Discoverعشق و زندگی
عشق و زندگی
Claim Ownership

عشق و زندگی

Author: drsaranezami

Subscribed: 28Played: 1,155
Share

Description


عشق و زندگی پادکستی‌ست برای لحظه‌هایی می‌خواهی نفس بکشی، آرام شوی و دوباره زیبایی زنده بودن را حس کنی.


در هر اپیزود، با صدای آرام دکتر سارا نظامی به سفری درون‌گرایانه می‌رویم — از آگاهی و پذیرش تا شفا و حضور.


اینجا یاد می‌گیریم با عشق زندگی کنیم، نه فقط زنده بمانیم.


با هم، قدم‌به‌قدم در مسیر مهربانی، آگاهی و آرامش پیش می‌رویم. 


love and light is a heartfelt podcast that invites you to slow down ,breathe deeply , and redescover the beauty of being alive .


each episode is a mindful journey through self-awareness , healing, and presence.


here we listen to the gentle voice within, explore the wisdom of the heart, and learn how to live and love ,not just exist.


join Dr.Sara Nezami as she reads ,reflects, and shares meditative psychological stories that touch the soul. let's walk together with kindness , awareness and peace.


topics: mindfulness, self-love, emotional healing, inner peace, psychology, and conscious living 

50 Episodes
Reverse
کتاب شفای زندگی فصل پنجم: «مقاومت ما در برابر تغییر» در فصل پنجم، لوئیز هی به یکی از عمیق‌ترین موانع رشد می‌پردازد: مقاومت. او می‌گوید ما نمی‌توانیم چیزی را تغییر دهیم تا زمانی که ابتدا آن را با وضوح و صداقت ببینیم — اما حتی وقتی حقیقت را می‌بینیم، بسیاری از ما هنوز در برابر تغییر مقاومت می‌کنیم. این مقاومت ممکن است به شکل‌های مختلف ظاهر شود: بهانه آوردن تعلل خستگی و خواب‌آلودگی هنگام کار روی ذهن خشم یا انکار چسبیدن به گذشته یا نقش قربانی لوئیز توضیح می‌دهد که ذهن انسان به چیزهای آشنا—حتی اگر دردناک باشند—احساس امنیت می‌دهد. برای همین گاهی به الگوهای قدیمی برمی‌گردیم، چون ترس از ناشناخته‌ها در ما فعال می‌شود. او می‌گوید: > اگر واقعاً خواهان شفا هستیم، باید بپذیریم که تغییر، بخشی از مسیر است.   در این فصل، تأکید می‌شود که تغییر به نیرو و فشار نیاز ندارد؛ بلکه به نرمی، آگاهی، صبر و عشق به خود احتیاج دارد. لوئیز یادآوری می‌کند: خودسرزنشی تنها مقاومت را بیشتر می‌کند. پذیرش و مهربانی با خود، راه را برای تغییر هموار می‌کند. حتی کوچک‌ترین تغییر در فکر، انرژی تازه‌ای به زندگی ما وارد می‌کند. پیام مرکزی این فصل: مقاومت دشمن ما نیست؛ نشانه‌ای است که می‌گوید هنوز نیاز به آرامش، توجه و امنیت داریم. وقتی با آگاهی و عشق با مقاومت خود برخورد کنیم، دروازه‌های تحول باز می‌شوند.   @dr.sara.official
کتاب هنر زندگی کردن  فصل سوم  گزیده ۱۳ اگر واقعاً می‌خواهیم خوشحال باشیم، اگر واقعاً می‌خواهیم رنج‌های خود و دیگران را کاهش دهیم، اگر واقعاً می‌خواهیم حضور داشته باشیم و عمیقاً از موهبت زندگی لذت ببریم، این تسلیم شدن به خواست پروردگار است. این تسلیم از سر انفعال نیست. اراده برای زندگی مسالمت‌آمیز، شاد و مهربانانه سرشار از شور و انرژی است. این نه تنها خواستهٔ خدا، بلکه خواستهٔ خود ماست. پس منی که تسلیم می‌شوم و کسی که به او تسلیم می‌شوم دو چیز مجزا و از هم جدا نیستند. تسلیم‌شونده و اراده‌کننده یکی هستند. غایت نهایی همین جا درون ماست. @dr.sara.official  اینستاگرام  #حسین_ارا #تیک_نات_هان #هنر_زندگی_کردن #هوشیاری #تسلیم #شاد #خودباوری #توسعه_فردی #مدیتیشن #ذهن_آگاهی #آرامش #عشق #خودشناسی
