مرجان
Update: 2025-08-22
94
Description
روایت مرجان سی ساله از کنترلگری و شکاکی مادر، اختلافات و دعواهای زیاد والدین تا ازدواج و رابطه عاطفی موفق
میزبان : سامان دادمندیان
-------
اگر مایل هستید مهمان این پادکست باشید خلاصه ای از داستان زندگی خودتون رو به شکل ویس به پیج اینستاگرام آدمیزاد ارسال کنید :
------
اسپانسر این اپیزود: استودیو هوک
که محتوای خلاق برای کسب و کارها می کنند
نمونه کارها رو در پیج اینستاگرامشون ببینید
لیست موزیک های استفاده شده در این اپیزود
ابی - کوه یخ
نیما مسیحا - پروانگی
بمرانی - گذشتن و رفتن پیوسته
Pinkfloyd - Mother
Pinkfloyd - hey you
In Channel
:) خوشحالم پیدات کردم.. کلیپ کوتاهی از حرفات و اکسپلور دیدم.. چقدر من بودی.. میخوام خودم رو بشنوم و چقدر این موضوع شکننده.. نا امید کننده.. و تلخه. نمیدونم مرجان کجای این دنیای سرتاسر رنجی اما.. دوست دارم بدونی تقصیر تو نبود. وای بر من و وای بر تو وای بر چیزهایی ک کشیدم و کشیدیم. هرکجا هستی بدون کسی که تورو نمیشناخت برای تو اشک ریخت و در آغوشت گرفت 🫂🙂
فقط میتونم بگم ای مرجان کاش هیچوقت درکت نمیکردم...
چقدر خوشحالم که دوست داشته شدن رو تجربه کردی❣️
خانوم مرجان عزیز حرفاتون خیلی به دل نشست ، اونجا که گفتید "خدا کنه آدمای عادی حرفای منو درک نکنن " واقعا آدم میفهمه چقدر سختی کشیدید امیدوارم روز به روز به آرامش بیشتری توی زندگیتون برسید و بتونید با گذشته هم کنار بیاید ، در نهایت فکر میکنم شما مادر خوبی میشید چرا که شما درک کردن و فهمیدن و محبت کردن و فداکاری کردن رو یاد گرفتید چیزایی که شاید کامل نباشه برای مادر بودن ولی حداقلیات هست ، چیزی که بار ها سعی کردید به مادر خودتون بفهمونید ولی نفهمید .
یه جاهایی منم با مرجان همزاد پنداری کردم ولی مشکل من اینه که دلم برای مامانم میسوزه، چون همیشه خودشو قربانی نشون میدا چقد غم انگیزه افرین که قوی موندی و داری درمان میشی❤️
عالی بود مرجان عزیز توی حرفات یک بلوغ و پختگی بود و هست امیدوارم خوشبخت بمونی .... فقط : لطفا لطفا لطفا این پادکست رو ادامه بدید ...عالی هستین موفق باشی
:) چقد قوی ای تو.. به نظرم مادر خیلی خوبی میشی..
چقدر من بود :)❤️🩹
این روایت هم مثل باقی اپیزودها واقعاً تأثیرگذار بود و منو به فکر فرو برد… پر از درس، تجربه، رنج و غم. آرزوی آرامش برای مرجانِ عزیز دارم؛ و در آخر ممنون از تیم خوب پادکست مورد علاقم “آدمیزاد👤”.
چقدر همه ی مشکلاتش رو با گوشت و پوست و استخونم حس کردم، منم دقیقا تو همچین خانواده ای بزرگ شدم و کاملا درک میکنم تک تک جملاتش رو
مرجان عزیزم بهترین اتفاق زندگی تو همسرت بود نه شانس ......ولی واقعا هیچ چیز به اندازه زخم خانوادگی نمیتونه روح ادم رو آزار بده🖤
مرجان عزیز زمانی که داستانتو گوش میدادم حس میکردم دارم افسانه میشنوم، خیلی غمگین شدم و در پایان بسیار خوشحال ازینکه پارتنر خوب و بادرکی کنارت هست دوستت داره و خونواده قشنگیرو باهم تشکیل دادین، براتون شادکامی بیانتها آرزو میکنم و از آقای دادمندیان و همکارانشون بابت پادکستهای خوب و تاثیرگذارشون سپاسگزارم
مرجان عزیزم میدونم که گفتن این حرفا چقدر سخت بوده برات .اینکه چیزی که تجربه و حس کردی رو بتونی به کلمات تبدیل کنی بنظرم خیلی کار سختیه ..و خوشحالم ازش گذر کردی و زندگی حامی ای رو سرراهت قرار داد تا حس هایی که شاید بهتر بود توی بچگی تجربه کنی رو بالاخره بتونی تجربه کنی و متوجه بشی محبت خالص چقدر قشنگه . ممنونم از پادکست خوبتون جناب دادمندیان عزیز. هر اپیزود این پادکست انگار بخشی از خود درون منو بهم نشون میده و چیزایی که مدتهاست سرکوب کردمو یادم میندازه و باعث میشه که برم پی درمانش
چندبار استپ کردم پادکست رو...چون گوش کردن به این روایتی که مشابه زندگی خودم بود دردناک و درناک و دردناک بود...ممنونم مرجان...ممنونم از جسارتت که اومدی پرده برداشتی از مقدس بودن کلمهی مادر توی این فرهنگی که هنوز خیلی راه نرفته داره تا متوجهی این قضیه شه....