Discover
Radioche / رادیوچه

Radioche / رادیوچه
Author: Mirsoltani / محمدرضا میرسلطانی
Subscribed: 155Played: 5,505Subscribe
Share
Description
رادیوچه یه رادیوی کوچیک و خیلی جمع و جور بدور از محدودیتهای رایجه تا بتونه موزیک، شعر، داستان و هرگونه محتوی صوتی پر مخاطب را در دسترس شما بگذاره که شاید حال و هوای خوشایندی براتون ایجاد کنه
در قسمت معرفی هر قسمت تلاش کردم تا خلاصه اطلاعات رایج مرتبط را براتون به اشتراک بگذارم
با subscribe کردن رادیوچه، از قسمتهای جدید خبردار میشید تا سر فرصت گوش کنید
در تنظیمات کستباکس، میتونید انتخاب قسمتها و ترتیب پخش آنها را به سلیقه و حال و هوای شخصی خودتون چیدمان کنید
ارادتمند
محمدرضا میرسلطانی
در قسمت معرفی هر قسمت تلاش کردم تا خلاصه اطلاعات رایج مرتبط را براتون به اشتراک بگذارم
با subscribe کردن رادیوچه، از قسمتهای جدید خبردار میشید تا سر فرصت گوش کنید
در تنظیمات کستباکس، میتونید انتخاب قسمتها و ترتیب پخش آنها را به سلیقه و حال و هوای شخصی خودتون چیدمان کنید
ارادتمند
محمدرضا میرسلطانی
99 Episodes
Reverse
ایگلز یک گروه راک آمریکایی است که در سال ۱۹۷۱ در لس آنجلس تشکیل شد. آنها به عنوان یکی از موفقترین گروههای موسیقی تاریخ شناخته میشوندتک آهنگ نمادین Hotel California از آلبومی با همین نام در سال ۱۹۷۶ به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد.• نام آهنگ: Hotel California• سال انتشار: ۱۹۷۷• آلبوم: «Hotel California»• سبک: سافت راک، کانتری راک• ترانهسراها: Don Henley و Glenn Frey• آهنگساز: Don Felder• خواننده اصلی: Don Henley• سولوی گیتار: دوئت گیتار الکتریک توسط Don Felder و Joe WalshOn a dark desert highway, cool wind in my hairتوی یه اتوبان تاریک بیابونی ، باد خنکی بین موهامWarm smell of colitas, rising up through the airبوی تند گیاه کولیتاس توی هوا پیچیده بودUp ahead in the distance, I saw a shimmering lightدر فاصله ای دور، روبروم نور در حال لرزیدن چراغی رو دیدمMy head grew heavy and my sight grew dimسرم سنگین شده بود و چشمام سیاهی می رفتI had to stop for the nightمجبور بودم شب رو توقف کنمThere she stood in the doorwayاون دختر دم در ایستاده بودI heard the mission bellمن صدای زنگ ورودی رو شنیدمAnd I was thinking to myselfو من با خودم فکر می کردمthis could be heaven or this could be hellاین میتونه بهشت یا جهنم باشهThen she lit up a candle and she showed me the wayبعد اون یه شمع روشن کرد و راه رو به من نشون دادThere were voices down the corridorصداهایی از انتهای راهرو میومدI thought I heard them sayفکر کردم که میگنWelcome to the hotel californiaبه هتل کالیفرنیا خوش اومدیSuch a lovely placeعجب جای دوست داشتنیایSuch a lovely faceعجب چهرهی دوست داشتنیایPlenty of room at the hotel californiaیه عالمه اتاق توی هتل کالیفرنیاAny time of year, you can find it hereهر موقعی از سال میتونید پیدا کنیدHer mind is tiffany-twisted, she got the mercedes bendsذهنش مثل پارچهی پیچیده شده ایه ، اون کسیه که این مرسدس بنز مال اونهShe got a lot of pretty, pretty boys, that she calls friendsپسرای زیادی با خودش داره ، اونا رو دوست صدا می زنهHow they dance in the courtyard, sweet summer sweat.