کتاب هنر زندگی کردن  فصل سوم  گزیده ۱۲ درون هر یک از ما میلی عمیق برای تحقق بخشیدن به امری مهم در زندگی وجود دارد. چه از این مسئله آگاه باشید و چه نباشید، در اعماق قلبتان آرزویی هست که همواره خواهان دستیابی به آن بوده‌اید. این نه صرفاً آرزویی زودگذر، بلکه خواسته‌ای عمیق است که از دوران جوانی در قلبتان شکوفا شده. این عزیزترین رویا و دغدغهٔ نهایی‌تان به شمار می‌آید. وقتی این خواسته را شناسایی و به آن رسیدگی کنید، به منبع عظیم خوشحالی، انرژی و اشتیاق تبدیل می‌شود. این انرژی محرک اصلی شما و راهنمای مسیرتان است. این انرژی شما را در سختی‌ها محافظت می‌کند. @dr.sara.official #حسین_ارا #دکترسارانظامی #مدیتیشن #خودشناسی #هنر_زندگی_کردن #ذهن_آگاهی ‌#انرژی_مثبت #آرزو #خوشحالی #هوشیاری #خودباوری #توسعه_فردی #رشد_شخصی
کتاب هنر زندگی کردن  فصل سوم  گزیده ۱۱ وقتی بتوانیم عمیقاً به رنج‌ها و مشکلات یکدیگر گوش دهیم، وقتی بتوانیم در مورد دیدگاه‌ها و ایده‌هایمان دوستانه صحبت کنیم، فقط آن موقع است که گفت‌وگوهایمان به نتیجه می‌رسند. وقتی تفاهم وجود داشته باشد، رها کردن خشم و ترس ممکن می‌شود. آشتی و گفت‌وگو اساسی‌ترین تمرین صلح است. @dr.sara.official  اینستاگرام
کتاب هنر زندگی کردن  فصل سوم  گزیده ۱۰ تصور کنید قایقی مملو از پناه‌جویان در حال عبور از اقیانوس است. قایق در طوفان گرفتار شده و همه وحشت می‌کنند. اگر همه وحشت کنند، به احتمال زیاد دست به کارهای خطرناک می‌زنند و این تشویش باعث واژگونی قایق می‌شود. اما اگر تنها یک نفر هم آرام بماند، می‌تواند دیگران را به آرامش دعوت کند. فقط یک فرد آرام در میان جمع می‌تواند جان جمع را نجات دهد. این فرد در ظاهر کاری انجام نمی‌دهد، اما آرامش و کیفیت حضور او مهم‌تر و مفیدتر از هر کاری ست. این عمل بی‌عملی است. @dr.sara.official  اینستاگرام
هنر زندگی کردن  فصل سوم  گزیده ۷  لمس خود و ماهیت حقیقی‌مان نیز همین‌طور است. هر چیزی که تصور می‌کنیم از بیرون باید به دست بیاوریم همین الان درون خودمان هست. عشق، آگاهی و مهربانی درون ماست. کافی‌ست سنگ‌ها و موانع را کنار بزنیم تا آشکار شوند. چیزی را هم لازم نیست از بین ببریم. ما دقیقاً همان چیزی هستیم که تمام عمر به دنبالش هستیم. حتی در سخت‌ترین لحظات، هر چیز خوب، زیبا و حقیقی همین‌جا درون ماست. تنها باید به آن فرصت آشکار شدن بدهیم. @dr.sara.official  اینستاگرام
کتاب هنر زندگی کردن  فصل سوم  گزیده ۶ رهایی نیازمند تمرین و عادت است . باید تمرین کنیم تا مثل یک انسان آزاد راه برویم ، بنشینیم و غذا بخوریم. باید تمرین کنیم هنر خوب زیستن را . @dr.sara.official  اینستاگرام
کتاب هنر زندگی کردن  فصل سوم  گزیده ۵ هر یک از ما باید خود حقیقی مان باشیم، با طراوت ، مستحکم،  آرام ، مهربان و دلسوز . وقتی ما خود حقیقی مان باشیم نه فقط خودمان ، که اطرافیان نیز از حضور ما بهره‌مند می شوند.  @dr.sara.official  اینستاگرام
کتاب هنر زندگی کردن  فصل سوم  گزیده ۴ اما برای رسیدن به خوشحالی نباید تا آخر عمر منتظر ماند. ما می‌توانیم تمامی شگفتی‌ها و غایت نهایی زندگی را هم‌اکنون، همین‌جا و با همین بدن انسانی لمس کنیم. بدن ما شگفت‌انگیز است، بدن گلی است از گلستان بشریت که باید نهایت احترام را برایش قائل باشیم، بدن شاهکار خلقت و متعلق به ملکوت خداوند است. می‌توان پروردگار را با همین بدن لمس کرد. یک نفس آگاهانه کافی ست تا ناگهان متوجه آسمان آبی، نسیم خنک، صدای بادی که در درختان کاج می‌پیچد و موسیقی جویبار شویم. برای رفتن به بهشت نیازی نیست بمیریم؛ همین حالا هم در ملکوت خداوند هستیم. @dr.sara.official  اینستاگرام
