Discoverخانه سرمایه
خانه سرمایه

خانه سرمایه

Author: khanesarmaye

Subscribed: 327Played: 6,500
Share

Description

ما در اینجا فایل های آموزشی سرمایه گذاری، آموزش بورس، آموزش ارز دیجیتال و آموزش های اقتصادی را برای شما قرار می دهیم
آموزش های بیشتر را در سایت خانه سرمایه به آدرس
https://khanesarmaye.com/
دنبال کنید
50 Episodes
Reverse
امروز قصد دارم در مورد یک تفکر نادرست در بازار بورس و کسانی که در بازار بورس نیستند و تفکری در بازار بورس دارند صحبت کنم. اما ماجرا از کجا شروع شد که تصمیم گرفتم در این قسمت در مورد آن سری از افراد صحبت کنم اینه که گاها اطرافیان، دوستان یا فامیل در وبسایت سوال می‌شود از من که آقای صابریان آیا در ایران با این همه اتفاقای سیاسی و با این همه خبرهای مختلف و مشکلات باز هم می‌شود سود کرد؟ یا دوستی آمد از من سوال کرد که آیا واقعا در بورس ایران با توجه به اخبار بد یا خوب و تغییرات ناگهانی آیا می‌شود سهمی را نگه داشت که یک وقت پولمان را از دست ندهیم؟ این‌ها سوالاتی هستند که در ذهن یک سری از افراد می‌باشد و در واقع یک سری از افراد هستند که کار را خراب می‌کنند و نمونه موردیش این بود که من در جمعی بودم که یک شخصی در مورد بازار بورس با دوستانش با لحن کارشناسانه صحبت می‌کرد که اگر شما نمی‌دانستید فکر می‌کردید که ایشان چندین سال است که کارشناس بورس می‌باشد در مورد این صحبت می‌کرد که نه در ایران به دلیل این که ما رشد قیمت سهاممان به رانت اطلاعاتی بستگی دارد و باید اطلاعات نهایی داشته باشید و برای موفقیت در بورس باید فقط باید رانت داشته باشید و هیچ راه دیگری ندارد و من از این فرد پرسیدم که آیا تا حالا شما در بورس سرمایه گذاری کردید؟ در جواب نه گفت و سپس پرسیدم خب دوره آموزشی گذارنده‌ای تو این زمینه؟ در آخر جواب داد نه و من چیزهایی را که شنیده‌ام بازگو می‌کنم.خیلی برام جالب بود، افرادی که نسبت به خیلی از مسائل بدبین هستند کارشناسانه خودشان یک سری مسائل را مطرح می‌کنند و خیلی از افرادی که مسیر درستی را در حال طی کردند از مسیر دور می‌کنند و یا یک بار دیگر در یک جمعی نشسته بودم و صحبت یک شخصی از این بود که من در بورس سرمایه گذاری کردم و من ضرر کردم و اصلا بورس ایران چیزی جز ضرر ندارد که باز برای من جالب بود و از ایشان پرسیدم که شما چگونه خرید و فروش می‌کردید، گفتند که اخبار و شایعات را می‌شنیدم و می‌خریدم و سپس گفتم که خود شما آموزشی ندیدی؟ که در جواب گفتند نه فقط سوال پرسیدم و خرید و فروش می‌کردم و باز پرسیدم مشاوری نداشتی که از ایشان سوال بپرسی؟ که در آخر گفت نه کسی نبود و خودم در حال گشت و گزار در مجله، تالار بورس، تلفنی بودم که این چند مورد برای بنده جالب بود و می‌دانم که این دغدغه خیلی از افراد هست که می‌خواهند در بازار بورس سرمایه گذاری کنند اما آن سری از افراد آن‌ها را از مسیرشان دور می‌کنند.تو جلسه قبل به شما گفتم که بازار بورس ایران بازار نوپایی هست که افراد زیادی در آن نیستند و شاید در هر هزار نفر ۳ یا ۴ نفر در بورس سرمایه گذاری کنند و از این ۳ یا ۴ نفر ۱ یا ۲ نفر موفق و درست سرمایه گذاری کردند و سایر افراد به صورت اخبار و گشت و گذار سرمایه گذاری می‌کنند، در نتیجه خیلی از ماها شانس این را نداریم که یک فردی را پیدا کنیم که در بورس موفق سرمایه گذاری کرده باشد اما به واسط کاری که من انجام می‌دهم خیلی افراد مختلفی را می‌بینم که در بورس سرمایه گذاری می‌کنند که موفق هستند که دانه دانه می‌شود این‌ها را مثال زد. در زندگی بزرگان بورس در خارج از ایران هم بخوانید افرادی مثل نیکلاس دارواس و وارن بافت که ثروتمندترین فرد جهان در سال ۲۰۰۸ بود این‌ها ثروتشان را از سرمایه گذاری در بازار بورس به دست آوردند که اگر در مورد نحوه سرمایه گذاری آن‌ها بخوانید متوجه می‌شوید که در بورس آن‌ها و جاهایی که سرمایه گذاری می‌کردند تمام این موارد بوده و آن‌ها هم در بازار خودشان اخبار و شایعات و اتفاقات سیاسی و اقتصادی را دارند. در نتیجه این چیزی است که ماهیت بورس می‌باشد که اگر این اتفاقات نیافتند قیمت‌ها نوسان نمی‌کنند و اگر نوسان نکنند و قیمت‌ها پایین نمی‌آیند که شما با رقم پایین بخرید و بالاتر بفروشید. در نتیجه ذات بازار بورس در همه جای دنیا بستگی به اتفاقات اقتصادی و سیاسی دارد ولی با آموزش و درست سهام خوبی انتخاب شود قطعا هیچ جای نگرانی ندارد و قطعا می‌شود در بازار بورس موفق بود. من یکی از شرکت‌هایی که گاهی وقتا برای مشاوره به پیششان می‌روم که حدود ۱۲ سال پیش با مبلغ ۵۰ میلیون تومان شروع کردند و یک شرکت سرمایه گذاری را تاسیس کردند که در بورس سرمایه گذاری می‌کنند و الان سرمایه آن‌ها به ۵۰ میلیارد تومان رسیده است که کاملا از بازار بورس بوده و حتی خودشان گفتند:ما یک مدت وسوسه شدیم و در بازار مسکن سرمایه گذاری کردیم و ضرر کردیم و سپس دوباره به بازار بورس بازگشتیم. در نتیجه ببینید افرادی هستند که به صورت حرفه‌ای و آموزش دیده در بازار بورس سرمایه گذاری می‌کنند و یا دوستی را دارم که شغلش را کنار گذاشته که به او پیشنهادهای کاری خوب با در آمدهای بالا می‌شود ولی به آن شرکت‌ها نمی‌رود و از او پرسیدم چرا نمیری؟ و در جواب وی گفت من در بورس چند برابر مبلغ پیشنهادی آن‌ها در می‌آورم و پس انداز هم می‌کنم خیلی زندگی بهتری دارم و چرا وقتم را بر روی کاری که علاقه ندارم بگذارم. در نتیجه خلاصه صحبت‌های امروز ما این است که بدبینی افراد در قبال بازار بورس از آن‌ها سوال کنید که شما چه قدر سابقه در بازار بورس دارید و یا شما چه قدر آموزش بورس دیدید؟ اگر گفتند که ما آموزش دیدیم و تجربه داریم و بازار بورس خوب نیست سرمایه گذاری نکنید که مطمئن باشید این طوری نیست افرادی که بدبین هستند در مورد بازار بورس بد می‌گویند که یا آموزش ندیده‌اند یا مشکل داشته‌اند و نتوانسته‌اند از این بازار به درستی استفاده کنند قطعا شما با توانایی و هوشی که دارید می‌توانید در این بازار با کمی آموزش دیدن و تلاش کردن موفق باشید و خیلی از افرادی بودند که نه هوش بالایی داشتند و نه رانت اطلاعاتی داشتند صرفا با یادگیری یک سری آموزش‌ها و تجربه کردن بورس تبدیل به درآمد اول آن‌ها تبدیل شده است.
