سينگورينگ
Description
رادیو ناداستان
فصل سوم : موسیقی
اپیزود پنج : سينگورينگ
نوشتهي علي خدایی
با صداي بابك چمنآرا
|
یک آهنگ یا یک خواننده میتواند انسان را به دنیای رنگارنگ موسیقی علاقهمند کند یا به کلی او را بیزار کند. آدمها پیر میشوند و صاحب صدا از دنیا میرود اما حسی که از شنیدن آن صدا در انسان بیدار شده گاهی تا ابد باقی میماند و این همان خصیصهی نامیرا بودن صداهاست. در این زندگینگاره علی خدایی از همین لذت علاقهمند شدن به موسیقی در دوران کودکی میگوید. از صدای خوانندهای که او را به جهان اسرارآمیز موسیقی برده. از تمامی نقاط روشنی که همراه با این صدا در ذهن او حک شده است و خاطرات پراکندهی او را به هم پیوند داده. از رامش و عشق شصتساله نویسنده به او.
|
عوامل پادکست
سردبیر: مهراوه فردوسی
مدیر تولید: پریچهر باقری
مدیر هنری: مرتضا آکوچکیان
تهیهکننده: آرش صادقبیگی
راوی: شهیندخت نجفزاده
موسیقی: شورا کریمی
ادیت، میکس و انتشار: حمید محمدی
ضبط: استودیو بل
|
فصل سوم رادیو ناداستان با حمایت «کرمانموتور» منتشر میشود. [+سایت | +اینستاگرام]
ناشر: فصلنامه «ناداستان» [+سایت | +اینستاگرام]
|
موزیک متن:
Tohmat
Az no
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
واقعادیگه شورشودرآوردین!ممنونم ازتون خیلی عالی💖
عالی بود
میشه لطف کنید و همه آهنگ هایی که توی صحبت گوینده ذکر میشه توی کپشن هر اپیزود بنویسید؟ فکر میکنم باعث میشه تصور بهتری از شرایط داستان داشته باشیم🙏
لطفا * نگو نه* رامش رو گوش بدید 💔🍀
کاش این متنِ مثل همیشه دلنشین علی خدایی، با صدای خود او شنیده می شد و لذتش دو چندان می شد. بیشتر حس روخوانی از متن را داشت تا داستانخوانی و انتقال حس نویسنده.
کاش با صدای خود علی خدایی عزیز میشنیدیم
مثل همیشه علی خدایی ، جذاب و روان و شیوا نوشت و ما رو برد به دنیای رنگی و زیبای ادبیات و موسیقی و چقدر دلم گرفت که همسرشون دیگه در کنارشون نیستن ...
عالی بود خسته نباشید نسل پاکدست گوش کن رو با ادبیات و موسیقی خوب سیراب میکنید یاد دنیای نوار کاست ها پدرم افتادم با عکس خواننده ای زیباشو.لعننت به حکومت ضد هنر و زیبایی
درود، بسی لذت بردم.
یاد پدرم افتادم که هر بار ضبط صوت رو خراب می کردیم بعد چند روز بدون اینکه من رو سرزنش کنه یه ضبط صوت نو دیگه برام می خرید ممنون بابت پادکست خوبتون🙏🙏👍
😏
فکر میکنم خانم رامش کراش خیلی از متولدین دهه ۴۰ بودن. پدر من هنوز وقتی تصویر ایشون رو میبینند چشماشون برق میزنه 😍 راستی مادر من یکی از اون رادیوها داره و جالبه هنوز هم کار میکنه.
شاید رامش برای من و هم نسلیهای من، خاطره انگیز و نوستالژیک نباشه ولی میبینیم که پدر و مادرهامون با صداش کلی خاطره رو مرور میکنن و چشمهاشون برقای قشنگ میزنه... از طرف پدرو مادرهامون ازتون ممنونیم بخاطر یادآوری یه عالمه حس قشنگ و... منم سپاسگزارم که صادقانه خاطراتتون رو باهامون به اشتراک گذاشتین🙏🏻💙☘️