کتاب هنر زندگی کردن  فصل سوم : بی جهتی  گزیده 2 مکث هر جا مکث هست ، خوشحالی هست، صلح هست . وقتی این گونه متوقف می شویم ، شاید به نظر بیاید که هیچ اتفاقی نمی افتد اما در واقع همه چیز اتفاق می افتد .عمیقا ساکن لحظه حال می شویم ، در تماس با کل کیهان و لمس بی نهایت ، نه بی قراری ای هست و نه جست و جویی  @dr.sara.official  اینستاگرام
کتاب هنر زندگی کردن  نوشته : تیک نات هان  ترجمه: حسین ارا  خوانش: دکتر سارا نظامی  فصل سوم : بی جهتی   بی‌جهتی چیست؟ بی‌جهتی به معنای بی‌هدف بودن یا بی‌معنا بودن زندگی نیست. بی‌جهتی یعنی: نبودنِ اجبارِ رسیدن نبودنِ فشارِ بهتر شدن نبودنِ مسابقه با خود و دیگران تیک نات هان می‌گوید: ما اغلب فکر می‌کنیم باید به چیزی تبدیل شویم تا کافی باشیم؛ در حالی که همین حالا کافی هستیم. بی‌جهتی یعنی آزادی از این تصور که خوشبختی همیشه در آینده است. وقتی بی‌جهتی را لمس می‌کنیم، درمی‌یابیم که: > خوشبختی می‌تواند همین‌جا باشد، نه بعد از رسیدن، نه بعد از موفقیت، نه بعد از تغییر.  هنر توقف (The Art of Stopping) تیک نات هان تأکید می‌کند که بی‌جهتی بدون توقف ممکن نیست. ما حتی وقتی نشسته‌ایم، در ذهن در حال دویدن هستیم. توقف یعنی: توقف دویدن ذهن توقف دنبال کردن آینده توقف فشارِ «باید» با توقف، برای اولین بار زندگی را لمس می‌کنیم.  بهشت روی زمین بهشت جایی در آینده یا پس از مرگ نیست. بهشت یعنی: بودن کامل در این لحظه لمس زمین زیر پا نفس کشیدن آگاهانه دیدن زیبایی سادهٔ زندگی وقتی عجله و مقصدگرایی را رها می‌کنیم، بهشت همین‌جا روی زمین ظاهر می‌شود. زیبا باش، خودت باش تیک نات هان می‌گوید: زیبایی واقعی از «تلاش برای زیبا شدن» نمی‌آید، بلکه از اصیل بودن می‌آید. لازم نیست کسی دیگر باشی لازم نیست نسخهٔ بهتری بسازی لازم نیست ثابت کنی خودت باش؛ همین کافی است.  تو کافی هستی یکی از پیام‌های محوری فصل: > تو کافی هستی، حتی بدون دستاورد، حتی بدون موفقیت، حتی بدون تغییر.   این نگاه، زخم عمیق «کم‌بودن» را شفا می‌دهد. بی‌مشغلگی (Non-busyness) تیک نات هان بین «فعال بودن» و «مشغول بودن» تفاوت می‌گذارد. بی‌مشغلگی یعنی: انجام کار بدون عجله بودن در کار، نه فرار از خود عمل کردن بدون فشار ذهنی بی‌مشغلگی، کیفیت زندگی را بالا می‌برد، نه کم‌کاری.  بودن و انجام دادن او می‌گوید: مشکل ما این نیست که «انجام می‌دهیم»، مشکل این است که فقط انجام می‌دهیم و بودن را فراموش کرده‌ایم. در نگاه عمیق‌تر: بودن از انجام دادن مهم‌تر است.  عملِ بی‌عملی این مفهوم از حکمت شرقی می‌آید. عمل بی‌عملی یعنی: عمل از جایگاه آرامش حرکت بدون زور کار کردن بدون فشار خودخواهانه وقتی از «بودن» عمل می‌کنیم، کارها طبیعی، هماهنگ و مؤثر می‌شوند.  رویایت چیست؟ تیک نات هان از ما می‌پرسد: آیا رویای تو فقط موفقیت شخصی است؟ یا رویایی داری که با دیگران و جهان مشترک است؟ او ما را دعوت می‌کند به رویاهای مشترک: صلح مهربانی زمین سالم رنج کمتر برای همه تسلیم شدن تسلیم شدن در این فصل یعنی: رها کردن جنگ با لحظهٔ حال پذیرفتن آنچه هست اعتماد به جریان زندگی تسلیم، ضعف نیست؛ آرامشی عمیق و هوشمندانه است.  هر قدمی مقصد است یکی از مشهورترین جملات این فصل: > هر قدمی که آگاهانه برداشته می‌شود، خودِ مقصد است.   اگر قدم آگاهانه باشد، نیازی به رسیدن نیست.  تمرین: هنر راه رفتن فصل با تمرین راه رفتن آگاهانه کامل می‌شود. تمرین ساده است: با هر قدم بدان که زنده‌ای زمین را لمس کن عجله نکن نفس را همراه قدم‌ها کن راه رفتن تبدیل می‌شود به مراقبه. و زندگی تبدیل می‌شود به خانه. جمع‌بندی نهایی فصل سوم  این فصل به ما می‌آموزد که: آزادی یعنی رها شدن از اجبارِ رسیدن خوشبختی مقصد نیست؛ راه است تو همین حالا کافی هستی بهشت می‌تواند همین‌جا باشد هر قدم آگاهانه، خودِ مقصد است @dr.sara.official  اینستاگرام
