خانههای مسموم، قسمت چهارم؛ صندلی شماره سیزده
Update: 2020-05-13
21
Description
این قسمت با عنوان «صندلی شماره سیزده» روایتی از اختلافات مذهبی/سیاسی توی خانوادهست که میتونه مسبب سرکوب باشه.
خانههای مسموم روایت آدمهاییه که توی خانوادههای سرکوبگر و آزارگر بزرگ شدن.
جنسیت: زن
اجراگر: رضا سلاحورزی
موسیقی پایانی:
roving woman-connie converse
In Channel
خیلی دلم میخاد بدونم تو شرایط فعلی چه تغییراتی تو خانواده و زندگی این دختر بوجود اومده؟ #زن_زندگی_آزادی
یه پیشنهاد دارم،زندگی دخترها رو خانومهای تیم و زندگی پسرها رو آقایون تیم تعریف کنند بنظرم جذابیت و نزدیکی درکش خیلی لیشتر وبهتره👌👌ممنون اززحماتتون پادکست بسیار متفاوت و جالبی دارین✨✌️👏💫
این "دلم نمیاد" رو، خوب میفهمم
من بعنوان کسی که خودم خیلی شبیه این فرد بوده زندگیم دارم میگم که اجراگر آقا چقدر درست انتخاب شده برای این اپیزود. این که رها کنیم این کلیشه ها و قواعد خودساخته ذهنیمونرو که حتما داستان یه خانوم رو باید خانوم اجرا کنه. بنظرم جزو بهترین اپیزودها بود واقعا. شاید بزای خیلی ها اینا مسائل مهمی نباشه اما نمیتونین به راحتی درک کنین یک عمر حمل تناقض و بودن کس دیگری که مجبور بودین یا هستین باشین چقدر دردناک و عذاب آوره. و روی جزیی ترین زوایای زندگیتون و روابطتون تاثیر میذاره.
دقیقا سخته که بچه ها این دوره کاملا عقاید سیاسی متفاوتی دارن نسبت به پدر مادرهاشون امید روزگارمون بهتر شه
سخته دوست من، واقعا سخته، اینکه پاره های تنت فرسنگها باهات فاصله دارن و تو باید باهاشون در تناقض باشی فقط چون دوستشون داری. هیچ کس جای دیگری نیست. نمیتونیم بگیم زندگی دیگری آسونتر بوده یا سخت تر ما جای هیچ کس دیگه زندگی نکردیم. داشتن رابطه پدر مادر تو یا داشتن درک پدر و مادرت آرزوی خیلی از ماست. اما موضوع اساسی اینه که تو داری رنج می کشی هرچند این شرایط برای دیگرانی که می شنوند خیلی راحت تره و تصور میشه تو خوشبخت تر از خیلی از ما هستی که فرسنگ ها فاصله داریم و حتی پذیرفته هم نشدیم. هیچ کس جای دیگری زندگی نمی کنه دوستم و هیچ کس در قلب دیگری نیست. مراقب خودت باش
سخته دوست من، واقعا سخته، اینکه پاره های تنت فرسنگها باهات فاصله دارن و تو باید باهاشون در تناقض باشی فقط چون دوستشون داری. هیچ کس جای دیگری نیست. نمیتونیم بگیم زندگی دیگری آسونتر بوده یا سخت تر ما جای هیچ کس دیگه زندگی نکردیم. داشتن رابطه پدر مادر تو یا داشتن درک پدر و مادرت آرزوی خیلی از ماست. اما موضوع اساسی اینه که تو داری رنج می کشی هرچند این شرایط برای دیگرانی که می شنوند خیلی راحت تره و تصور میشه تو خوشبخت تر از خیلی از ما هستی که فرسنگ ها فاصله داریم و حتی پذیرفته هم نشدیم. هیچ کس جای دیگری زندگی نمی کنه دوستم و هیچ کس در قلب دیگری نیست. مراقب خودت باش
سلام . خیلی بهتر میشه اگه داستانای مربوط به یک خانوم رو یک خانوم بازگو کنه . وقتی یه مرد میگه من چادر سر میکردم یجوریه . نمیشه ارتباط بر قرار کرد ممنون 🌼
ممنون به خاطر ساخت این پادکست. این مورد شاید زیادی توش نقش قربانی فرو رفته. به هرحال خانوادش یه عقیده دارن، اونمعقیده خودشو. اگه قرار بود تا الان جلوشو بگیرن، اون هیچوقت نمیتونم بره شهر دیگه درس بخونه و به قول خودش کارای سیاسی بکنه و حجابشو برداره. وقتی تونسته اینارو انجام بده، یعنی اونقدرام پرمادرش جلوشو نگرفته بودن. بیشتر ترس بیخود خودش بوده که مانع کاراش میشده. اتفاقا خانواده ای با این سطح از اعتقاد مذهبی و سیاسی که ایشون میگه، میتونستن بیشتر از اینا مانعش بشن. اما نشدن. حالا به نظرم بهتره یه بازنگری توی احساساتش داشته باشه. اون فعلا نیازمند توجه مادرشه. وقتی دیگه همچین نیازی نداشته باشه، راحتتر میتونه بره دنبال خواسته هاش. بدون اینکه بگه خانوادش مانعش میشن. مانع زندگیش فقط ترسشه. وگرنه اونا کاریش ندارن امیدوارم قضاوت نکرده باشم. فقط دارم از تجربیات خودم میگم. چون منم همسنم باهاش و تقریبا همچین شرایطی رو داشتم. ولی میگم زندگیا شبیه هم نیست. و بازم ممکنه من همه حرفام در مورد ایشون صدق نکنه. موفق باشید
داستان یه خانم با اجراگر آقا! هم اینکه جالبه واقعا و هم میخوام بدونم چرا...