DiscoverBaran | باراناپیزود چهارم: وینسنت ونگوگ؛ زندگی میان درد و رنگ و جنون
اپیزود چهارم: وینسنت ونگوگ؛ زندگی میان درد و رنگ و جنون

اپیزود چهارم: وینسنت ونگوگ؛ زندگی میان درد و رنگ و جنون

Update: 2025-03-0383
Share

Description

می‌گویند برخی از ذهن‌ها بیش از حد می‌بینند، بیش از حد حس می‌کنند، و بیش از حد فکر می‌کنند. وینسنت ونگوگ یکی از همین‌ها بود؛ مردی که با هر ضربه‌ی قلم‌مو، دنیای درونش را روی بوم فریاد می‌زد، اما خودش در سکوتی پر از آشوب فرو می‌رفت.


ذهن او مثل یک تابلوی نقاشی بود؛ زیبا، آشفته، پر از حرکت و در عین حال، غرق در تیرگی. نشخوارهای فکری، نجوای بی‌پایان درد و شک، و تنهایی‌ای که حتی رنگ‌های زنده‌ی او هم نتوانستند آن را روشن کنند…


ونگوگ در آثارش جاودانه شد، اما خودش هیچ‌وقت آرامش را نیافت.


آیا رنج، لازمه‌ی نبوغ است؟ یا نبوغ، نفرینی است که ذهن را به اسارت می‌کشد؟ در این اپیزود، سفری می کنیم به دنیای درونی ونگوگ—جایی که رنگ‌ها، تنها وسیله ای بودن برای بیان یک جنگ درونی بی‌پایان...

...

🎧 گوش کنید و با ونگوگ از میان نور و تاریکی عبور کنید.










#وینسنت_ونگوگ #ذهن_بی‌قرار #نشخوار_فکری #هنر_و_رنج #نبوغ_و_جنون #روانشناسی_ذهن #درک_نابغه‌ها #تنهایی #خلاقیت #پادکست


Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

Comments (27)

Soroush Mohammadi

باران تویی ... اونی که میباره در مقابلت توهمی بیش نیست

Aug 12th
Reply

Soroush Mohammadi

و ای کاش همه ماها به درک و شعوری برسیم ک ونگگ کشی نکنیم...

Aug 12th
Reply

Simin Azizmohamadi

ممنون پوریا جان. مثل همیشه عالیه

Aug 4th
Reply

Navid R

دورد به‌ آقا پوریای گل، من چند وقتی هست که پادکست و کارهای شما رو دنبال میکنم و خیلی آموختم و لذت میبرم. ولی این اپیزود خیلی غمگین بود. همش منتظر نتیجه گیری آخرتون بودم که ببینم چطوری به مباحث فعلی پادکست ارتباطش میدید، و خب مثل همیشه کلام شما جالب بود ولی این یکی برای من کافی نبود. هیچکس نمیدونه آیا واقعا ونگوگ نشخوار فکری و خودسرزنش گری -به تعریف امروزی ما - داشته یا نه ، یا مثلا چقدر ژنتیک در اون حال و روزش موثر بوده ... بهرحال داستان گویی شما همچنان جذابه قابل استفاده ست. پایدار باشید.

Mar 7th
Reply (3)

samaneh gharib

نتيجه گيري آخرتون عالي بود و تكميل كننده اين اپيزود . اينكه آيا اينهمه استرس و نگراني واقعا درسته !؟ استرسي كه ميتونه لذت زندگي كردن رو از بين ببره. ممنون بخاطر تمام زحماتتون براي ساخت اين پادكست بينظير🙏🌹

Mar 7th
Reply

firoozeh akbariyan

سپاس پوریا جان کتاب شور زندگی ( داستان زندگی ونگوگ) و مولن روژ ( داستان زندگی لوترک ) عمیقأ سالها مرا غمگین کرد....! درماندگی این دو نقاش یکی به سبب رنج‌های روانی و دیگری به دلیل معلولیت جسمی ... از توان باورم خارج بود. نمیدانم دستاورد این بغض و همدردی در زیسته‌ام چه بود ؟ به هنر نقاشی علاقه‌مند شدم ، فقط در حد یادگیری چند تکنیک امشب با شنیدن این اپیزود دوباره اشک ریختم ولی بزرگ شدم ، سعی میکنم عبور کنم.

Mar 6th
Reply (1)

Hanieh Hosseini

و آخ قلبم ازین همه غم و غصه ونگوگ ، ممنون پوریا جان 🙏🌹

Mar 6th
Reply

Arezu malek

😍😍😍

Mar 5th
Reply

behzad golzarian

پوریا جان عالی بود مثل همیشه ، ولی برای من یه سوال پیش آمده به نظرت اگر روزگار و آدما و نشخوار های فکری ونگوگ نبود به نظرت چقدر ممکن بود این آثار به وجود بیاد ، اگر ونگوگ قرار بود مورد تایید باشه شاید هیچ وقت ونگوگ نمیشد ، شاید یه هنرمند گمنام با یه سری آثار مثل بقیه میموند ، بعضی وقت ها روزگار یک نفر رو تا مرز نابودی میبره، حتی نابود می کنه تا از خاکسترش شعله ای ابدی برای تمام تاریخ بوجود بیاره. این مرد شهید هنر شد به نظر من .

Mar 4th
Reply (4)

Amir Behnam Mokhtari

ممنون پوریای عزیز. مثل همیشه عالی

Mar 3rd
Reply (1)

Soroush Mohammadi

پادکست باران طوری داره پیشرفت میکنه که دور نیست رامین جوادی آهنگ تیتراژشو بسازه ...

Mar 3rd
Reply (1)

مرتضی حسینی

یکی از اون چیزایی که از دست نشخوارهای فکریم نجاتم میده دیدن نوتیفیکیشن باران و گوش دادن به بارانه، جدی میگم بینظیری پوریاجان👌🏼

Mar 3rd
Reply (1)

Najme Babaizade

مثال خیلی خوبی از نشخوار های فکری را از دل تاریخ زدی

Mar 3rd
Reply (1)

Sevda Gholipour

چقدر نسل خودمونو بیشتر دوست دارم که با این همه شکست همچنان جسورانه ادامه میدیم ...

Mar 3rd
Reply (1)
loading
In Channel
loading
00:00
00:00
1.0x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

اپیزود چهارم: وینسنت ونگوگ؛ زندگی میان درد و رنگ و جنون

اپیزود چهارم: وینسنت ونگوگ؛ زندگی میان درد و رنگ و جنون