The_Body_Keeps_the_Score_81
Description
خلاصه کتاب آثار ماندگار تروما(سانحه) روی ذهن و بدن
چرا افراد بعد از سانحه اضطراب، خشم یا بیحسی و کرخشدگی غیرقابل تحملی رو تجربه میکنن و چطور تروما بر توانایی تمرکز، به خاطر سپردن، ایجاد روابط قابل اعتماد و حتی احساس آرامش در بدن تاثیر میگذاره؟ بسل ون در کولک نویسنده کتاب آثار ماندگار تروما(سانحه) روی ذهن و بدن معتقده بیشتر ما یک جایی در زندگی با یک اتفاق آسیبزا یا تروما مواجه شدیم یا میشیم. این اتفاقها جز روان روی مغز و جسممون اثر میذارن. با همین نگاه نویسنده میخواد کمک کنه تا بفهمیم چرا خلاص شدن از آسیبهای تروما ساده نیست.
چرا کتاب آثار ماندگار تروما(سانحه) روی ذهن و بدن را پیشنهاد میکنیم؟
تا امروز کسی نتونسته اثرات سنگین و زخمهای به جا ماندهی جنگ، تجاوز، سوءاستفاده یا اتفاقهای هولناک دیگه رو «درمان» کنه. چیزی که اتفاق افتاده رو نمیشه کاریش کرد. اما میشه به رد پای بهجا مانده از این اتفاقها روی جسم و ذهن غلبه کرد، با احساس خردکنندهی توی سینه که اسم اضطراب یا افسردگی روش میگذاریم، با ترسِ از دست دادن کنترل، با همیشه هشیار و منتظر بودن، با کابوسها و فلشبکها، و با مه غلیظی که گاهی روی زندگیمون میافته و باعث میشه نتونیم کاملاً احساس زنده بودن کنیم و با دیگران ارتباط برقرار کنیم، میشه تا حدی این احساسها و تجربهها رو تعدیل کرد تا به عنوان اتفاقی در گذشته تجربهشون کنیم و نه اتفاقی که هر آن در حال پیش اومدنه.
نویسنده کتاب آثار ماندگار تروما(سانحه) روی ذهن و بدن کیست؟
بسل ون در کولک روانپزشک، نویسنده، محقق و رواندرمانگر هلندیه. از 1970 تا امروز یعنی برای نیم قرن بسل مشغول تحقیق و پژوهش درباره استرس پس از سانحه یا PTSD بوده. سال 1982 زمانی که عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی هاروارد بود، مرکز مطالعاتی تروما رو راهاندازی کرد. دورهای رئیس انجمن بین المللی مطالعات استرس تروماتیک بود و در حال حاضر استاد روانپزشکی در دانشکده پزشکی دانشگاه بوستون و رئیس بنیاد تحقیقات تروما در بروکلین، ماساچوسته.
خیلی جالب بود. چندین بار گوش کردم و حتما کتابش رو مطالعه میکنم.
من هفت فصل از این کتاب رو خوندم و الآن فقط یک سؤال مدام توی ذهنم تکرار میشه: «ما با این حجم از آسیب درمان نشده بعد از هشت سال جنگ، چطور تا به حال کنار هم دوام آوردیم؟» ما از زندگی کنار هم چی میدونیم؛ از پشت سریمون توی صف، از مخاطبمون پشت خط تلفن، از همکارمون روی صندلی کناری؛ ما چقدر بلدیم که نسبت به هم چطور واکنش بدیم و همدیگه رو بفهمیم؟ ما اصلن چقدر خودمون رو میفهمیم که بقیه رو بفهمیم؟ #از_پاسخ_میمانم