عجب رقصی میکنند توی حیاط، عرق دلچسب تابستونیSome dance to remember, some dance to forgetبعضی رقص ها برای فراموشی، بعضی رقص ها برای به یاد سپردنSo I called up the captainبعد کاپیتان رو صدا زدمplease bring me my wineلطفا شراب منو بیاریدHe said, we havent had that spirit here since nineteen sixty nineاون گفت : از 1969 تا حالا دیگه از اون شراب نداریمAnd still those voices are calling from far awayهنوز اون صداها از دور به گوش می رسهWake you up in the middle of the nightنصف شب بیدارت می کننJust to hear them sayتا بهشون گوش بدی که دارن می گنWelcome to the hotel californiaبه هتل کالیفرنیا خوش اومدیSuch a lovely placeعجب جای دوست داشتنیایSuch a lovely faceعجب چهره ی دوست داشتنیایThey livin it up at the hotel californiaاونا به خوبی و خوشی اینجا زندگی می کننWhat a nice surprise, bring your alibisبهانهات چه سورپرایری با خودش داشتMirrors on the ceilingآینه های روی سقفThe pink champagne on iceشامپاین درجه یک توی یخAnd she said we are all just prisoners here, of our own deviceو اون دختره گفت : ما با خواست خودمون اینجا زندانی هستیمAnd in the masters chambersو توی اتاقهای رئیس هتلThey gathered for the feastبرای جشن جمع شدندThe stab it with their steely knivesبا چاقوهای آهنی ضربه می زدندBut they just cant kill the beastاما نمی تونستند اون جونور رو بکشنLast thing I rememberآخرین چیزی که یادم میادI was running for the doorداشتم به سمت در می دویدمI had to find the passage back to the place I was beforeمجبور بودم راه برگشت به جایی که قبلا بودم رو پیدا کنمrelax, said the night manمسئول شب گفت : آروم باشWe are programmed to receiveما برنامه ریزی داریم برای پذیراییYou can checkout any time you likeمی تونی هر زمانی که دوست داری رو بررسی کنیBut you can never leaveاما هیچ وقت نمی تونی اینجا رو ترک کنی
• خواننده: ابی (ابراهیم حامدی)• ترانهسرا: امیرفرخ تجلی• آهنگساز: سیاوش قمیشی• تنظیمکننده: آندرانیک• آلبوم: ستارههای سربی• سال انتشار: ۱۳۷۴این آهنگ به یکی از محبوبترین قطعات در کارنامه هنری ابی تبدیل شده است. سیاوش قمیشی این ملودی را برای صدای خودش ساخته بود، اما در نهایت ابی اجرا کرد.کی اشکاتو پاک میکنه شبها که غصه داریدست رو موهات کی میکشه وقتی منو نداریشونه کی مرهم هق هقت میشه دوبارهاز کی بهونه میگیری شبای بی ستارهبرگ ریزونای پاییز کی چشم به رات نشستهاز جلو پات جمع میکنه برگهای زرد و خستهکی منتظر میمونه حتی شبای یلداتا خنده رو لبات بیاد شب برسه به فرداکی از سرود بارون قصه برات میسازهاز عاشقی میخونه وقتی که راه درازهکی از ستاره بارون چشماشو هم میذارهنکنه ستارهایی بیاد یاد تو رو نیارهنکنه ستارهایی بیاد یاد تو رو نیاره
