ژرف
Update: 2025-07-21
Description
از زبان تو میگویم
از باورهای عمیق تو
از ترسهای رخنه کرده در درون تو
از حسهای لبریز شده
از زخمهای تیره شده
از تنهاییهایت
از جداییهایت
از پلشتی اطرافیانت
از عشقهای بی سر و ته
از یک عمر دویدنهای بیره
از سردی مواجه با قلبهای یخزده
از تحمل بار نگاههای آفتزده
و آن شب سرد
آن لحظه شبیهترین به مرگ
...
انگار که همین دیروز بود
هوا هنوز گرگ و میش بود
درخت در جایش بود
اما یک چیز سرجایش نبود
یک ذهن آرام
یک قبیله بیآلام
هضم آن لحظه حتما میباید که سخت بود
دانستن اینکه منبعد بودنت همواره با درد بود
اینکه دیگر زندگی مثل قبل نخواهد شد
اینکه دیگر چیزی فراموش نخواهد شد
اینکه دل دیگر بر قرار نخواهد شد
اینکه تا جسم خاک نشود جهانی آرام نمیشود
Comments
In Channel























