سری به کتاب «چنین گفت زرتشت» از نیچه می‌زنیم
در نهایت در مورد این صحبت می‌کنیم که چرا آدمهای موفق ضعیف و احمق هستند و سعی خواهیم کرد کمی راهکار بدیم.
ما رو در یوتیوب
https://www.youtube.com/@radiotasmim
و کست‌باکس
https://castbox.fm/channel/Radio-Tasmim-%7C-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88-%D8%AA%D8%B5%D9%85%DB%8C%D9%85-id5392009?country=us
دنبال کنید.
متن کامل همه اپیزودها و توضیحات تکمیلی هم تو سایت رادیوتصمیم در دسترس هست
https://radiotasmim.com
#رادیوتصمیم #موفقیت #ذهن #فلسفه #مشاهیر
United States
سپاس فراوان بابت مطالب ناب و ارزشمندی که در بابت انسانهای در قله ارائه دادید . یاد گرفته ام که خودم را با وجود تمام ضعف ها بپذیرم و رسیدن به خیلی از اهداف را غیرممکن نبینم .با تمرکز و تلاش مستمر در مسیر درست ،رسیدن به قله های بزرگ امکان پذیر است .
پرسش افراد موفق منظور افرادی اند که در ابعاد ۶تا۸ گانه چرخه زندگی متعادل اند،و افراد در قله ممکنه در یک یا دو بُعد به درجات بالاتر رسیدند؟ یا اینکه افراد موفق در اکثر ابعاد این چرخه،رتبه بالایی دارند؟ آیا این مفهوم چرخه زندگی کلا درسته؟ یا چیزی شبیه ایکیگای ممکنه باشه؟ بالاخره متر و معیاری وجود داره برای سنجش؟ منشکرم
راههای بزرگ،بدون حماقت و پذیرش ضعف ها به ثمر نمی رسند و حتی شروع هم نمی شوند...عالی بود
وقتی به بخش افشای استاد گوش میدادم، این ایده به ذهنم رسید که برم کتاب ego is the enemy رو دوباره از اول بخونمش! کتابی که ۲ سال پیش نصفه خوندم و رهاش کردم! فکر میکنم کمک‌کننده باشه. جالب میشه اگر ایراد ها و تله های این کتاب رو هم بگین چیا هستن در نظرتون... (در بخشِ پاسخ به سوالات در آینده مِی بی!؟)
لحن میثم مدنی اواخر پادکست جوری بود که من پیش خودم گفتم: ااااِااا، انگار دیگه قرار نیست پادکست بدن بیرون! چرا بوی خداحافظی میده این چند دقیقه صحبت های اخر!؟ که چند لحظه بعد، دوستِ دیگر (اسمشون رو خاطرم نیست، جناب نیلاش؟ درست گفتم؟) گفتن که قراره ۱ ماه پادکستی نیاد بیرون... من پیش خودم گفتم: ریلی؟! ۱ ماه؟! (چون لحن میثم مدنی بوی خداحافظیِ طولانی‌تری از ۱ ماه داشت!)
این اپیزود مثل یک فیلم سینماییِ کامل بود. فکر میکنم این اپیزود باید خیلی کردیت دریافت کنه از سمت کامیونیتی بچه های پیگیرِ پادکست های سلف هلپ. اپیزود با ارزشی بود. هم به لحاظ بار دانشی اش هم به لحاظ بار معنوی و صداقت‌پیشگی و افشای زیبای میثم مدنی... فکر میکنم خیلی از شنوندگان، بعد از پایان این پادکست، انقدر به فکر فرو رفتند که نرسیدن بیان کامنت بذارن! (و یادشون رفت!) و فکر میکنم بسیار موثر بوده این پادکست در زندگی شنوندگان، همون‌طور که نیت سازندگان پادکست همین بوده.
«شاید مثلا، میثم ۵ سال پیش، با امروز، تفاوتش مثلا ۴۰۰ تا کتاب اضافه‌س که خونده، ۳۰۰ تا کتابه که خونده» هولی فاک! از چه لحاظ هولی فاک؟! نه از این لحاظ که ۳۰۰ تا کتاب خیلی زیاده، یا ۴۰۰ تا کتاب در ۵ سال نرخ بالاییه، که هست! بلکه از این جهت: ایشون فرق ۵ سالِ یه آدم رو وصل کرد به تعداد کتابایی که خونده. جیزز 19:40 چه حسی به آدم میده این بخش صحبت هاشون: بیشتر کتاب بخون.
درود برشما..صحبت درباره تحمل ابهام،چالش های فریلنسری و کارمندی و تشخیص ادامه مسیر یا تغییر آن خیلی میتونه موضوع مهمی باشه
من نتیجه‌گیریم اینه شرط رسیدن به یک قله، دور شدن از قله‌های دیگره و اگر وسط راه طمع دیگر قله‌ها رو داشته باشیم به همون یک قله هم نمی‌رسیم و در یک تعادل بی‌خاصیت غوطه‌ور میشیم.
سلام چقدر منتظر اپیزود جدید مونده بودم. داشتم کم کم ناامید می‌شدم.