علی صابریان هستم با بورس شغل دوم درآمد اول در خدمتتان هستم این قسمت درباره چرا بسیاری از افراد در بورس سرمایه گذاری نمی‌کنند صحبت خواهیم کرد. اولا بورس ایران بسیار جوان است و درسته که قدمتش زیاد می‌باشد ولی پا گرفتن بورس و خیلی سرمایه گذارهای متنوعی که بخواهند در بورس فعالیت کنند کم کم در حال اتفاق افتادن است برای همین پدرهای ما و بسیاری از اطرافیان ما در بورس نبودند و شاید هم چندین نفر را دیدید که در بورس سرمایه گذاری کرده‌اند و همچنین موفق شدند. من خودم به شخصه به جز داستانی که در جلسه اول بورس شغل دوم درآمد اول تعریف کردم قبل از آن آشنایی با بورس نداشتم اما بیاید ببینیم مشکل داستان از کجاست و چرا خیلی از افراد هنوز وارد بورس نمی‌شوند.داستان برمی‌گردد به این که در قدیم آن قدر افراد تحصیل کرده کم بودند که یک فردی اگر تحصیل کرده بود ثروتمند می‌شد در نتیجه این در ذهن پدر مادرهای ما به جای ماند که برای ثروتمند شدن باید تحصیلات زیادی داشت چیزی که الان اتفاق افتاده است خیلی‌ها به دنبال تحصیل بیشتر برای کسب درآمد بیشتر هستند اما اتفاقی که الان افتاده است آن قدر افراد تحصیل کرده زیاد شده‌اند که دیگر این بازار اشباح شده است و دیگر یک فرد تحصیل کرده آن جایگاه قدیم در کسب درآمد ندارد چرا که رقیب‌های زیادی دارد اگر قبلا یک نفر دکترا در یک رشته خاص بود الان صدها نفر دکترا در همان رشته هستند و قطعا رقابتی بین آن افراد ایجاد می‌شود و قیمت‌ها ریزش می‌کنند و این افراد نمی‌توانند ثروتمند شوند و یا داستانی برای سرمایه گذاری در بازار مسکن خیلی از افراد و اطرافیانتان در بازار مسکن سرمایه گذاری می‌کنند حالا داستان چه بوده است؟ داستان این بوده که با رشد ناگهانی جمعیت کشور ما نیاز به مسکن بالا رفته است و این کم بود مسکن سبب افزایش رشد قیمت مسکن شده اما کم کم چه اتفاقی افتاده که پاسخی به این نیاز داده شده و دیگر آن بازار قدیم نیست اما خیلی از ماها چه خودمان و چه پدر مادرهایمان هنوز خیلی از تفکراتمان این است که برای ثروتمند شدن باید درس زیادی خواند و یا برای ثروتمند شدن باید در بازار مسکن سرمایه گذاری کرد اما الان داستان عوض شده است و الان باید به سمت بازاری بیایم که بازار جدیدی است که از جمله از این بازارها بازار بورس می‌باشد.می‌خواهم برایتان داستانی را بگویم که متوجه شوید چه قدر مثال قشنگی در مورد موضوع صحبت امروزمان است شاید شما هم کتاب چه کسی پنیر من را جا به جا کرد خوانده باشید داستان به صورت خلاصه روزی روزگاری در سرزمین‌های دور دو تا موش و دو تا آدم کوچک با هم دیگر زندگی می‌کردند این‌ها صبح‌ها لباس‌هایشان را می‌پوشیدند و در این دالان‌های مختلف در حال دویدن و پیدا کردن پنیری برای خوردن بودند و یک روز در یک جایی پنیر خیلی بزرگی پیدا می‌کنند و دیگر هر روز به دنبال پنیر نمی‌گردند و هر روز به همان جا می‌روند و پنیر می‌خورند که بعد از مدتی متوجه می‌شوند که پنیری که در حال مصرفش هستند روز به روز در حال کمتر شدن است که آن دو موش متوجه می‌شوند و آن دو آدم کوچک متوجه این قضیه نمی‌شوند و موش‌ها از آن دو آدم جدا می‌شوند و به دنبال محل جدیدی برای آذوقه می‌روند و آن دو آدم که متوجه نشده بودند چه اتفاقی در حال رخ دادن است به خودشان می‌گویند چه کسی پنیر ما را جا به جا کرده است در صورتی که خودشان پنیر را صرف می‌کردند.بعد از مدتی ذخیره پنیر به اتمام می‌رسد و چند روزی آدم کوچک‌ها صبر می‌کنند که بگویند چرا پنیرمان نیست و هیچ پنیری وجود ندارد و هر چه قدر هم صبر می‌کنند پنیری در آن جا قرار نمی‌گیرد ناچار مجبور می‌شوند به دنبال جای جدیدی برای پنیر بگردند. این داستان هم همین است تو زندگی خیلی از ماها که یک راهی را پیدا می‌کنیم فکر می‌کنند همیشه همین است که تحصیل به ما در کسب درآمد بیشتر کمک می‌کند و یا سرمایه گذاری در مسکن به ما برای کسب درآمد بیشتر کمک می‌کند، ثابت است!. ولی نه دیگر این پنیری است که در حال به اتمام رسیدن می‌باشد و باید به دنبال فرصت جدیدی برای سرمایه گذاری باشید، در همین چند سال اخیر خیلی پیش آمده که قیمت مسکن کاهش یافته چرا؟ چون که همین اتفاق افتاده است که ارزه زیاد شده و تقاضا کمتر شده و در نتیجه قیمت‌ها کاهش یافتند اما در بازار بورس قطعا بازار جدیدی است و این اتفاق‌ها نمی‌افتد و شرکت‌های جدیدی هستند و شرکت‌ها برنامه‌های جدیدی دارند و روز به روز پویایی وجود دارد و قطعا شرکت‌هایی وجود دارند که در چندین سال آینده قیمتشان ده‌ها برابر شود و ما می‌توانیم در بورس این‌ها را پیدا کنیم و از آن‌ها به عنوان منبع جدیدی برای درآمد خودمان استفاده کنیم، قطعا با کمی تلاش و آموزش در کنار تجربه‌ای که در بازار بورس به دست آوریم می‌توانید فرصت‌ها را شناسایی کنیم و از آن‌ها برای راه جدیدی جهت کسب درآمد بیشتر استفاده کنیم.https://khanesarmaye.com/the-new-cheese-of-your-life/
علی صابریان هستم با بورس شغل دوم درآمد اول در خدمتتان هستم امروز می‌خواهم در مورد یکی از عواملی که باعث می‌شود ما در زندگی مالیمان پیشرفت نکنیم و در بورس سرمایه گذاری نکنیم صحبت کنم. من اعتقاد دارم که ما چند دشمن شخصی داریم که در وجود خودمان است و مانع پیشرفت خودمان می‌شود که اولین دشمن در این زمینه شک است یعنی شک می‌کنیم که می‌تونیم موفق باشیم، شک می‌کنیم که توانایی انجام یک کار را داشته باشیم، شک می‌کنیم که آیا بورس بازار سرمایه گذاری خوبی است یا نه؟ و همین شک باعث می‌شود خیلی از کارها را انجام ندهیم یعنی فکر نکنم بشه، شما نمی‌توانید، فکر نکنم توانایی آن کار را داشته باشم و همه این حرف‌ها بر می‌گردد به توانایی‌های خودتان که با یک دقیقه فکر به این موضوع ببینید شما به چه چیزهایی در زندگیتان شک دارید و چه چیزهایی را کنار گزاشتید و بعدا یک سری از افراد با کمتر از توانایی‌های شما توانستند آن کارها را انجام بدهند و موفق باشند.ترس از شکستیکی از عواملی که باعث می‌شود ما در انجام کاری شک کنیم این است که ما از شکست می‌ترسیم. داستانی است که درباره روستایی در کویرهای ایران می‌باشد و کارشان یا شغلشان تنها تولید نمک هست و به سختی زندگی می‌کنند و چندین کیلومتر آن طرف روستایی است که کشاورزی و دامپروری دارند و در آمد خوبی دارند. وقتی با گروهی که کارشان تولید نمک هست صحبت می‌کنند، می‌پرسند که چرا شما تغییر شغل نمی‌دهید و به کشاورزی و دامپروری نمی‌پردازید، جواب می‌دهند که ما می‌ترسیم کار و زندگیمان خراب شود. در خیلی از کارها در زندگیمان همین است یعنی خیلی از کارها را انجام نمی‌دهیم به خاطر این که از شکست می‌ترسیم برای شما حتما پیش آمده که در حال رانندگی پشت چراغ قرمز جوان‌هایی را می‌بینید که از شما درخواست می‌کنند که از آن‌ها چیزی بخرید. شما پیش خودتان فکر می‌کنید این جوان خیلی کارهای بهتری می‌تواند انجام بدهد که حداقل عزت نفسش حفظ شود و آن قدر غرورش شکسته نشود ولی خب این افراد همه داستانشان به ترس از شکست بر می‌گردد که این موضوع در انسان‌های مختلف درجه‌اش فرق دارد و در هر فردی وجود دارد ولی به هر میزانی که این مسئله را کنترل کنید، می‌توانید خودتان را رشد دهید و پیشرفت نمایید.یادم می‌آید اولین باری که در بورس سرمایه گذاری را شروع کردم و خیلی از مسائل را در بورس نمی‌دانستم و خیلی از افرادی را می‌دیدم که اطلاعات خوبی را در بازار داشتند و وبسایت بورس را می‌دیدم و اطلاعات مختلف سهام را مشاهده می‌کردم که اطلاعاتی مثل EPS، آخرین قیمت، قیمت پایانی این‌ها همه خیلی گنگ بودند و نمی‌دانستم چگونه از این اطلاعات استفاده کنم ولی شک نکردم و تصمیم خودم را برای وارد شدن به بازار بورس گرفتم و پس از مدتی آن قدر موفق شدم که علاوه بر این که خودم موفق هستم می‌توانم به خیلی از افراد هم کمک کنم که موفق شوند.یادم هست بچه بودم این بچه‌ای که بودم به اوایل دانشگاهم بر می‌گردد و به خاطر ظاهری که دارم یک مقدار جوان‌تر به نظر می‌رسم اولین کاری که می‌خواستم انجام بدهم، قصد داشتم یک سرمایه گذاری در بازار املاک بکنم، یادم هست حدود ۲۰ روز من دنبال زمین خوب در اطراف شهر بودم و هر مشاور املاکی که می‌دیدم، می‌رفتم سر می‌زدم آن قدر آن زمان برام سخت بود که از مشاورین املاک سوال می‌پرسیدم آخر سر ازم سوال می‌شد که پدرتون برای بازدید تشریف نمی‌آورند؟ خب ولی باز آن اعتماد به نفس را داشتم و کارم را انجام می‌دادم یادم هست در نهایت بعد از کلی گشت و گزار بهترین فرصت سرمایه گذاری را که پیدا می‌کردم بین دو سه مورد شک داشتم و از دایی خودم نظر می‌خواستم و به او می‌گفتم که بین این زمین‌ها شک دارم که کدام یک را انتخاب کنم و یادم می‌آید که آن جا دایی‌ام به من گفت علی تو اگر در زندگیت شک کردی یعنی باختی و من آن جا شک را کنار گذاشتم و سریعا اقدام کردم و به هر حال بر روی آن زمین سود خوبی کردم، بیاید شک کردن را کنار بگزاریم و تبدیل به عمل کردن کنیم، نهایتش این است که ما شکست‌های کوچکی می‌خوریم و خودمان را برای پیروزی اصلی آماده می‌کنیم. پس شک و تردید را کناب بگزارید و اولین قدم خودتان را در بازار بورس بردارید.
