نرگس محمدی: ایران همچنان در حال جنگ با مردم خودش است
Update: 2025-12-06
Description
نرگس محمدی از جامعه بینالمللی خواست، رویکرد خود به "تغییر" در ایران را بازنگری کند و با اشاره به وضعیت پس از جنگ ۱۲ روزه نوشت: «حتی زمانی که هیچ بمبی فرو نمیریزد، مردم آنچه را میتوان صلح واقعی نامید تجربه نمیکنند.»نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل و فعال حقوق بشر در یادداشتی در "مجله تایم" که روز جمعه ۱۴ آذر منتشر شد، با بیان اینکه "حتی زمانی که هیچ بمبی فرو نمیریزد، مردم ایران آنچه را میتوان صلح واقعی نامید تجربه نمیکنند"، نوشته است: «مردم ایران تحت حکومتی زندگی میکنند که هر جنبهای از زندگی شخصی و عمومی آنها را کنترل میکند.»
او در این یادداشت افزود: «صلح مردم ایران، با نظارت، سانسور، بازداشتهای خودسرانه، شکنجه و تهدید دائمی مختل میشود. این صلح با اقتصادی که بر اثر فساد و سوءمدیریت تهی شده، فشار تحریمها، نگرانی روزانه از تورم، کمبود، بیکاری و نیز تخریب بیوقفه محیط زیست ایران فرسوده شده است.»
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
محمدی در این یادداشت با اشاره به اینکه "صلح صرفا نبودِ جنگ نیست"، آورده است: «ایران پس از جنگ ۱۲ روزه، خود را گرفتار در نقطه تلاقی جنگ رژیم علیه مردم خود و جنگ میان حکومت جمهوری اسلامی و اسرائیل یافت.»
محمدی "دیکتاتوری و جنگ را دو روی یک سکه دانسته و با اشاره به اینکه خواست کنشگران دموکراسیخواه و صلحطلب "نظم سیاسیِ تازه" است، نوشته است: «ایران نیازمند حکومتی سکولار و دموکراتیک است که واقعا نماینده مردم باشد. همهپرسی آزاد و عادلانه تحت نظارت بینالمللی سازمان ملل متحد باید برگزار شود و قانون اساسی جدید بهدست مجلس موسسان منتخب تدوین شود.»
نشانههای اعتراضات سراسری که از خیزش "زن، زندگی، آزادی" آغاز شد، هنوز در شهرها، دانشگاهها و شبکههای اجتماعی دیده میشود. مردم، بهویژه زنان و جوانان، در مواجهه با سرکوبهای خشونتآمیز، بازداشتهای خودسرانه و قوانین محدودکننده، با خلاقیت و شجاعت مقاومت میکنند. محدودیتهای آزادی بیان و سانسور اینترنت تلاش مردم برای سازماندهی و اطلاعرسانی را دشوار کرده است اما صدای اعتراض خاموش نشده است.
محمدی نیز در یادداشت خود برای مجله تایم به این موضوع اشاره کرده و نوشته است: «یک جنبش ملی گسترده و جمعی، ریشهدار در جامعه مدنی، حقوق بشر و زنان، توان آن را دارد که کشور را بهسوی تحولی تاریخی هدایت کند.»
و البته گذاری که به اعتقاد محمدی "پیش از هر چیز باید مسالمتآمیز باشد؛ مبتنی بر گفتوگو، پاسخگویی، پیگیری عدالت و احترام به حقوق مدنی و انسانی."
محمدی در این یادداشت هشدار داده است، "هر چیزی کمتر از این - فروپاشی، آشوب یا درگیری مسلحانه - میتواند جان میلیونها نفر را در منطقهای که همین حالا نیز شکننده است به خطر اندازد."
جمهوری اسلامی به گفته محمدی مشروعیت خود را از دست داده است، چرا که ایرانیان طی بیش از چهار دهه، برای دستیابی به حقوق پایهای از مسیر جنبشهای مسالمتآمیز و دموکراتیک پیش رفتهاند؛ از راهپیماییهای زنان پس از انقلاب ۱۳۵۷ گرفته تا اعتراضات دانشجویی ۱۳۷۸، جنبش سبز ۱۳۸۸، اعتراضات آبان ۱۳۹۸ و خیزش "زن، زندگی، آزادی" که با کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی شعلهور شد.
محمدی، سرکشی پیوسته زنان و جوانان را کابوس بزرگ جمهوری اسلامی معرفی کرده که پایههای حکومت را لرزانده است و در ادامه نوشته است: «حقیقت این است که ایران همین حالا در مرحله گذار قرار دارد اما گذار میتواند به مسیرهای گوناگونی برود. مردم ایران شجاعت خود را ثابت کردهاند. آنها زندان، سانسور، نظارت، گلوله و از دستدادن فرزندانشان را تاب آوردهاند و با این حال همچنان به مبارزه ادامه میدهند. نه با خشونت. خشونت - چه تحمیلشده از بیرون و چه از درون - راهحل نیست. آنچه میخواهند، مداخله نیست، بلکه بهرسمیتشناختن است؛ نه ارتشهای خارجی، بلکه همبستگی بینالمللی؛ نه جنگ، بلکه صلح.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
او در بخش پایانی این یادداشت به این پرسش که "جهان چگونه میتواند کمک کند؟" پاسخ داده و تاکید کرده است: «جمهوری اسلامی همانند هر حکومت دیگری، به فشار پاسخ میدهد. تغییر در ایران نیازمند فشار جهانی است تا نقض حقوق بشر، آپارتاید جنسیتی و اعدامها متوقف شود. زندانیان سیاسی و ایدئولوژیک آزاد شوند و نهادهای جامعه مدنی بتوانند فعالیت کنند.»