هنر زندگی کردن  فصل دوم بخش دوم گزیده ۶ من گاهی بدنم را به آب در حال جوشیدن درون کتری تشبیه می کنم  که در نهایت به بخار تبدیل می‌شود. وقتی بدنم از هم بپاشد، شاید بگویید: «تیک نات هان مرد.» امّا این درست نیست؛ من هرگز نمی‌میرم. ماهیت من، ماهیت ابر است؛  بی زایش و بی‌مرگ. و همان‌طور که مرگ ابر غیرممکن است، مرگ من نیز ممکن نیست. من از اندیشیدن به امتداد بدنم لذت می‌برم، درست مثل ابر که از تبدیل شدن به باران و جاری شدن در رودخانه کیف می‌کند. اگر با دقّت به خودت نگاه کنی، می‌بینی که چطور توهم امتدادی از من هستی. هر بار که با آگاهی نفس می‌کشی و صلح و آرامش را احساس می‌کنی، بدان که من با تو هستم. چه بدن فیزیکی‌ام زنده باشد چه نباشد. من در دوستان، شاگردان و راهبانی که آموزش داده‌ام امتداد خواهم داشت. من در هرکسی که در سراسر جهان کتاب‌هایم را خوانده یا به صحبت‌هایم گوش کرده ادامه دارم. حتی اگر هرگز او را ملاقات نکرده باشم. اگر با دید بی‌نشانه‌گی بنگرید، مرا فراتر از این بدن فیزیکی خواهید دید. پس کوتاه‌ترین پاسخ به پرسش «زمانی که می‌میرم چه اتفاقی می‌افتد؟» این است که تو نمی‌میری. مرگی در کار نیست. و این حقیقت است. چراکه اگر ماهیت فردی که در آستانه مرگ است و ماهیت خودِ مرگ را درک کنید، خواهید دید که چیزی به نام مرگ وجود ندارد. خودی نیست که بمیرد. تنها دگرگونی است! @dr.sara.official  اینستاگرام
هنر زندگی کردن  فصل دوم بخش دوم گزیده ۵ وقتی هشتاد ساله بودم ، روزنامه‌نگاری از من پرسید آیا تصمیم ندارم از تدریس بازنشسته شوم؟ لبخندی زدم و گفتم که تدریس برای من تنها در حرف هایم نیست .بلکه در نوع زندگی کردنم است .زندگی ما آموزش و پیام ماست . پس تا وقتی که من مدیتیشن می کنم ، با ذهن آگاهی راه می روم ، غذا می خورم و با اطرافیان تعامل دارم ،به تدریس ادامه خواهم داد . @dr.sara.official  اینستاگرام
هنر زندگی کردن  فصل دوم ،گزیده ۴ وقتی نفرت، خشم یا ناامیدی تولید می‌کنید، هم به خودتان آسیب می‌زنید و هم به دنیا. هیچ‌کس دوست ندارد با این افکار ادامه پیدا کند. ما دوست داریم با افکاری از جنس مهربانی، درک و عشق ادامه پیدا کنیم. این افکار هم خودمان را شفا می‌دهد هم دنیا را. همان‌طور که ابر اسیدی باران اسیدی تولید می‌کند، انرژی خشم، ترس و سرزنش فضا را مسموم می‌کند، هم برای خود، هم دیگران؛ از زمانی که در اختیار داری، خردمندانه استفاده کن. تو می‌توانی در هر لحظه با گفتار و کردار و پندار خود پیام‌آور امید، عشق و بخشش باشی. تو می‌توانی با رفتارت، برای یاری و حمایت از دیگران و دنیا قدم برداری. هنر خوب فکر کردن را تمرین کن تا افکار کارساز و مفید داشته باشی. اگر دربارهٔ کسی فکر منفی داری، برای تغییر آن دیر نیست. لحظهٔ حال، گذشته و آینده را در بر می‌گیرد. اگر امروز افکاری از جنس شفقت، عشق و بخشش ایجاد کنی، این فکر مثبت، افکار منفی دیروز را دگرگون و فردایی زیباتر را تضمین می‌کند. هر روز فرصتی است برای تمرین افکاری از جنس مهربانی. افکار تو اقدام توست. هر فکر محبت‌آمیزی، امضای تو را بر خود دارد و تو را ادامه خواهد داد. @dr.sara.official  اینستاگرام
کتاب هنر زندگی کردن  نوشته : تیک نات هان  ترجمه: حسین ارا  خوانش: دکتر سارا نظامی  فصل دوم گزیده 2 اگر از مرگ هراس داریم یا از آن ناراحت و خشمگین می شویم ، به این دلیل است که همچنان درگیر تصورات نادرستمان از تولد و مرگ هستیم .به باور ما مرگ یعنی تبدیل شدن از وجود به عدم. اما باید دید که ما فراتر از بدن نیز به اشکال مختلف حضور داریم ، اشکالی که مدام در حال تغییرند . با پی بردن به این اصل متوجه می شویم که هیچ چیز از بین نمی رود ، پس دلیلی برای ترس و خشم نیز وجود ندارد. @dr.sara.official  اینستاگرام