علی صابریان هستم با قسمت دیگری از بورس شغل دوم درآمد اول در خدمت شما می‌باشم، امروز می‌خواهم در مورد موضوعی با نام عصر طلایی صحبت کنم و رابطش را با بورس به شما بگویم، قصد دارم به شما بگویم به عصر طلایی خوش آمدید به عصری که شما می‌توانید تنوعی در روش‌های کسب ثروت داشته باشید، اصلا چرا عصر طلایی؟ من اول برای شما در این مورد صحبت می‌کنم که روند رشد کسب و کارها به چه شکل بوده در دوران بسیار قدیم زمانی که فرمانروایی و رایت بوده شما تنوعی در کسب و کارتان نداشتید و شما باید برای آن فرمانروا کار می‌کردید که سپس در عصرهای جدیدتر کسب و کارهای محلی شروع شدند و ویژگی آن‌ها این بود که تنوع کمی داشتند و در سطحی بودند که نیازهای اولیه مردم را برطرف می‌کردند. اما در عصر کنونی که به این مسئله عصر طلایی می‌گوییم که کسب و کارها جهانی شده‌اند و به قولی به عصر کارفرمایی تبدیل شده و نیازهای جدیدی در افراد ایجاد شده و افراد به این نیازها پاسخ می‌دهند و کسب و کارهایی برای پاسخ دادن به این نیازها ایجاد شده‌اند. اگر شما بخواهید در یک کاری شراکت کنید برای مثال اگر شما با شرکتی که در حال فعالیت هست سهمش را خریداری کنید و شریک شوید در این سه تا دورانی که گفتم شراکت به چه روش بوده؟ در دوران فرمانروایی و رایت چیزی به نام شراکت نبوده و بعد از این دوران شراکت‌ها به صورت کارهای کوچک بوده یعنی ۲ یا ۳ نفر کارهایی را با هم دیگر تقسیم می‌کردند و خیلی محدود به جغرافیا شهر و منطقه بودند و امکان گسترشش وجود نداشته بعد از آن در عصر طلایی که در آن هستیم اتفاقی که افتاده کسب و کارها گسترده شده‌اند و تنوع افزایش یافته است و مثلا بورس ساز و کار قانونی را برایتان فراهم کرده تا بتوانید در انواع مختلف شرکت‌ها که نیازهای مختلف جامع‌های امروزی را برطرف می‌کنند، سرمایه گذاری نمایید.حالا می‌خواهیم این را بررسی کنیم که چه کسی در این سه دوران ثروتمند می‌شده است. دوران اول که عصر فرمانروایی و رایت بود اگر شما رایت خوبی بودی ثروتمندتر نسبت به سایر افراد بودی و در دوران بعد یعنی کسب و کارهای کوچک، کسی ثروتمند بود که بیشتر کار می‌کرد اما به محض این که عصر طلایی اتفاق افتاد آن بیشتر کار کردن با توجه به نیازهای جدیدی که پیش آمد تبدیل به باهوش بیشتری کار کردن رفت و یعنی به سمتی رفت که فرصت‌های طلایی را بشناسید و روی آن‌ها کار کنید و یا به سمتی رفت که دیگر ملاک ثروتمند شدن بیشتر کار کردن نبود هوشمندانه کار کردن بود. هوشمندانه یعنی چی؟ یعنی فرصت‌های مختلفی وجود دارد برای این که شما در آن فعالیت کنید و نیازهای مختلفی در جامعه هست که برای آن باید فعالیت کنید برای مثال ما نیاز داریم کارخانه تاسیس بشود، نیاز داریم ساختمان تاسیس شود، نیاز داریم پتروشیمی تاسیس بشود، نیاز داریم پالایشگاه تاسیس بشود و نیاز داریم پالایشگاه تاسیس بشود که برایمان بنزین تولید کند این‌ها نیازهایی هستند که شرکت‌هایی جهت برطرف سازی نیازها تاسیس شده‌اند و خیلی از این شرکت‌ها در بازار بورس ما همین الان وجود دارند شما هم باید بروید در یک جایی از این داستان قرار بگیرید و هوشمندانه یکی از این نیازهایی که تقاضای زیادی برایش است و خیلی‌ها به سمت آن می‌روند، سرمایه گذاری نمایید.یک سوال ذهن شما راه ثروتمند شدن را چه می‌داند؟ مشکل اغلب ما این است که فکر می‌کنیم راه ثروتمند شدن یعنی بیشتر کار کردن! که در واقع هنوز ذهن ما در دوران قدیم است و هنوز به جلو نیامده که بفهمیم در حال حاضر باید با هوش بیشتری در بازار کار کرد تا ثروت بدست آورد که باید گزینه‌های بهتری انتخاب کرد. شخصی که صبح تا شب دو شیف سه شیفت کار می‌کند فردی نیست که موفق باشد شاید از دور وقتی به زندگیش نگاه کنید زندگی ناراضی داشته باشد و مادام در حال کردن باشد و حتی نتواند اجاره خانه‌اش را بدهد. پس ما در تفکر نوع اول یعنی خیلی از ما فکر می‌کنیم که باید بیشتر کار کنیم که در تفکر جدیدی که وجود دارد اشاره به هوشمندانه کار کردن دارد و یعنی باید حداقل کار را انجام بدهید و حداکثر بهره‌وری را داشته باشید، تفکر قدیم بازهمچنان می‌گوید کار بیشتری انجام بدهید تا ثروتمند شوید ولی تفکر جدید می‌گوید شما بروید نیازهای جدید را ببینید و آن‌هایی که می‌توانید برطرف کنید بر روی آن‌ها سرمایه گذاری نمایید که حالا در بورس شرکت‌های مختلفی هستند که نیازهای مختلف جامعه را برطرف می‌کنند و باید برویم ببینیم که کدام شرکت‌ها روی نیاز بهتری دست گذاشته‌اند و کدام شرکت‌ها روی نیاز بهتری دست گذاشته و رشد بهتری دارند و به جای این که خودمان آن شرکت را تاسیس کنیم بر روی آن‌ها سرمایه گذاری کنیم. یک عکسی را من به صورت کاریکاتوری می‌دیدم که چند فرد را نشان می‌داد که قرار به انتقال سنگ مکعبی از یک قسمتی به قسمت دیگر ببرند در این عکس نکته‌ای که جالب است که سه نفر از این افراد از چهار نفر در حال حول دادن مکعب می‌باشند اما یک نفر از چهار نفر سنگ مکعبی را تبدیل به یک گوی کرده که با یک حول دادن ساده توانسته از بقیه به راحتی عبور کند که این امر هوشمندانه کار کردن است. خب خلاصه این جلسه بدین صورت می‌باشد که ما باید به سمتی برویم که هوشمندانه کار کنیم به چه شکل؟ در بورس شرکت‌های مختلفی هستند که هر کدام از شرکت‌ها با کلی پرسنل در حال برطرف سازی یکی از نیازهایمان می‌باشند. بعضی از این شرکت‌ها دست بر روی نیازهایی گذاشته‌اند که نیازهای طولانی مدتی هستند که سبب افزایش روز به روش رشدشان می‌شود فرض کنید یک شرکت خودروسازی روز به روز تقاضا برای خودرو بیشتر می‌شود و سود آوری شرکت خودروسازی هم افزایش خواهد یافت یا یک شرکت داروسازی با توجه به این که رشد جمعیت داریم داروهای جدیدتری تولید می‌کند و ما را از داروهای خارجی بی‌نیاز می‌کند و شما هم می‌توانید صاحب قسمتی از این شرکت در بورس شوید و به جای این که شرکتی تاسیس کنید که تولید دارو کند شما می‌توانید خودتان بر روی شرکتی سرمایه گذاری کنید که در حال تولید دارو می‌باشد و تمام تلاش‌ها را آن‌ها انجام می‌دهند و شما صرفا سهام دار آن می‌باشید و از سودی که آن‌ها می‌کنند شما هم سود می‌کنید.