صدای شاعر▨ نام شعر: دلم به بوی تو آغشته است▨ شاعر: شمس لنگرودی▨ با صدای: شمس لنگرودیشعر اول از دفتر شعر نتهایی برای بلبل چوبیدلم به بوی تو آغشته استسپيدهدمانكلمات سرگردان برمیخيزند و خوابآلوده دهان مرا میجويندتا از تو سخن بگويم.كجاي جهان رفتهاینشان قدم هايتچون دانِ پرندگانهمه سویی ريخته استباز نمیگردی، میدانمو شعرچون گنجشکِ بخارآلودیبر بامِ زمستانیبه پارهیخی بدل خواهد شد.شمس لنگرودی
• نام آهنگ: بوی گیسو (فکر زنجیری کنید ای عاقلان)• خواننده: علیرضا قربانی• شاعر: واقف لاهوری (شاعر پارسیگوی هندی در قرن ۱۷ میلادی)• آهنگساز و تنظیم: حسام ناصری• نوع قطعه: تکآهنگ• سال انتشار: ۱۳۹۸ﻓﻜﺮ زﻧﺠﻴﺮی ﻛﻨﻴﺪ ای ﻋﺎﻗﻠﺎن، ﺑﻮی ﮔﻴﺴﻮﻳﻰ ﻣﺮا دﻳﻮاﻧﻪ ﻛﺮدﻓﻜﺮ زﻧﺠﻴﺮی ﻛﻨﻴﺪ ای ﻋﺎﻗﻠﺎن، ﺑﻮی ﮔﻴﺴﻮﻳﻰ ﻣﺮا دﻳﻮاﻧﻪ ﻛﺮدﭘﻴﺸﻪ ﻫﺮ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﮔﻮیم راز ﺧﻮد، آﺷﻨﺎ روﻳﻰ ﻣﺮا دﻳﻮاﻧﻪ ﻛﺮدای ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎدم رﺳﻴﺪ، ﻃﻔﻠﻪ ﻫﻨﺪوﻳﻰ ﻣﺮا دﻳﻮاﻧﻪ ﻛﺮدﻣﻴﺰﻧﻢ ﺧﻮد را ﺑﻪ آﺗﺶ ﺑﻰدریغ، آﺗﺸﻴﻦ ﺧﻮﻳﻰ ﻣﺮا دﻳﻮاﻧﻪ ﻛﺮداز ﺣﺮم ﻟﺒﻴﮏ ﮔﻮﻳﺎن ﻣﻴﺮوم، ﺟﺬﺑﻪی ﻛﻮﻳﻰ ﻣﺮا دﻳﻮاﻧﻪ ﻛﺮدواﻗﻒ از ﻣﻴﺨﺎﻧﻪ و ﻣﺴﺠﺪ نیم، ﭼﺸﻢ و اﺑﺮوﻳﻰ ﻣﺮا دﻳﻮاﻧﻪ ﻛﺮدﻓﻜﺮ زﻧﺠﻴﺮی ﻛﻨﻴﺪ ای ﻋﺎﻗﻠﺎن، ﺑﻮی ﮔﻴﺴﻮﻳﻰ ﻣﺮا دﻳﻮاﻧﻪ ﻛﺮدﻋﻨﺒﺮﻳﻦ ﻣﻮﻳﻰ ﻣﺮا دﻳﻮاﻧﻪ ﻛﺮد، ﻳﺎﺳﻤﻦ ﺑﻮﻳﻰ ﻣﺮا دﻳﻮاﻧﻪ ﻛﺮدﻓﻜﺮ زﻧﺠﻴﺮی ﻛﻨﻴﺪ ای ﻋﺎﻗﻠﺎن، ﺑﻮی ﮔﻴﺴﻮﻳﻰ ﻣﺮا دﻳﻮاﻧﻪ ﻛﺮدﺑﻮی ﮔﻴﺴﻮﻳﻰ ﻣﺮا دﻳﻮاﻧﻪ ﻛﺮد
• از خون جوانان وطن: نام آهنگ• پرستو احمدی: خواننده• عارف قزوینی: شعر• احسان بیرقدار: نوازنده پیانو و تنظیمکننده• سهیل فقیه نصیری: نوازنده گیتار الکتریک و آهنگسازی• امین طاهری: نوازنده درامز• امیرعلی پیرنیا: نوازنده بیساین اجرا مربوط به "کنسرت کاروانسرا" است که به صورت مجازی در یک کاروانسرا ضبط و در کانال یوتیوب خانم پریسا احمدی منتشر شده است.این آهنگ یک تصنیف بسیار قدیمی و مشهور است که در دوره مشروطه توسط عارف قزوینی ساخته و سروده شده. خانم پرستو احمدی بصورت گزینشی قسمتهایی از شعر اصلی را اجرا کردند.خوانندگان مختلفی در طول تاریخ آن را اجرا و بازخوانی کردهاند.بیست و پنجم شهریور
• نام آهنگ: خونه ما• خواننده و آهنگساز: مرجان فرساد• نام آلبوم: گلهای آبی• سال انتشار: ۲۰۱۴ • سبک: موسیقی مستقل یا آلترناتیو ایرانیخونه ما دورِ دوره، پشت کوههای صبورهپشت دَشتای طلایی، پشت صحراهای خالیخونه ماست اونورِ آب، اونورِ موجهای بیتابپشت جنگلای سروه، توی رویاست، توی یه خوابپشت اقیانوسِ آبی، پشت باغای گلابیاونور باغای انگور، پشت کندوهای زنبورخونه ما پشت ابرهاست، اونور دلتنگیِ ماستتهِ جاده های خیسه، پشت بارون ، پشت دریاستخونه ما قصه داره، آلبالو و پسته دارهپشت خندههایِ گرمش، آدمای خسته دارهخونه ما شادی داره، توی حوضاش ماهی دارهکوچه هاش توپ بازی داره، گربههای نازی دارهخونه ما گرم و صمیمی، رو دیواراش عکسای قدیمیعکسِ بازی تویِ اِیوون، لب دریا تو تابستونعکس اون روز زیر بارون، با یه بغض و یک چَمِدونرفتن از پیشِ آدمهایِ، نازنین و مهربونخونه ما دورِ دوره، پشت کوه های صبورهپشت دشتای طلایی، پشت صحراهای خالیخونه ماست اونور آب، اونور موجای بی تابپشت جنگلای سَرو، توی رویاست توی یه خواب