کتاب هنر زندگی کردن فصل دوم بخش اول : بی‌نشانگی نوشته: تیک نات هان  ترجمه:حسین ارا خوانش: دکتر سارا نظامی  ⭐ ۱) بی‌نشانگی (Signlessness / Animitta) چیست؟ تیک نات هان فصل را با این حقیقت آغاز می‌کند که: هر چیزی که می‌بینیم، ظاهری دارد— but its appearance is not its full reality. ظاهر (= نشانه) فقط سطح است. عمقِ واقعیِ ما، از هر نشانه‌ای فراتر می‌رود. او می‌گوید: ما معمولاً فقط «نشانه» را می‌بینیم — مثلاً بدن، چهره، سن، نام، تاریخ تولد. اما این‌ها هویت واقعی ما نیستند. بی‌نشانگی یعنی: دیدن چیزی فراتر از شکل ظاهری. تماس گرفتن با حقیقت بی‌مرز و نامحدود وجود. ⭐ ۲) تاریخ تولدت واقعیت مطلق نیست تیک نات هان توضیح می‌دهد: تاریخ تولدِ شناسنامه‌ای ما فقط روز ظهور ظاهری ماست، نه روز آغازِ وجود ما. او مثال می‌زند: چطور می‌توانی بگویی قبل از آن روز هرگز وجود نداشته‌ای؟ در تو حضور دارد: پدر و مادر نیاکان تمام عناصر طبیعت ذرات ستارگان پس «تولد» تنها لحظهٔ ظاهر شدن یک شکل جدید است، نه لحظهٔ آغاز واقعی. ⭐ ۳) دورهٔ عمرت نامحدود است او ادامه می‌دهد: ما فقط دورهٔ زندگی فیزیکی—مثلاً ۷۰ یا ۸۰ سال—نیستیم. ما ادامهٔ بی‌پایان عوامل و شرایطی هستیم که پیش از ما بوده‌اند و پس از ما نیز ادامه پیدا می‌کنند. او می‌گوید: “You have never been born and you will never die.” (تو هرگز به‌طور مطلق متولد نشده‌ای و هرگز به‌طور مطلق نمی‌میری.) چرا؟ چون فقط شکل‌ها تغییر می‌کنند، اما انرژی، آگاهی، اثرات، عشق، گفتار، عمل و حضور ما ادامه پیدا می‌کند. مرگ یعنی تغییر نشانه، نه پایان وجود. ⭐ ۴) تو فراتر از این بدن هستی بدن فعلی ما فقط یکی از موقت‌ترین و کوچک‌ترین شکل‌های ظهور ماست. ما: جسم نیستیم سن نیستیم ظاهر نیستیم نام نیستیم شناسنامه نیستیم این‌ها تنها نشانه‌های سطحی هستند. حقیقت ما نامحدود، بی‌مرز و درهم‌تنیده با کل هستی است. ⭐ ۵) سه بُعد بدن انسان تیک نات هان سپس توضیح می‌دهد که وجود ما هشت نوع بدن دارد: ⭐ بدن نخست: بدن انسانی (Human Body) این همان بدنی است که: می‌بینیم لمس می‌کنیم پیر می‌شود درد می‌کشد متولد می‌شود و می‌میرد اما این بدن هویت نهایی ما نیست. این فقط یک فرم، یک نشانه، یک ظرف موقت برای آگاهی است. ⭐ بدن دوم: بدن بودا (Buddha Body) تیک نات هان بدن بودا را «بدن بیداری» می‌نامد: توانایی دیدن حقیقت توانایی توقف، آرامش و مشاهدهٔ عمیق توانایی عشق‌ورزی و مهربانی توانایی تبدیل رنج او می‌گوید هر انسانی این «بدن بودا» را دارد. بودا = بیداریِ درونِ ما، نه یک شخصیت تاریخی. وقتی نفس آگاه می‌کشیم، راه می‌رویم، گوش می‌دهیم، با مهربانی رفتار می‌کنیم— در واقع در بدن بودا زندگی می‌کنیم. ⭐ بدن سوم: بدن معنوی (Spiritual Body) بدن معنوی یعنی ادامهٔ ما پس از تغییر شکل فیزیکی: اثرات گفتار ما اعمال ما مهربانی ما انرژی حضور ما فهمی که منتقل کرده‌ایم عشقی که بخشیده‌ایم این‌ها در جهان می‌مانند، رشد می‌کنند، و بر دیگران اثر می‌گذارند. این بدن نمی‌میرد، چون از «نشانه» و «شکل» فراتر است. بدن معنوی، طول عمر نامحدود دارد. 🌟 جمع‌بندی دقیق فصل (تا آخر بدن معنوی) این فصل می‌گوید: 1. نشانه‌ها ما را فریب می‌دهند؛ حقیقت هر چیز فراتر از ظاهر است. 2. تاریخ تولدت آغاز واقعی تو نیست—تنها زمان ظاهر شدن یک شکل جدید است. 3. دورهٔ عمرت نامحدود است؛ انرژی‌ات قبل از این بدن بوده و پس از آن نیز ادامه می‌یابد. 4. تو این بدن نیستی—تو گسترده‌تر، عمیق‌تر و بی‌مرزتری. 5.  هشت بدن داری که سه بدن را در بخش اول توضیح می دهیم : بدن انسانی: شکل فیزیکی و موقت بدن بودا: توانایی آگاهی، عشق و بیداری بدن معنوی: ادامهٔ زندهٔ تو در جهان، فراتر از زمان و مرگ @dr.sara.official  اینستاگرام