علی صابریان هستم، یک بار دیگر با قسمت دیگری از بورس شغل دوم درآمد اول در خدمت شما هستم. امروز می‌خواهم در مورد دو راه اصلی ثروتمند شدن صحبت کنم، در بحث موفقیت مالی و روانشناسی ثروت دو راه اصلی برای ثروتمند شدن وجود دارد دو راهی که تمام کارهایی که وجود دارند زیر شاخه این دو راه می‌باشند راه اول این است که شما یک کسب و کار شخصی داشته باشید یعنی یک شرکت، یک کارخانه، تولیدی داشته باشید و راه دوم سرمایه گذاری است که در واقع امروز می‌خواهیم در مورد این دو راه صحبت کنیم و یک مقایسه‌ای کنیم که این دو راه کدام نتیجه بهتری دارد. راه اول داشتن کسب و کار شخصی است که قطعا هر فردی یک کسب و کار شخصی دارد ولی ممکن است یک فرد در یک کسب و کار شخصی فعالیت داشته باشد و در آن کارمند باشد در یک کسب و کار چه کار انجام می‌دهند؟ در واقع می‌آیند یک نیاز را پیدا می‌کنند و سپس یک راه حلی برایش پیدا کرده و به مخاطب آن راه حل را می‌فروشند و شرکت در نتیجه سود خواهد کرد.داستان در گفتن ساده می‌باشد ابتدا باید یک نیاز را بشناسید دوم در مورد آن راه حل بدهید و سوم ببینید آیا می‌توانید آن را بفروشید یا نه و در آخر آیا آن قدر بازار دارید که فروشتان را افزایش بدهید؟ قبل از این که وارد جزییات بشوم من از شما چند سوال می‌کنم. آیا شما کارمند جایی هستید و تا حالا به این فکر کرده‌اید که خب من برای خودم یک کسب و کاری را راه اندازی کنم و به نتیجه‌ای نرسیدید یا تا به امروز کسب و کاری را شروع کرده‌اید و به نتیجه دلخواهتان دستیابی پیدا نکرده‌اید یا تا به حال در اطرافتان شده شخصی را دیده‌اید که کارخانه یا تولیدی داشته و بر اثر تغییرات اقتصادی یا حالا مشکلات شرکت ورشکست شده و زندگیش از بین رفته یا در اقوامتان فردی را دیدید که بعد از سال‌ها تلاش و سختی‌های بسیاری نسبتا با رفاه بیشتری نسبت به افرادی که این کار را نکردند زندگی می‌کند ولی کل دوران جوانی و دورانی که می‌توانسته از آن بهتر استفاده کند صرف صرفا کار کرده است که این قضیه قابل تحسین است اما همیشه کار آفرینان گاهی یک مقدار افسوس این مسئله را می‌خورند که چرا در دوران جوانیشان زیاد کار کرده‌اند هر چند که این کار شیرین می‌باشد و جزئی از زندگیشان محسوب می‌شود و مشکل این داستان کجاست و در چه زمانی اتفاق می‌افتد؟نگاه کنید در کسب و کار شما باید یک کسب و کار جدید راه اندازی کنید و بر روی چیزی سرمایه گذاری کنید یعنی سرمایه گذاری صرفا پول نیست و بر روی چیزی سرمایه گذاری کنید که اصلا مشخص نیست در واقع شما می‌گویید من یک نیازی را پیدا می‌کنم مثلا من فکر می‌کنم مردم به این دارو نیاز دارند و با تاسیس یک کارخانه آن دارو را تولید می‌کنم و راه حل را به مردم می‌دهم که بعد از این مسئله به مرحله فروش می‌رسیم آیا مردم از شما می‌خرند؟ می‌بینید نه! مثلا یک مشابه خارجی دارد که کیفیت و قیمتش بهتر است و یا می‌فروشید اما آن قدری که باید بفروشید، نمی‌فروشید که در نهایت باعث دلسردی شما می‌شود. ما یک آماری داریم که در این آمار می‌گویند که تقریبا ۹۰ درصد از شرکت‌هایی که ثبت می‌شوند و شروع به کار می‌کنند بعد از یک سال ورشکست می‌شوند و یا به کارشان ادامه نمی‌دهند که تنها ۱۰ درصد آن‌ها باقی می‌ماند که باز هم دوباره در سال‌های آینده تنها ۵ درصدشان ادامه خواهند داد. این نشان می‌دهد که یک کسب و کار شخصی کسب و کار آسانی نیست و نیاز به یک تلاش بسیار سنگین دارد تا در نهایت به کسب و کار دلخواهتان برسید الان به شرکت‌هایی که موجود هستند نگاه کنید متوجه می‌شوید بارها در زندگیشان شکست خوردند و بازهم ادامه دادند.در یک جمعی از کار آفرینان بودیم که یک ضمانت بانکی می‌خواستند گفتند که شما برید برای این فرد ضمانت کنید خیلی جالب بود که هر ۱۵ نفر از کار آفرینان نمی‌توانستند ضمانت کنند چون که هر کدام از آن‌ها یک چک برگشتی داشتند چرا؟ زیرا که این نشان می‌دهد خیلی از این افراد در بحران مالی گیر افتاده‌اند و شکست خورده‌اند. اما حالا بیایم بر روی سرمایه گذاری صحبت کنیم که ما گفتیم دو راه برای ثروتمند شدن وجود دارد که یکی این که کسب و کاری داشته باشیم که پول زیادی به ما بدهد همانند کارخانه‌ای که فعال است و فروش زیاد دارد حالا که با کسب و کار آشنا شدیم لازم است درباره سرمایه گذاری صحبت کنیم. خوبیه سرمایه گذاری این است که اولا شما بر روی چیزی سرمایه گذاری در بورس می‌کنید که مشخص است اگر شما یک شرکت دارویی بخواهید بزنید نمی‌دانید که آیا نیاز آن دارو است که باید تحقیقات کنید و هیچ اطلاعاتی درباره فروش ندارید اما روی سرمایه گذاری چیست؟ در بورس شرکت‌هایی وجود دارند که دارو تولید می‌کنند و طرح‌های توسعه مختلفی دارند و تیم توسعه و تحقیق، تیم بازاریابی دارند و شرکت‌ در حال رشد می‌باشد و در واقع بر روی چیزی سرمایه گذاری می‌کنید که دارید رشدش را می‌بینید.خیلی جالب است بدانید که این شرکت‌ها جزء شرکت‌هایی هستند که جزء آن ۹۰ درصد شرکت‌ها نبودند و سختی‌های زیادی را تحمل کرده‌اند و آماده جلویتان هستند و شرکت‌هایی می‌باشند که به راحتی می‌توانید بر رویشان سرمایه گذاری کنید که سختی‌هایش برای کار آفرینان یا مدیر آن شرکت بوده است که حالا تبدیل به یک شرکت شده که می‌توایند بر رویشان سرمایه گذاری نمایید. شرکت ابعاد، فروش، افزایش فروش، فروش‌های آینده و قبل، رشد اقتصادی، نیازهای مردم در آن مشخص هستند و کار بورس همین است شرکت‌هایی که خوب و فعال هستند را به شما معرفی می‌کند که به شما این امکان را می‌دهد تا با خرید سهام آن‌ها بخشی از شرکت می‌شوید که اگر سهام آن شرکت دو برابر شود سرمایه و سهام شما هم ارزشش دو برابر خواهد شد. در بازار بورس شرکت‌هایی را داریم که در یک سال دو برابر، سه برابر، چهار برابر رشد می‌کنند و همچنین شرکت‌هایی داریم که در یک ماه ۵۰ درصد سود می‌کنند که با یک کسب و کار و سود بانکی مقایسه کنید متوجه می‌شوید چه قدر با یک دیگر فرق دارند.
