DiscoverRavi | پادکست فارسی راوی60 - رویای سفید - آتنا بی‌باک - بخش اول
60 - رویای سفید - آتنا بی‌باک - بخش اول

60 - رویای سفید - آتنا بی‌باک - بخش اول

Update: 2025-10-13220
Share

Description

رویای‌سفید - آتنا بی‌باک - بخش اول

 

خوش اومدید به بخش اول از قصه زندگی آتنا بی‌باک

تو این اپیزود از آقای مهربان، هنرهای دستی، رابین هود، تقلب، کنکور، من کم ارزش، مهاجرت به اکراین، خونه های کمونیستی و خوابگاه دانشجویی می‌شنوید.

-----------------------------------------

حمایت مالی از راوی

حمایت از داخل ایران

reymit.ir/ravipodcast

حمایت از خارج ایران

patreon.com/c/RaviPodcast

-------------------------------------------------------------------------------------------

اسپانسر این اپیزود

اپلیکیشن آموزش آنلاین ریاضی متزی

راه‌های آشنایی و دسترسی به متزی:

اینستاگرام: instagram.com/mathzi.school

وب‌سایت: mathzi.ir

لینک نصب اپلیکیشن متزی

اندروید

آیفون

----------------------------------------------

پادکست معرفی شده در اپیزود

پادکست آلبوم

----------------------------------------------

راه های ارتباطی برای اسپانسرینگ

اینستاگرام

ایمیل

podcastravi@gmail.com

-------------

پادکست های دیگر ما

راوی شو

پادکست چهارراه کامپیوتر

لالالند

-------------

پادکستر: آرش کاویانی

طراح گرافیک و مدیر شبکه های اجتماعی: لیلی سیارسریع

-------------

کانال یوتوب پادکست راوی

کانال یوتوب چهارراه کامپیوتر

-------------

اینستاگرام مارو دنبال کنید😊

instagram.com/ravi.podcast

Ravipodcast.ir


Hosted by Simplecast, an AdsWizz company. See pcm.adswizz.com for information about our collection and use of personal data for advertising.

Comments (31)

ID205274300

😍

Dec 12th
Reply

reza zare

درود سپاس فراوان میشه لینک علی بندری بزارین

Dec 11th
Reply

Nasim

قسمت اول جالب بود . قسمت رفتن دانشگاه ، تصمیم یهویی و خوابگاه غم انگیز بود 🥲 ماشالا الان اتنا ی خانم پخته و قوی هستش 💎💫

Dec 1st
Reply

Nasim

کاش اتنا خودش تعریف میکرد

Dec 1st
Reply

Sheyda Shojaei

داستان جالبیه اما واقعا یسری جزئیات اضافه ان

Dec 1st
Reply

Roham Sniper

چقدر داستانهاتون لوسه😄

Nov 30th
Reply

Mohadeseh

خیلی قشنگ بود. ممنون از تیم راوی♥️ بعد از چند ماه اومدم سراغ پادکستتون. خیلی خوشحال شدم ♥️

Nov 28th
Reply

Mostafa Maarefvand

می‌زدی کس پرش میکردی فقط تو محل خودتون شیر بودی

Nov 26th
Reply

vahideh dehghan

آتنای مهربون ، صبور و شکیبا ، خوش قلب ، بامعرفت ، و پر از عشق

Nov 24th
Reply

Shadikhalilzadeh

ایکاش خود اتنا تعریف میکرد خیلی جذاب تر میشد من همش دنبال صدای اتنا هستم

Nov 24th
Reply

SaHaRiII T.P

آخی، آقای مهربانو یادمه، منم باهاش نامه نگاری میکردم، یادش بخیر، چقدر دوستش داشتم ❤️❤️

Nov 22nd
Reply

marjan fattahi

همه جا دنبال توجهی...به خودآاااااا

Nov 19th
Reply

Mohammad Reza 236

میخوام یه انتقادی بکنم ولی خیلی نمیخوام فاز فراستی بردارم کوتاه میگم و امیدوارم به دردتون بخوره. یه سری جزئیات اضافیه و جذابیتی نداره اصلا نیاز به گفتن نداره. مثلا کودکیشون جز اون تصادف و کلاس های هنر هیچ فرقی با بچه های دیگه نداشت. کل بحث کلاسای هنر رو می‌شد توی ۵ جمله خلاصه کرد. اگه می‌پرسی خب به جاش چی بگم می‌تونی به جاش یه فضا سازی کوتاه بکنی و بعد بپری توی اصل مطلب و اون هسته و اصل داستان رو بپزی و روش مانور بدی و اونجا حجم جزئیات رو ببری بالا. خلاصه که من خوشم نیومد

Nov 16th
Reply (1)

soymelica

امان از فاطمه

Nov 12th
Reply

ZAHRA EJTEMAI

نمیدونم چرا دیگه از دکتری که اسمش فاطمه باشه میترسم

Nov 12th
Reply

Moein Gharaee

میزان بی ناموسی و حروم زادگی فاطمه که مسلمان هست در تمام مسلمان ها دیده میشه و کاش ماش یه جایی جوری جواب این بدی ها و حروم زادگی هارو پس بدن که تا هفت پشتشون روزی ده ها با گوه بخورن. کاش یه فامیلی یا ایدی اینستایی چیزی از این فاطمه ی چند پدر میزاشتین که با فوش دادن خودمونو خالی کنیم

Nov 12th
Reply

ID173746032

وای از همه خونه ی بد 😓

Nov 11th
Reply

elly

باز خدا خیر بده بهزادو که اول راه که اتنا نه کسی رو میشناخته نه اوکراینو ،کمکش کرده به‌اندازه خودش...

Nov 7th
Reply

s mohamadpour

باسلام و درود بر راوی و دوستان همراه چقد موضوع اذیت این دختره برام پرمعنی و قابل درکه،متاسفانه ی همسایه زیر واحد ماست ک دقیقا شبیه فاطمه داستان آتناس، ی مدت هر روز میرفت بال پشت بوم و با تمام قوا پاهاش و میکوبید زمین و دور سقف میدوید بعد میومد جلو در واحد ما و بلند بلند داد و هوار می کشید و هر چی حرف زشت بلد بود بزبان میاورد وهروقت میفهمید ما مهمون داریم میومد کفشاشون رو بر میداشت گم و گور می کرد و زنگ میزد کلانتری و....... میگفت اونقد اذیت می کنم که از اینجا برید....میفهمم چقدر سختی کشیده.

Nov 6th
Reply (1)

Kousar Heydarian

💖💖🤍🤍

Nov 3rd
Reply (1)
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

60 - رویای سفید - آتنا بی‌باک - بخش اول

60 - رویای سفید - آتنا بی‌باک - بخش اول

arash kaviani