کتاب هنر زندگی کردن  نوشته : تیک نات هان  ترجمه : حسین ارا  خوانش : دکتر سارا نظامی  فصل اول گزیده دوم  «انسان مجموعه‌ای است از اعمالش». ما مجموعه‌ای تمام از آنچه فکر می‌کنیم، می‌گوییم و انجام می‌دهیم هستیم. همان‌طور که درخت پرتقال شکوفه، برگ و میوه‌هایی زیبا خلق می‌کند، ما نیز پندار و گفتار و کردار خلق می‌کنیم. درست مانند درخت پرتقال، اعمال ما هم در طول زمان به پختگی می‌رسند. ما خودمان را تنها در پندار، گفتار و کردارمان می‌یابیم که از ما متصاعد شده و در زمان و فضا ادامه خواهند داشت. @dr.sara.official  اینستاگرام
کتاب هنر زندگی کردن  نوشته : تیک نات هان  ترجمه : حسین ارا  خوانش : دکتر سارا نظامی  فصل اول گزیده ۱  اگر حالا مادر در زندگی‌تان نیست یا دور از او زندگی می‌کنید، عمیق‌تر که نگاه کنید می‌بینید او هنوز و همیشه با شماست. مادر در هر سلول بدنتان وجود دارد و دست او هنوز در دستتان است. حتی اگر پدر و مادرتان فوت کرده‌اند، با  این نگاه عمیق  می‌توانید به آن‌ها نزدیک باشد، حتی نزدیک‌تر از بسیاری که والدینشان زنده‌اند، اما با هم نزدیک نیستند. حالا لحظه‌ای به دستان خود نگاه کنید. آیا می‌توانید دستان مادر را در دستان خود ببینید؟ دست‌های پدر را چطور؟ عمیق‌تر نگاه کنید. با عشق و محبت  مادر به فرزندش، دستتان را روی پیشانی خود بگذارید و لمس دستان مادر یا پدرتان را دوباره حس کنید. بگذارید مراقب‌تان باشند. آن‌ها همیشه با شما خواهند بود. @dr.sara.official  اینستاگرام
فصل اول کتاب هنر زندگی کردن  نوشته :تیک نات هان  ترجمه :حسین ارا  خوانش :دکتر سارا نظامی  Emptiness: The Wonder of Interbeing تهی‌بودن: شگفتی درهم‌بودن / در-هم-بودن ۱. تهی‌بودن یعنی چی؟ (خالی از «خودِ جدا»، نه پوچی) تیک نات هان اولِ فصل یک برداشت مهم را تصحیح می‌کند: وقتی بودیسم از Emptiness / تهی‌بودن حرف می‌زند، منظورش «هیچ بودن» یا پوچی نیست. او توضیح می‌دهد: تهی‌بودن یعنی: پر بودن از همه‌چیز، اما خالی بودن از یک ذاتِ مستقل و جدا.  مثل این است که بگویی یک لیوان «خالی» است؛ لیوان هست، اما از آب خالی است. وقتی می‌گوییم «ما تهی هستیم»، یعنی از یک «خودِ ثابت و جدا» تهی هستیم، نه این‌که اصلاً وجود نداریم.  پس «خالی بودن» در نگاه او یعنی: هیچ چیز به‌تنهایی و جداگانه وجود ندارد؛ همه‌چیز در پیوند با بقیه است. ۲. مثال گل: پر از همه‌چیز، خالی از خودِ جدا بعد، او یک تصویر خیلی زیبا می‌آورد: یک گل. می‌گوید به یک گل نگاه کن (مثلاً رز، ارکیده یا یک گل مینا کنار جاده):  اگر عمیق نگاه کنی، در گل می‌بینی: خاک باران آفتاب ابرها اقیانوس‌ها مواد معدنی فضا و زمان تمامِ «غیرِ گل» در گل حضور دارد. اگر فقط یکی از این‌ها را حذف کنی (مثلاً باران یا آفتاب)، دیگر گلی در کار نیست. نتیجه: گل پر از کل کیهان است، و در عین حال از یک «خودِ جدا و مستقل» تهی است.  این یعنی: هیچ چیز خودش‌به‌تنهایی نیست؛ همیشه درهم‌تنیده با بقیه است. ۳. انسان هم تهی است، یعنی «در-هم-بودن» است بعد همین نگاه را به خودمان برمی‌گرداند: ما هم مثل آن گل هستیم؛ او می‌گوید در ما حضور دارد:  زمین، آب، هوا، آفتاب گرما، فضا، آگاهی پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ نسل‌ها و نیاکان‌مان غذایمان، فرهنگ‌مان، معلم‌هایمان، جامعه‌ای که در آن بزرگ شده‌ایم اگر این «غیرِ ما»ها را از ما برداری، دیگر چیزی نمی‌ماند که اسمش را «من» بگذاریم. پس: ما پر از همه‌چیزیم، و در عین حال از یک «خودِ جدا و مستقل» تهی