به نام خدا، سلام علی صابریان هستم، امروز می‌خواهم در مطلبی در مورد این صحبت کنم که چطور درصد موفقیت معاملات را بالا ببریم؟ فرض کنید شما در مورد یک فردی تحقیق می‌کنید، مثلا می‌خواهید از فردی چکی بگیرید در کارتون و توی صنفی که کار می‌کنید و آن شخص را نمی‌شناسید که آیا آن شخص می‌تواند چک معتبری داشته باشد یا نه و شروع می‌کنید به تحقیق کردن. قطعا از اولین نفر اگر بپرسید و بگویید آیا شما فلان شخص را می‌شناسید و آیا فرد معتبری است؟ اگر به شما بگوید شخص معتبری است، شما مقداری دلگرم می‌شوید نسبت به این که شخص می‌تواند فرد معتبری باشد و با توجه به این که فردی که از او سوال کردید خودش چقدر معتبر است و چقدر آدمی است که می‌توان به او اعتماد کرد، می‌شود به جوابش هم اعتماد کرد. اما حالا من می‌خواهم تصمیم بگیرم که خیلی با احتمال بالاتری این فرد را به او اطمینان کنم برای گرفتن چک. پس چه کنم؟ بنابراین به یک نفر بسند نمی‌کنم و میروم از چند نفر دیگر می‌پرسم که آیا فرد مورد نظر که میخواهم چک بگیرم را شما می‌شناسید، سابقه خوبی دارد یا خیر؟ قطعا هرچند من از تعداد افرادی بپرسم و نتیجه مشابهی از تعداد افراد بیشتری بشنوم می‌توانم با احتمال بالاتری به این نتیجه برسم که فرد قابل اعتمادی است یا خیر.این موضوع دقیقا در علم تحلیل و تحلیل تکنیکال (که تخصص من هم هست) وجود دارد. به این صورت که من اگر سهمی را در شرایط فعلی برسی می‌کنم و طبق یک استراتژی می‌فهمم این سهم الان خوب است یا نیست. طبق استراتژی اول من، مثلا استراتژی دارم من با استفاده از تحلیل تکنیکال کلاسی و می‌گوید شما این سهم را می‌توانید در شرایط فعلی مثلا در روی ۲۷۰ تومان شرکت ایران خودرو را خرید کنید (طبق استراتژی تحلیل تکنیکال کلاسی). پس من می‌توانم شروع به معامله کنم یا می‌توانم ابزارهای دیگری داشته باشم، یعنی از ابزارها و استراتژی‌های دیگر بپرسم آیا این سهم از این قیمت مستعد این است که رشد کند یا نه؟ مثلا می‌توانم بروم مبحث امواج الیوت سهم را (وقتی تسلط دارم) برسی کنم و ببینم آیا طبق قاعده امواج الیوت سهم من از این کفی که برایش مشخص کرده‌ام که تحلیل تکنیکال کلاسی می‌گوید بخر، آیا قیمت بالاتری خواهد دید یا خیر؟ می‌توانم بروم با استراتژی‌های دیگری مثل الگو هارمونیک سهم را برسی کنم. ببینم آیا اینجا یک کف معتبر برای سهم است یا خیر؟می‌توانم بروم با استفاده از اندیکاتورها معاملاتم را مدیریت کنم و نسبتا بررسی کنم آیا از این کف مستعد برگشت و صعودی شدن است یا نیست؟ می‌توانم از الگوهای شمعی کمک بگیرم و از آن‌ها استفاده کنم و ببینم از این قیمت کف سهم من اگر بر می‌گردد می‌تواند رشد خوبی داشته باشد؟ الگوی ژاپنی کندلی که اینجا دارد آیا نشان از ریورس‌ها و برگشت سهم من است یا نیست؟ می‌توانم بروم از تحلیل زمانی استفاده کنم و ببینم در شرایط فعلی که سهم من قرار دارد آیا از لحاظ زمانی هم مستعد شروع روند صعودی است یا نیست؟ توی تحلیل تکنیکال ما یک ابزار نداریم، ابزارهای متعددی داریم. می‌توانیم از چنگالند روز استفاده کنم ببینم آیا این سهم من طبق قواعد چنگال اندروز مستعد صعود از این قیمت است یا نیست؟ و تا کجا ممکن است حرکت کند؟ پس ببینید کسانی که از تحلیل تکنیکال نتیجه بهتری می‌گیرند، کسانی‌اند که یک موقعیت معاملاتی را از چند زاویه مختلف برسی می‌کنند. مثلا ما در دوره نخلگان بورس خودمان مباحث مختلف را آموزش می‌دهیم و آخرش به این جمع بندی می‌رسیم که خب حالا که مباحث مختلف را آموزش دیدید، تحلیل کلاسیک را یاد گرفتید، الگوی هارمونیک را آموزش دیدید، اندیکاتور را آموزش دیدید، الگوی شمعی را آموزش دیدید، امواج الیوت را آموزش دیدید، روانشنانسی معاملات را آموزش دیدید، حالا بیایید همه این‌ها را کنار هم بگذارید و در یک لحظه نمودار را از زوایای مختلف ببینید.معمولا من با یک استراتژی خرید و فروش می‌کنم، مثلا با استراتژی بریک اوت خرید و فروش می‌کنم، مثلا با استراتژی الگوی هارمونیک خرید و فروش می‌کنم، ولی با استراتژی‌های دیگر این موقعیت را برسی می‌کنم. وقتی دو یا سه تا از این استراتژی‌ها این شرایط را تایید کردند در نتیجه احتمال موفقیت این تحلیل من (خرید و فروش من) بالا می‌رود و خب بالا رفتن این احتمال باعث می‌شود در بلند مدت من سودم چندین برابر فردی باشد که از یک ابزار برای تحلیل خودش استفاده می‌کند. توصیه من به شما این است که اگر تحلیل گر تکنیکال هستید، خیلی‌ها به من می‌گویند کهتحلیل تکنیکال اینجا که کف بود پس چرا برنگشت اگر کف بود؟ می‌گوییم اولا که خیلی‌ها تحلیل تکنیکال بورس را فقط در حد کشیدن یک خط روند آموزش دیده‌اند و شما هم به این‌ها می‌گویید تحلیل گر تکنیکال و از تحلیل‌های آن‌ها استفاده می‌کنید و خودتان هم چیزی از تحلیل تکنیکال نمی‌دانید. همیشه سر کلاس‌ها به داشنجوها می‌گویم که ۹۰ درصد تحلیل گرهای متکنیکال ما تحلیل گرهایی هستند که خیلی سطحی سهم را نگاه می‌کنند و فقط از یک زاویه به سهم نگاه می‌کنند، مثل همان شخصی که میخواهد ببینید که چک فردی معتبر است و میرود از یک نفر می‌پرسد (شاید آن فرد دوست شخص بود) و اطلاعات اشتباه می‌گیرد. وقتی من از یک زاویه سهم را نگاه می‌کنم یا حالت پیشرفته تر چی می‌شود؟ این که من تحلیلگر از چند زاویه تحلیل تکنیکال نگاه کنم و از چند زاویه تحلیل بنیادی هم به سهم را نگاه کنم.خیلی وقت‌ها با دانشجویان نخبگان در مورد استاپ لاس صحبت می‌کنیم می‌گوییم گاهی وقت‌ها روی سهمی که به فاندامانتالش مطمئن هستید استاپ لاس نگذارید و این موضوع موضوع بسیار خوبی است، می‌توانید صبر کنید و گاهی ضررهای کوتاه مدت‌های سهم را تحمل کنید. برای اینکه در بازار بورس موفق شوید راه قطعی وجود ندارد که من بگویم از این روش استفاده می‌کنم و صد درصد موفق هستم، تنها راهی که وجود دارد این است که من به مرور با این که علمم را افزایش بدهم و با این که دانسته‌هایم را افزایش بدم، با اینکه درک بیشتری از سهم، از شرکت، از نمودار شرکت، نمودار تغییرات قیمت شرکت داشته باشم، می‌توانم احتمال موفقیت معاملاتم را بالا ببرم. اگر قبلا ۱۰ تا معامله می‌کردم و ۳ تا از معاملات سود ده بوده است، این را برسانم به ۱۰ تا معامله که ۷ تا سود ده است و این می‌شود کاری که من می‌توانم انجام بدهم و تنها راه این اتفاق کسب تجربه در استراتژی معاملاتی مختلف و استفاده از ابزارهای مختلف در یک لحظه معاملاتی است. وقتی یک سهم را میخواهم برسی کنم از زوایای مختلف و ابزارهای مختلف آن سهم را برسی کنم. توصیه من به شما این است که همین امروز تصمیم بگیرید و شروع کنید به آن یک علمی که دارید تکیه نکنید و شروع کنید ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامانتال.حتی مبحث اقتصاد کلان، آن هم در شما به مدیریت پورتو و برنامه ریزی کلان برای پرتفو شما و اینکه استراتژی شما چی باشد دید می‌دهد. شخصی که قطعا در زوایای مختلف در یک لحظه روی یک موقعیت سرمایه گذاری نگاه می‌کند بسیار موفق تر از شخصی که فقط با یک ابزار یا دو ابزار (آن هم خیلی وقتا که من می‌بینم همان را هم به خوبی برسی نمی‌کند) یک سهم را برسی می‌کند. پس جمع بندی این که اگر من می‌خواهم در بازار بورس موفق شوم باید بتوانم از چند ابزار همزمان استفاده کنم و یک موقعیت معاملاتی را برسی کنم تا احتمال موفقیت معاملاتم بالا رود. امیدوارم این فایل صوتی به شما کمک کرده باشد و شما هم تصمیم تان را بگیرید که دانسته‌ها و آموخته‌هایتان را در موضوع تحلیل سهام در بازار بورس افزایش بدهید که بتوانید در یک موقعیت معاملاتی با احتمال موفقیت بالاتری پیش بینی داشته باشید در مورد رفتار سهم، و اینکه آن سهم را کجا بخرید، کجا بفروشید، و این که چه مقدار از آن سود بگیرید. یادتان باشد که افرادی که در بازار بورس موفق هستند (خیلی‌ها دیدشان این است که این افراد یک استراتژی خیلی خاص دارند که با آن استراتژی خاص معامله می‌کنند و سود می‌کنند) نه اینطور نیست! افرادی که در بازار بورس موفق هستند، افرادی هستند که از چند زاویه به سهام نگاه می‌کنند و بعد بر اساس تحلیلی که بصورت ذهنی انجام می‌دهند تصمیم گیری می‌کنند و وارد موقعیت معاملاتی می‌شوند. امیدوارم که شما هم به همین روش شروع کنید و احتمال موفقیت مهاملاتتون بالا رود. دوستدار شما ؛ علی صابریان.
به نام خدا سلام علی صابریان هستم، امروز می‌خواهم در مورد موضوع مهمی به نام سرمایه گذاری کوتاه مدت و یا بلند مدت صحبت کنم، اینکه کدام یک برای سرمایه گذاری بهتر است؟ این فایل به افرادی که در بورس ایران و دیگر بازارهای سرمایه گذاری خارج از ایران می‌خواهند سرمایه گذاری کنند کمک می‌کند. قبل از اینکه شروع به تعریف سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت را صحبت کنم، اینکه ما در کوتاه مدت معمولا (مثلا کمتر از یک ماه) می‌گوییم، یا مثلا به نام های نوسان گیری چند دقیقه ای انجام می‌شود. در این تعریفی که ما از کوتاه مدت داریم معمولا بازه کمتر از یک ماه را می‌گوییم و بعد از آن سرمایه گذاری بلند مدت است که بازه بیشتر از ۶ ماه را می گوییم و بین این (۱ تا ۶ ماه) را سرمایه گذاری میان مدت می‌گوییم. البته در تعاریفی کلا سرمایه گذاری بلند مدت را سرمایه گذاری بالای حتی ۵ یا ۱۰ سال می دانند؛ یعنی فردی که سرمایه گذاری می‌کند به عنوان سهامدار شرکتی و سهام شرکتی را چندین سال نگه می‌دارد و افرادی در بورس می‌شناسم که دقیقا به این شکل که مثلا شاید ۱۵ یا ۲۰ سال است که سهام میخرند و نمی‌فروشند و از سود سهامم استفاده می‌کنند و سودهای خیلی خوبی هم برد داراست.سرمایه گذاری بلند مدت یا کوتاه مدت؟من می‌خواهم در مورد این که کدام را ما انتخاب کنیم صحبت کنم (بلند مدت یا کوتاه مدت) و کدام مناسب تر است. اولین موضوعی که باید به آن توجه کنیم این است که موضوع چند سمت دارد و مثل هر موضوعی اینطور نیست که من بگویم سرمایه گذاری بلند مدت همیشه بهتر است یا یک سرمایه گذاری کوتاه مدت همیشه بهتر است. چند سمت دارد که با توجه به آن سمت‌ها و جهت‌ها پارامترهایی که در این موضوع دخالت دارند، ما انتخاب می‌کنیم که سرمایه گذاری بهتر است. من سمت‌ها را می‌گویم که ۲ سمت دارد، یکی من شخص سرمایه گذار (مثلا من علی صابریان، یا شما که قصد سرمایه گذاری دارید)، این به خود من برمی‌گردد، مثل روحیات و زمان من که می‌خواهم برای سرمایه گذاری بگذارم مثل سطح تحمل استرس، اینکه چقدر من می‌توانم در بازار استرس تحمل کنم؟ من با یک فرد دیگری متفاوت هستم. مثل سرمایه‌ای که به بازار می‌آورم. من چقدر سرمایه در بازار دارم و می‌خواهم بیاورم؟ مثل ریسک پذیری و ریسک گریزی من که چقدر من می‌توانم ریسک تحمل کنم، این سرمایه‌ای که می‌آورم را چقدر می‌توانم روی آن ریسک کنم؟ این‌ها چیزهایی است که به من سرمایه گذار بر می‌گردد؛ اما در سمت دیگر ما بازار را داریم. شامل شکل نوسانات بازار می شود، نوع نقد شوندگی، مدتی که این بازار باز است و می شود در آن معامله کرد (خصوصیات بازار). پس شد دو قسمت:یک فرد سرمایه گذار مثل روحیات، زمان سطح تحمل و استرسم، ریسک پذیری، سرمایه‌ام دو بازار که شامل شکل بازار است مثل نوسانات و نقد شوندگی. خیلی از افرادی که در بازار بورس می‌خواهند سرمایه گذاری کنند، می بینم که بعد از چند سال دل سرد شده‌اند، این تجربه چند ساله من از سرمایه گذاری در بورس است. دنبال ریشه این موضع هستم که چرا این اتفاق می‌افتد، ویکی از مهمترین دلیل‌های آن را می‌خواهیم در این فایل متنی برسی کنیم و خیلی از افرادی که در بازار موفق هستند، چندین سال (بیش از ۵ یا ۱۰ سال) که در بورس موفق هستند و نگاهی به سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت را فهمیده‌اند و می خواهم در آن مورد صحبت کنم. تفاوت بسیار زیادی بین افرادی که در بازار بورس موفق هستند (برندگان و بازندگان) است، به خصوص در موضوع دید کوتاه مدت و دید بلند مدت، پس بادقت این مبحث را بخوانید. تا اینجا گفتیم ک من دو سمت دارم، من سرمایه گذار و بازار. من سرمایه گذار روحیاتم چه چیزهایی است؟ آیا من استرس را می توانم تحمل کنم؟ وقتی من به سمت سرمایه گذاری کوتاه مدت می روم، سطح استرسی که باید تحمل کنم بالا می رود، فشار روانی روی من زیاد می‌شود و به همین دلیل ما در بازارهای پر نوسان و بازارهایی که در آن نوسان گیری زیاد است.نقش روانشناسی در سرمایه گذاریدر آن بازارها می بینیم که خیلی کتاب ها در مورد کنترل احساسات، روانشناسی شخصی نوشته می‌شود. چون به شدت احساسات شما درگیر می‌شود، نوسانات احساسی دارید، خوشحالی، ناراحتی، غم، غصه، طمع و. همه این احساسات در سرمایه گذاری کوتاه مدت سمت شما می‌آید. من چقدر می توانم این استرس ها را تحمل کنم؟ (هر آدمی یک باطری دارد) هر بار که من یک استرسی تحمل می کنم در معاملات، بخشی از این باطری تخلیه می‌شود. پس من آدمی نیستم که بتوانم خیلی استرس های زیاد و پشت سر هم تحمل کنم، خیلی نوسانات احساسی زیاد را پشت سر هم تحمل کنم، بهتر است از سمت سرمایه گذاری کوتاه مدت به سمت سرمایه گذاری بلند مدت بروم. من چه سرمایه را وارد بازار کرده‌ام؟ اگر من سرمایه‌ای وارد بازار کرده‌ام که بخش بزرگی از زندگی من است و بخش زیادی از سرمایه من است قطعا ریسک پذیری زیادی نخواهم داشت، ریسک گریز خواهم بود ریسک سرمایه گذاری کوتاه مدت به مراتب از ریسک سرمایه گذاری بلند مدت بیشتر است. پس من اگر سرمایه سنگینی آوردم و این سرمایه را می خواهم حفظ کنم، نگاه بلند مدت به سرمایه گذاری برای من می تواند موفقیت بیشتری به همراه آورد تا کوتاه مدت و به Investor مقایسه‌ای اگر بخواهم من کوتاه مدت و بلند مدت را داشته باشم، معمولا به بلندمدت‌ها می‌گویند Trader کوتاه مدت‌ها می گویند:به این صورت نیست که فردی در لحظه هم تریدر هم اینوستور باشد. یک طیفی دارد؛ یعنی من بخشی ترید می کنم و بخشی اینوستوری کنم. یک طیفی است که در یک بازه (در یک نقطه) از صفر تا صد، ۱۰۰ اینوستور و ۰ تریدر است و یک بازه‌ای این وسط من بر حسب دیدگاهی که دارم قرار می گیرم. این بازار را شما باید درست انتخاب کنید. دلیل این که خیلی ها در بازار بورس موفق نمی‌شوند و با ضرر خارج می‌شوند این است که دقیقا جای درست این بازه قرار نگرفته اند؛ و هدف ما این است که شما جای درست خودتان را پیدا کنید و چقدر به سمت هرکدام بروید. معمولا تریدرها (کسانی که معامله می کنند) دسته بندی دارند. افرادی که خیلی نوسان گیری بالا کار می کنند، افرادی که تایم بیشتری کار می‌کنند. در تریدرها از کسانی که خیلی نوسان گیری می‌کنند تا کسانی که کمتر، بیس تحلیل شان به تحلیل تکنیکال بر می گردد. من هم تحلیلگر تکنیکال هستم و بُعد تحلیل تکنیکالم خیلی پر رنگ تر است و خودم را برتر می دانم؛ اما من که تحلیلگر تکنیکال هستم و با شما صحبت می کنم بیشتر از مزایای سرمایه گذاری بلند مدت می گویم. در سرمایه گذاری بلند مدت ما در این طیف صفر تا صد از سمت سرمایه گذاری تریدینگ به سمت اینوستینگ چیزی که داریم این است که تحلیل تکنیکال در همه این طیف است، (اینوستور هم استفاده می کند، تریدر هم استفاده می کند) اما سمت تریدرها تحلیل تکنیکال خیلی پر رنگ تر از اینوستور بلند مدت است.پس من هنگامی که در سرمایه گذاری ابزاری استفاده می کنم، در تریدینگ معمولا تحلیل تکنیکال پر رنگ است، در تحلیل بنیادی کمرنگ تر است، در بلند مدت فاندامنتال پر رنگ تر می‌شود و تکنیکال کمرنگ‌تر (هر دو همیشه لازم هستند). طوری نیست که بگوییم اصلا در سرمایه گذاری بلند مدت به تحلیل تکنیکال نیاز ندارم و در سرمایه گذاری کوتاه مدت به تحلیل فاندامانتال نیاز ندارم. از دیگر ویژگی‌های سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت می توان اشاره کرد، افرادی که سرمایه گذاری کوتاه مدت دارند (تریدرها) خیلی باید درگیر باشند، مادام باید از شرایط بازار باخبر باشند، از اتفاقات بازار باخبر باشند، نمودارها را برسی کنند، تحلیل و تحقیق کنند و تقریبا ما به آن‌ها می گوییم که خیلی باید مستمر در بازار باشند، یعنی حالت فول تایم و درگیر بازار باشند. ولی در اینوستور نیازی به درگیری بازار بودن ندارند. شما یک سرمایه گذاری بلند مدت خواهید داشت و در بلند مدت سرمایه گذاری می‌کنید. نکته مهم این که اشتباه نکنید، خیلی‌ها فکر می کنند تریدینگ سود بیشتری از اینوستینگ دارد، یعنی سرمایه گذاری بلند مدت سود کمتری دارد. اصلا چنین چیزی نیست! در خیلی موارد سرمایه گذاری بلند مدت سود بسیار بیشتری می‌دهد. چیزی که در تریدینگ بیشتر است شما سود بیشتر در کوتاه مدت می توانید به دست آورید و همانطور هم میتوانید ضررهایی در کوتاه مدت داشته باشید.گرچه فردی که مستمر در حال تریدینگ است، ممکن است سود کمتری از فردی که اینوستینگ می کند به دست آورد؛ مثلا ما تحلیلگری داشتیم که مادام خرید و فروش در بازار مثبت داشته است و در بازار مثبت توانسته است در سال ۳۰ یا ۴۰ درصد سود بگیرد، از طرفی هم یک اینوستور در همین بازه یک ساله سهمی را خریده است مثلا در مدت یک سال ۱۵۰ درصد سود بگیرد (رشد خیلی خوب) الزاما این نیست که من بگویم شورت‌ها سود بیشتری دارند، خیر! خیلی موارد لانگ‌ها سود بیشتری دارند. پس تا اینجا برسی شد که به کوتاه مدت‌ها تریدر می‌گوییم و می خواهند در بازه کوتاه تری سود کنند، بلند مدت‌ها در بازه بلند تری، کوتاه مدت‌ها خیلی از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند و بعد تجلیل تکنیکال در آن‌ها پر رنگ‌تر از فاندامانتال است، بلند مدت‌ها تحلیل فاندامانتال پر رنگ تر از تحلیل تکنیکال است و همچنین برسی شد که چند سمت دارد، من سرمایه گذار و بازار. برسی شد بر حسب روحیات سرمایه گذار باید انتخاب کنم که اگر ریز گریز هستم و یا استرس را نمی توانم تحمل کنم باید به سرمایه گذاری بلند مدت مراجعه کنم؛ و از طرفی هم بازار هم مقصر است. بازار بورس ایران به نظر من خیلی می طلبه به سمت سرمایه گذاری لانگ رفت (بیشتر از ۱ سال، ۶ ماه و.).پس یادمان باشد که در بورس ایران هم شرایط نوساناتش و نقد شوندگی اش شاید در سمت بلند مدت بیشتر باشد، شاید بازارهای پر نوسانی مثل بازارهای جهانی، سرمایه گذاری کوتاه مدت تر در آن جذاب‌تر باشد. ولی فردی که در بازارهای جهانی فعالیت می کند و اگر روحیات سرمایه گذاری کوتاه مدت را ندارد بهتر است همان جا هم بلند مدت فعالیت کند. از کجا بفهمیم که ما رو این روحیات را دارا هستیم؟ اگر در بازار می بینید که در بازار غمگین، شاد، عصبانی، ناراحت و یا تصمیم می‌گیرید در بازار منفی بورس را رها کنید، این نشانه‌هایی است که در جای درستی قرار نگرفته اید و باید شیوه سرمایه گذاری خود را تغییر دهید؛ مثلا اگر کوتاه مدت هستید باید به سمت بلند مدت بروید. چیزی که من فهمیدم در دانشجویان این که من می بینم بیش از ۹۰ درصد افراد در ایران مناسب این است که به سمت سرمایه گذاری میان مدتی و بلند مدتی بروند و شاید خیلی درصد کمی روحیات این را داشته باشند که در ایران سرمایه گذاری کوتاه مدت را انجام دهند؛ اما چیزی که ما در واقعیت داریم این که ۹۰ درصد افراد مایل به سمت شرت‌ها آمدن هستند.دو تصور اشتباه در بورس:یک اینکه من به دنبال هیجان و سرمایه گذاری کوتاه مدت در بورس هستم، دو اینکه سرمایه گذاری بلند مدت خسته کننده است. این دو تصور باعث می‌شود که افراد خیلی با اینکه ۹۰ درصد باید سرمایه گذاری بلند مدت انجام دهند و بازار می طلبد که در بلند مدت باشند، اما با این ۲ تصور اشتباه به سمت سرمایه گذاری کوتاه مدت می‌روند و آنجا شکست می خورند. «نکته اول: بازارهای مالی جای هیجان نیست!» هر کس در این بازارها حتی در کوتاه مدت موفق است دلیل دارد، اصلا این بازارها جای اتفاقات هیجان انگیز و هیجان (هیجان منفی) نیست. افراد باید خیلی نسبت به سودهایی که می کنند باید بی احساس باشند؛ مثلا من اگر سود یا حتی ضرر می کنم باید بی احساس باشم. چون این احساسات وقتی نوسان زیادی می کند، وقتی خیلی در سودها خوشحال می‌شوم، در ضررها خیلی ناراحت خواهم شد و این تاثیر زیادی روی معاملات من خواهد داشت. پس تصور اشتباه اول، من به دنبال هیجان هستم، در بازار جای هیجان نیست. کسی با هیجان در بازار بورس موفق نمی‌شود. مورد دوم، سرمایه گذاری بلند مدت خسته کننده است، شما نیامده اید که سرمایه گذاری برای هیجان کنید که خسته نشوید و. سرمایه گذاری فعالیتی است که نیاز به زمان دارد، به خصوص سرمایه گذاری بلند مدت.از ویژگی‌های مثبت سرمایه گذاری بلن
یکی از مهم‌ترین تصمیم‌های هر زوجی در ابتدای زندگی، تهیه خانه است. اگر قصد خرید خانه داشته باشید و بودجه شما نسبت به خانه مدنظر شما کمتر باشد، قاعدتاً خرید خانه با وام گزینه اول شما است که با چندین روش می‌توانید اوراق مسکن خریداری نمایید. اوراق مسکن “تسه” چیست؟ اوراق مسکن که به تسه […] The post چگونه اوراق مسکن بخریم؟ ۴ روش خرید اوراق مسکن appeared first on خانه سرمایه.