• نام آهنگ: کجایی• خواننده: محسن چاوشی• همخوان: سینا سرلک• ترانهسرا: محسن چاوشی• آهنگساز: محسن چاوشی• تنظیمکننده: محسن چاوشی• تاریخ انتشار: آبان ۱۳۹۴آهنگ کجایی به عنوان تیتراژ مجموعهٔ نمایش خانگی شهرزاد منتشر شد و به یکی از موفقترین آثار محسن چاوشی تبدیل شد.یه پاییز زردو زمستونه سردویه زندونه تنگو یه زخم قشنگوغم جمعه عصرو غریبیه حصرویه دنیا سوالو تو سینم گذاشتیجهانی دروغو یه دنیا غروبویه درد عمیقو یه تیزیه تیغویه قلب مریضو یه آه غلیضویه دنیا محالو تو سینم گذاشتیرفیقم کجایی دقیقا کجاییکجایی تو بی من تو بی من کجاییرفیقم کجایی دقیقا کجاییکجایی تو بی من تو بی من کجاییآه خدا , ای حبیبمیه دنیا غریبم کجایی عزیزمبیا تا چشامو تو چشمات بریزمنگو دل بریدی خدایی نکردهببین خوابه چشمات با چشمام چی کردههمه جا رو گشتم کجایی عزیزمبیا تا رگامو تو خونت بریزمبیا روتو رو کن منو زیرو رو کنبیا زخمامو یه جوری رفو کنعزیزم کجایی دقیقا کجاییکجایی تو بی من تو بی من کجاییعزیزم کجایی دقیقا کجاییکجایی تو بی من تو بی من کجایی
صدای شاعرشاعر: دکتر افشین یداللهی (۱۳۴۷–۱۳۹۵) نام شعر: وقتی که من عاشق شدمبا صدای: افشین یداللهیموضوع / فضا: عاشقانه، تغزلی، با بیانی ساده و روان از حس عاشق شدنوزن و قالب: غزل نو (شعر کلاسیک با زبان امروزی)وقتي گريبان عدم با دست خلقت میدَريدوقتي ابد چشم تو را پيش از ازل میآفريدوقتی زمين ناز ِ تو را در آسمانها میكشيدوقتی عطش طعم تو را با اشكهايم میچشيدمن عاشق چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلیچيزی نمیدانم از اين ديوانگی و عاقلیيك آن شد اين عاشقشدن؛ دنيا همان يك لحظه بودآن دم كه چشمانت مرا از عمق چشمانم رُبودوقتي كه من عاشق شدم، شيطان به نامم سجده كردآدم زمينیتر شد و عالم به آدم سجده كردمن بودم و چشمان تو؛ نه آتشی و نه گِلیچيزی نمیدانم از اين ديوانگی و عاقلیمن عاشق چشمت شدم، شاید کمی هم بیشتر؛چیزی در آن سوی ِ یقین، شاید کمی همکیشترآغاز و ختم ِ ماجرا، لمس تماشای تو بوددیگر فقط تصویر من، در مردمکهای تو بودافشین یدالهی
• نام آهنگ: ای بارون • خواننده: استاد محمدرضا شجریان • نام آلبوم: پیوند مهر • آهنگساز: محمدرضا شجریان • ترانهسرا: این اثر بر اساس شعر «باران» از فریدون مشیری • سبک و دستگاه: دستگاه شور • سال انتشار: ۱۳۶۳ببار ای بارون بباربا دلم گریه کن خون بباردر شبای تیره چون زلف یاربهر لیلی چو مجنون ببارای باروندلا خون شو خون بباربر کوه و دشت و هامون بباردلا خون شو خون بباربر کوه و دشت و هامون بباربه سرخی لبهای سرخ یاربه یاد عاشقای این دیاربه کام عاشقای بی مزارای بارونببار ای بارون بباربا دلم گریه کن خون بباردر شبای تیره چون زلف یاربهر لیلی چو مجنون ببارای بارونببار ای ابر بهار،با دلم به هوای زلف یارداد و بیداد از این روزگار،ماهو دادن به شبهای تار،ای بارونببار ای بارون بباربا دلم گریه کن خون بباردر شبای تیره چون زلف یاربهر لیلی چو مجنون ببارای باروندلا خون شو خون بباربر کوه و دشت و هامون بباردلا خون شو خون بباربر کوه و دشت و هامون بباربه سرخی لبهای سرخ یاربه یاد عاشقای این دیاربه کام عاشقای بی مزارای بارونببار ای بارون بباربا دلم گریه کن خون بباردر شبای تیره چون زلف یاربهر لیلی چو مجنون ببارای بارونبا دلم گریه کن خون بباردر شبای تیره چون زلف یاربهر لیلی چو مجنون ببار ای بارون