محمدی از جامعه بینالمللی خواسته است، رویکرد خود به "تغییر" در ایران را بازنگری کند و زمینه را برای گذار از استبداد به دموکراسی فراهم آورد.
او این یادداشت را با این جمله به پایان رسانده است: «مردم ایران آمادهاند؛ در کنار آنها بایستید.»

او در این یادداشت افزود: «صلح مردم ایران، با نظارت، سانسور، بازداشتهای خودسرانه، شکنجه و تهدید دائمی مختل میشود. این صلح با اقتصادی که بر اثر فساد و سوءمدیریت تهی شده، فشار تحریمها، نگرانی روزانه از تورم، کمبود، بیکاری و نیز تخریب بیوقفه محیط زیست ایران فرسوده شده است.»
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
محمدی در این یادداشت با اشاره به اینکه "صلح صرفا نبودِ جنگ نیست"، آورده است: «ایران پس از جنگ ۱۲ روزه، خود را گرفتار در نقطه تلاقی جنگ رژیم علیه مردم خود و جنگ میان حکومت جمهوری اسلامی و اسرائیل یافت.»
محمدی "دیکتاتوری و جنگ را دو روی یک سکه دانسته و با اشاره به اینکه خواست کنشگران دموکراسیخواه و صلحطلب "نظم سیاسیِ تازه" است، نوشته است: «ایران نیازمند حکومتی سکولار و دموکراتیک است که واقعا نماینده مردم باشد. همهپرسی آزاد و عادلانه تحت نظارت بینالمللی سازمان ملل متحد باید برگزار شود و قانون اساسی جدید بهدست مجلس موسسان منتخب تدوین شود.»
نشانههای اعتراضات سراسری که از خیزش "زن، زندگی، آزادی" آغاز شد، هنوز در شهرها، دانشگاهها و شبکههای اجتماعی دیده میشود. مردم، بهویژه زنان و جوانان، در مواجهه با سرکوبهای خشونتآمیز، بازداشتهای خودسرانه و قوانین محدودکننده، با خلاقیت و شجاعت مقاومت میکنند. محدودیتهای آزادی بیان و سانسور اینترنت تلاش مردم برای سازماندهی و اطلاعرسانی را دشوار کرده است اما صدای اعتراض خاموش نشده است.
محمدی نیز در یادداشت خود برای مجله تایم به این موضوع اشاره کرده و نوشته است: «یک جنبش ملی گسترده و جمعی، ریشهدار در جامعه مدنی، حقوق بشر و زنان، توان آن را دارد که کشور را بهسوی تحولی تاریخی هدایت کند.»
و البته گذاری که به اعتقاد محمدی "پیش از هر چیز باید مسالمتآمیز باشد؛ مبتنی بر گفتوگو، پاسخگویی، پیگیری عدالت و احترام به حقوق مدنی و انسانی."
محمدی در این یادداشت هشدار داده است، "هر چیزی کمتر از این - فروپاشی، آشوب یا درگیری مسلحانه - میتواند جان میلیونها نفر را در منطقهای که همین حالا نیز شکننده است به خطر اندازد."
جمهوری اسلامی به گفته محمدی مشروعیت خود را از دست داده است، چرا که ایرانیان طی بیش از چهار دهه، برای دستیابی به حقوق پایهای از مسیر جنبشهای مسالمتآمیز و دموکراتیک پیش رفتهاند؛ از راهپیماییهای زنان پس از انقلاب ۱۳۵۷ گرفته تا اعتراضات دانشجویی ۱۳۷۸، جنبش سبز ۱۳۸۸، اعتراضات آبان ۱۳۹۸ و خیزش "زن، زندگی، آزادی" که با کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی شعلهور شد.
محمدی، سرکشی پیوسته زنان و جوانان را کابوس بزرگ جمهوری اسلامی معرفی کرده که پایههای حکومت را لرزانده است و در ادامه نوشته است: «حقیقت این است که ایران همین حالا در مرحله گذار قرار دارد اما گذار میتواند به مسیرهای گوناگونی برود. مردم ایران شجاعت خود را ثابت کردهاند. آنها زندان، سانسور، نظارت، گلوله و از دستدادن فرزندانشان را تاب آوردهاند و با این حال همچنان به مبارزه ادامه میدهند. نه با خشونت. خشونت - چه تحمیلشده از بیرون و چه از درون - راهحل نیست. آنچه میخواهند، مداخله نیست، بلکه بهرسمیتشناختن است؛ نه ارتشهای خارجی، بلکه همبستگی بینالمللی؛ نه جنگ، بلکه صلح.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
او در بخش پایانی این یادداشت به این پرسش که "جهان چگونه میتواند کمک کند؟" پاسخ داده و تاکید کرده است: «جمهوری اسلامی همانند هر حکومت دیگری، به فشار پاسخ میدهد. تغییر در ایران نیازمند فشار جهانی است تا نقض حقوق بشر، آپارتاید جنسیتی و اعدامها متوقف شود. زندانیان سیاسی و ایدئولوژیک آزاد شوند و نهادهای جامعه مدنی بتوانند فعالیت کنند.»
محمدی از جامعه بینالمللی خواسته است، رویکرد خود به "تغییر" در ایران را بازنگری کند و زمینه را برای گذار از استبداد به دموکراسی فراهم آورد.
او این یادداشت را با این جمله به پایان رسانده است: «مردم ایران آمادهاند؛ در کنار آنها بایستید.»
Comments
In Channel