هوش مالی چیست؟ هوش مالی یا همان financial IQ توانایی یک فرد برای حل مشکلات مالی خود و دیگران است. هر چه ما هوش مالی بالاتری داشته باشیم راحت تر می توانیم به درآمد بیشتر و زندگی با مشکلات مالی کمتر دست یابیم. در ادامه این مطلب در این مورد خلاصه ای مفید ارائه می […] The post هوش مالی و اقتصادی چیست و در ایران چه کاربردی دارد؟ appeared first on خانه سرمایه.
مفهوم و اهمیت صندوق های سرمایه گذاری اینکه در این شرایط تورم و گرانی هرروزه، پولمان را کجا بگذاریم که ارزشش کم نشود و چیزی رویش بیاید، سؤال خیلی‌هاست. ارز، طلا، مسکن، خودرو، بورس، سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری یا ….، پاسخ‌هایی است که مردم برای سؤالشان پیداکرده‌اند.  مهم این است که گزینه‌هایی […] The post صندوق های سرمایه گذاری | معرفی ۱۱ صندوق سرمایه گذاری در ایران appeared first on خانه سرمایه.
برتری معاملاتی چیست به عنوان معامله­ گری تازه­ کار باید بدانیم که با داشتن برتری معاملاتی در بازار می­ توانیم شرایط را از همان ابتدا به نفع خود تمام کنیم. اما سوالی که مطرح می­ شود این است که برتری معاملاتی چیست؟ Edge در لغت به معنای لبه است و در بازارهای مالی به مجموعه […] The post برتری معاملاتی چیست | چگونه در معاملات خود موفق شویم؟ appeared first on خانه سرمایه.
معرفی ۱۶ فیلم مرتبط با بورس این پست ما را واداشت تا نگاهی به فیلم‌های موجود با مضمون مالی و سرمایه‌گذاری بیندازیم. ما در سایت خانه سرمایه به معرفی ۱۶ فیلم مرتبط با بورس پرداخته و همیشه سعی داریم از تمام منابع موجود یاد بگیریم. با اهتمام به این حرف، لیست ۱۶ فیلم، برنامه‌ی تلویزیونی […] The post معرفی ۱۶ فیلم مرتبط با بورس که هر سرمایه گذاری باید تماشا کند appeared first on خانه سرمایه.
آموزش منوی اندیکاتورها در نرم افزار مفیدتریدر پنجرهٔ راهبر عموماً در زیر پنجرهٔ دیده بان بازار قرار دارد که می‌توانید محل آن را به دلخواه خود تغییر بدید. منوی اندیکاتورها   در این منو چهار پنجره اصلی قرار دارد. روند   نوسانگرنماها   حجم‌ها   بیل ویلیامز   در هریک از این منوها اندیکاتورهایی وجود […] The post آموزش منوی اندیکاتورها در نرم افزار مفیدتریدر appeared first on خانه سرمایه.
کار با پنجره نمادها در نرم افزار مفیدتریدر نمادهای زیادی در نرم‌افزار تکنیکال مفیدتریدر وجود دارد. برای این‌که این نمادها را فعال کنید و بر روی قسمت دیده بان بازار بیاورید بایستی ابتدا بر روی قسمت دیده بان بازار کلیک راست کرده و گزینه نمادها را انتخاب کنید. با انتخاب این گزینه پنجره زیر ظاهر […] The post آموزش کار با پنجره نمادها در نرم افزار مفیدتریدر appeared first on خانه سرمایه.
اوراق اجاره چیست و چگونه معامله می شود اوراق اجاره بر طبق تعریف قانونی، اوراقی است که در حکم بدهی برای شرکت بوده و دارنده این اوراق مالکیت مشاع نسبت به دارایی‌های پایه آن دارد. می دانیم که تعریف گیج‌کننده‌ای است درنتیجه در ادامه، تعریف فوق را با تشریح سازوکار اوراق اجاره شفاف و ملموس […] The post اوراق اجاره چیست و چگونه معامله می شود appeared first on خانه سرمایه.
اوراق مشارکت چیست پیش از آنکه بخواهیم در مورد اوراق مشارکت و نحوه خرید آن اوراق با جزییات توضیح دهیم، لازم است تا در رابطه با اوراق بدهی(اوراق قرضه) یا همان Bonds که در دنیا رایج است مطالبی را ارائه کنیم. اوراق قرضه یا باند چیست؟ اوراق قرضه به اوراقی گفته می‌شود که صادرکننده تعهد […] The post اوراق مشارکت چیست و چگونه اوراق مشارکت بخریم appeared first on خانه سرمایه.
آموزش منوی نمودارها در نرم افزار مفیدتریدر با باز کردن این منو لیست زیر را مشاهده می کنید که در ادامه کاربرد هریک را توضیح خواهیم داد. منو عمق بازار در این پنجره می توانید سفارشات خرید و فروش و نمودارهای خرید و فروش را مشاهده کنید. در سمت راست سفارشات خرید و فروش و […] The post آموزش منوهای نمودار در نرم افزار مفیدتریدر appeared first on خانه سرمایه.
اوراق اختیار فروش تبعی چیست در این مقاله تصمیم داریم تا در رابطه با اختیار فروش تبعی توضیحات کاربردی ارائه نماییم تا از این دریچه بتوانید با دید بازتری در بازار سهام به فعالیت بپردازید. پیش از شروع مطلب لازم است تا در رابطه با اوراق اختیار فروش توضیحاتی را خدمت شما ارائه کنیم. اختیار […] The post اوراق اختیار فروش تبعی چیست appeared first on خانه سرمایه.
آموزش امواج الیوت و ابزارهای تحلیل در نرم افزار مفیدتریدر ابزار الیوت در مفیدتریدر   موج جنبشی الیوت، جهت لیبل گذاری موج‌های انگیزشی یا جنبشی الیوت به کار می‌رود. برای رسم این ابزار پنج نقطه را بایستی شماره گذاری کرد. موج اصلاحی الیوت، برای شمارش امواج اصلاحی به کار می‌رود و با سه نقطه a-b-c […] The post آموزش امواج الیوت و ابزارهای تحلیل در نرم افزار مفیدتریدر appeared first on خانه سرمایه.
سهام بورسی چیست و انواع سهام کدامند یکی از سوالات متداول افرادی که تصمیم دارند تا در بورس فعالیت خود را آغاز نمایند، این است که سهام بورسی چیست و انواع سهام کدامند . در این مقاله می‌خواهیم در رابطه با مفهوم سهام، انواع آن، قیمت اسمی سهام و کاربردهای آن و ویژگی‌های سهام عادی […] The post سهام بورسی چیست و انواع سهام کدامند appeared first on خانه سرمایه.
loading
Comments (1)

پشتیبان ۴ پادکست استور

پادکستر عزیز، پادکست شما در گروه " دنیای اقتصاد " پادکست استور معرفی شد. https://t.me/ziipodcaststore پادکست استور حامی پادکست هاست. (برای دیدن ادامه کامنت ضربه بزنید) در صورت اشتباه در ارائه اطلاعات مانند لینک پادکست یا نام پادکستر ما را از طریق پشتیبانی پادکست استور در تلگرام مطلع کنید. در ضمن شما دعوت هستید به دو گروه پادکستر ها https://t.me/ziiPcreationguide و شنوندگان https://t.me/ziicastboxLguide #پادکست #پادکست‌استور‌

Apr 23rd
Reply
loading