• نام اثر: مرا ببوس • خواننده: حسن گل نراقی (۱۳۰۲–۱۳۷۲) • شاعر: حیدر رقابی (با تخلص “هاله”) • آهنگساز: مجید وفادار • تنظیم: حبیبالله بدیعی • سال ساخت: حدود ۱۳۳۵ خورشیدی • سبک: ترانه کلاسیک ایرانی (پاپ قدیم با ریشه در موسیقی سنتی)آهنگ “مرا ببوس” نه تنها یک اثر عاشقانه است، بلکه نمادی از وداع و دلتنگی نسل شکست خورده پس از کودتای ۲۸ مرداد تلقی میشود که باعث شد ترانه، بار معنایی ملی و عاطفی پیدا کند.ترکیب شعر پر احساس با صدای گرم و سادهی گل نراقی باعث شد که این ترانه به شدت مردمی شود. • بعدها این آهنگ توسط خوانندگان مختلفی از جمله دلکش، مرضیه، مهستی، کوروس سرهنگزاده و علیرضا قربانی بازخوانی شد.مرا ببوس، مرا ببوسبرای آخرین بار، تو را خدا نگهدار که میروم به سوی سرنوشتبهار ما گذشته، گذشتهها گذشته، منم به جستجوی سرنوشتدر میان طوفان هم پیمان با قایقرانهاگذشته از جان باید بگذشت از توفانهابه نیمه شبها دارم با یارم پیمانهاکه بر فروزم آتشها در کوهستانهاشب سیه سفر کنم، ز تیره راه گذر کنمنگه كن ای گل من، سرشک غم به دامن، برای من میفکن مرا ببوس، مرا ببوسبرای آخرین بار، تو را خدا نگهدار که میروم به سوی سرنوشتبهار ما گذشته، گذشتهها گذشته، منم به جستجوی سرنوشتدختر زیبا امشب بر تو مهمانم، در پیش تو میمانم، تا لب بگذاری بر لب مندختر زیبا از برق نگاه تو، اشک بی گناه تو، روشن سازد یک امشب من مرا ببوس، مرا ببوسبرای آخرین بار، تو را خدا نگهدار که میروم به سوی سرنوشتبهار ما گذشته، گذشتهها گذشته، منم به جستجوی سرنوشت
صدای شاعرنام شعر: سیب (تو به من خندیدی)شاعر: حمید مصدق (۱۳۱۸–۱۳۷۷)با صدای: حمید مصدقکتاب: این شعر در دفتر شعر «در رهگذار باد» (منتشرشده در سال ۱۳۴۷) آمده است.سبک: شعر نو (نیمایی) با گرایش عاشقانهبه نظر میرسد که شاعر بعد از این خوانش، شعر را بازنویسی کرده و برخی از واژهها را تغییر داده است و نسخهی نهایی شعر، با این نسخهی صوتی، کم و بیشیهایی داردتو به من خنديدی و نمیدانستیمن به چه دلهره از باغچهی همسايهسيب را دزديدمباغبان از پی من تند دويدسيب را دست تو ديدغضبآلوده به من كرد نگاهسيب ِدندانزده از دست تو افتاد به خاكو تو رفتی و هنوزسالها هست كه در گوشِ من آرامآرامخشخش ِ گام تو تكرار كنان میدهد آزارمو من انديشه كنان غرق در اين پندارمكه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشتحمید مصدق