هستیم. ۴. واژه‌ی Interbeing / در-هم-بودن تیک نات هان در این فصل توضیح می‌دهد که چرا واژه‌ی خاص Interbeing را ساخته است:  فعل «to be / بودن» اگر تنها دیده شود، گمراه‌کننده است؛ چون وانمود می‌کند می‌شود «تنها» بود. او می‌گوید: «To be is to inter-be» – بودن یعنی در-هم-بودن. یعنی من فقط «من» نیستم؛ من در پیوند با: زمین آسمان درختان دیگر انسان‌ها نسل‌ها و آموزه‌ها و رابطه‌هایم هستم. این نگاه، همان معنای عملیِ Emptiness است: تهی‌بودن از خودِ جدا، و پر بودن از رابطه‌ها. ۵. بدن ما: یک جامعه، نه یک فرد او در فصل با استفاده از حرف‌های یک زیست‌شناس مثال می‌زند: بدن ما در واقع اجتماع میلیاردها موجود زنده است:  باکتری‌ها و میکروارگانیسم‌های ریز سلول‌های گوناگون بدون آنها حتی نمی‌توانیم یک عضله را حرکت دهیم، فکری کنیم یا احساسی داشته باشیم. نتیجه‌ای که می‌گیرد: ما «یک موجود کاملاً مستقل» نیستیم؛ بلکه یک اجتماع / اجتماع‌بودن هستیم. همان‌طور که سیاره‌ی زمین هم یک موجود زنده‌ی عظیم است و ما سلول‌های اوییم. ۶. مثال کودک، پدر و مادر: ادامه داشتن، نه جدابودن بعد وارد رابطه‌ها می‌شود: اگر به یک کودک نگاه کنی، می‌توانی ببینی:  چهره‌ی پدر و مادرش حرکات و عادت‌های آن‌ها حتی استعدادها و مهارت‌های‌شان کودک «یک موجود کاملاً جدا» نیست؛ ادامه‌ی والدین و نیاکانش است. او می‌گوید: وقتی کودک راه می‌رود و حرف می‌زند، اجدادش هم همراه او راه می‌روند و حرف می‌زنند. برعکس، اگر به والدین نگاه کنیم، می‌توانیم حضور کودک و نسل آینده را هم ببینیم. پس در سطح عمیق‌تر: «من» و «تو» و «او» مرزهای کاملاً جدا نیستند؛ همه‌ی ما ادامه‌ی یکدیگریم. ۷. تمرین عملی: دیدن نیاکان، معلم‌ها و جهان در خود در بخش پایانی فصل، تیک نات هان این بینش را به یک تمرین روزمره تبدیل می‌کند:  وقتی به عود روشن کردن، راه رفتن، غذا خوردن، نوشتن یا خوش‌نویسی مشغول است، تمرین می‌کند که «این کار را منِ جدا انجام نمی‌دهم؛ این یک “ما”ست که در حال عمل است.» او می‌گوید: پدرم را از دستم نمی‌توانم جدا کنم، مادر و اجدادم در سلول‌های من حضور دارند، معلم‌هایم در تمرکز و آرامش من حضور دارند. پس هر کاری که می‌کنم، کل یک تبار و یک جهان دارد در من مشارکت می‌کند. این، تجربه‌ی زنده‌ی ناخود / no-self است، نه یک مفهوم فلسفی خشک. ۸. پیام عملیِ فصل اول خلاصه‌ی پیام فصل اول این است: 1. تهی‌بودن = درهم‌بودن ما از خودِ جدا تهی هستیم، چون هر لحظه در پیوند با بی‌شمار چیز و موجود دیگر هستیم.  2. Emptiness ≠ پوچی تهی‌بودن به معنای «نیستی» نیست، بلکه یعنی هیچ چیز جدا و ثابت نیست. 3. فهم این بینش، رنج را کم می‌کند چون مرزهای خشک «من» و «دیگران» نرم می‌شوند؛ خشم، احساس تنهایی، شرم، قضاوت و ترس عمیق از مرگ آرام‌تر می‌شود. 4. رابطه با زمین و دیگران عوض می‌شود وقتی می‌بینی «من = زمین» و «زمین = من»، مراقبت از بدن و مراقبت از سیاره از هم جدا نیستند.  5. هر لحظه می‌تواند تمرین باشد هر کاری—از ظرف شستن تا نوشتن و راه رفتن—می‌تواند فرصتی باشد برای دیدن این حقیقت که: «من تنها نیستم، من با همه چیز درهم‌تنیده‌ام.» @dr.sara.official  اینستاگرام
کتاب هنر زندگی کردن  فصل سوم  گزیده ۹ ما اغلب به انجام دادن تمرکز می‌کنیم، نه به بودن. فکر می‌کنیم اگر کاری نمی‌کنیم داریم وقتمان را هدر می‌دهیم؛ اما این واقعیت ندارد. زمان ما بیش از هر چیز، برای بودن ماست. بودن از مهم‌ترین کارهاست؛ زنده بودن، آرام بودن، شاد بودن، مهربان بودن. این چیزی است که جهان نیاز دارد. ما همه نیاز داریم بودن را تمرین کنیم؛ بودن بنای هر اقدامی است. @dr.sara.official  اینستاگرام
loading
Comments (23)

Mohsen Doosti

یسیار عالی

Nov 28th
Reply

MahboubYoga

جانانم ممنونم ازت 🫂💖

Nov 22nd
Reply

Sahar Rakkhah

چقدر مطالب این بخش جالب بود

Nov 19th
Reply (1)

Sahar Rakkhah

عالی 🩵🩵🩵

Nov 18th
Reply

Sahar Rakkhah

درود و مهر و عشق نثار شما

Nov 15th
Reply (1)

Sahar Rakkhah

🌻🌻🌻

Nov 15th
Reply (1)

Elahe Arabloo

💕🌺❤️🙏🏻👏

Nov 15th
Reply (1)

mahgol bahrami

🩷🩷🩷🩷🩷🩷

Nov 15th
Reply

mahgol bahrami

ممنون از انتخاب بسیار دقیق شما در رابطه با کلمه ها🤝 صداتون خیلی دلنشین هست🦩

Nov 15th
Reply (1)

mahgol bahrami

باشد که همیشه از آگاهی و دیده شما زندگی رو قشنگ تر ببینیم🌻✨🍂 ممنونم از شما سارا جان🤝🍁

Nov 15th
Reply (2)

MahboubYoga

سارا جون عالی هستی 🥰🫂🌸

Nov 14th
Reply (2)

Mohsen Doosti

❤️

Nov 12th
Reply

Mohsen Doosti

بسیار عالی

Nov 8th
Reply (1)