• نام آهنگ: کهکشان عشق • خواننده: محمد نوری • آهنگ: بابک بیات • تنظیم: فریبرز لاچینی • آلبوم: جاودانه با عشق • سبک موسیقی: پاپ ایرانی کلاسیک • تاریخ انتشار: آلبوم جاودانه با عشق سال ۱۳۷۶ • شاعر ترانه: فریدون مشیری دیدمت آهسته پرسیدمتخواندمت بر ره گل افشاندمتآمدی بر بام جان پر زدیهم چو نور بر دیده بنشاندمتبردمت تا کهکشانهای عشقپر کشان تا بی نشانهای عشقگفتمت افتاده در پای عشقزندگیست رویای زیبای عشقمی روی چون بوی گل از برمرفتنت کی می شود باورمبوده ای چون تاج گل بر سرمتا ابد یاد تو را می برمبردمت تا کهکشانهای عشقپر کشان تا بی نشانهای عشقگفتمت افتاده در پای عشقزندگیست رویای زیبای عشقدیدمت آهسته پرسیدمتخواندمت بر ره گل افشاندمتآمدی بر بام جان پر زدیهم چو نور بر دیده بنشاندمتآمدی
صدای شاعر. نام شعر: حتی اگر نباشی.... شاعر: قیصر امینپور“از دفتر شعر “گلها همه آفتابگردانندفروردین ۱۳۷۷. با صدای: شاعرقیصر امینپور (۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ – ۸ آبان۱۳۸۶) نویسنده و شاعر ایرانی بود. او یکی از شاعرانِ تأثیرگذار و منتخب هفتمین همایشِ در سال ۱۳۸۷ است. او برگزیدهٔ نخستین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخشِ آئینی بود.میخواهمت، چنانکه شب خسته خواب رامیجویمت، چنانکه لب تشنه آب رامحو توام، چنانکه ستاره به چشم صبحیا شبنم سپیده دمان آفتاب رابیتابم آنچنانکه درختان برای بادیا کودکان خفته به گهواره، تاب رابایستهای چنان که تپیدن برای دلیا آنچنان که بالِ پریدن، عقاب راحتی اگر نباشی، میآفرینمتچونان که التهاب بیابان، سراب راای خواهشی که خواستنیتر ز پاسخیبا چون تو پُرسشی، چه نیازی جواب راقیصر امینپور
• آهنگ: چرا رفتی• خواننده: همایون شجریان• نام آلبوم: «نه فرشتهام نه شیطان»• سال انتشار آلبوم: ۱۳۹۲• آهنگساز: تهمورس پورناظری• شاعر: غزل زیبا از مولانا• نوازندگان: سهراب پورناظری (تنبور) تنظیم: تهمورس پورناظریویژگیها و موفقیتهاآهنگ “چرا رفتی” با تلفیق موسیقی سنتی و نگاهی مدرن به آهنگسازی، به دلیل فضای احساسی و شعر عمیق مولانا، به سرعت به یکی از پرمخاطبترین آثار همایون شجریان تبدیل شد.چرا رفتی چرا من بیقرارمبه سر سودای آغوش تو دارمنگفتی ماه تاب امشب چه زیباستندیدی جانم از غم ناشکیباستچرا رفتی چرا من بیقرارمبه سر سودای آغوش تو دارمخیالت گرچه عمری یار من بودامیدت گرچه در پندار من بودبیا امشب شرابی دیگرم دهز مینای حقیقت ساغرم دهچرا رفتی چرا من بی قرارمبه سر سودای آغوش تو دارمچرا رفتی چرا من بی قرارمبه سر سودای آغوش تو دارمنگفتی ماه تاب امشب چه زیباستندیدی جانم از غم ناشکیباستچرا رفتی چرا من بیقرارمبه سر سودای آغوش تو دارمدل دیوانه را دیوانهتر کنمرا از هردو عالم بیخبر کنبیا امشب شرابی دیگرم دهز مینای حقیقت ساغرم دهز مینای حقیقت ساغرم دهچرا رفتی چرا من بیقرارمبه سر سودای آغوش تو دارم…
صدای شاعرسیمین خلیلی، مشهور به سیمین بهبهانی (زاده ۹ تیر ۱۳۰۶، تهران – درگذشته ۲۸ مرداد ۱۳۹۳، تهران)، یکی از برجستهترین غزلسرایان معاصر ایران است. او که به "بانوی غزل ایران" شهرت دارد، با نوآوریهای خود در قالب غزل، تحولی در این نوع شعر کلاسیک به وجود آورد.مهمترین ویژگی شعر سیمین بهبهانی، نوآوری در قالب غزل است. او با شکستن قواعد سنتی، وزنهای جدیدی را به غزل افزود و مضامینی اجتماعی، سیاسی و روزمره را وارد این قالب کلاسیک کرد. شعرهای او آینهای از دغدغههای جامعه، حقوق زنان، عشق، آزادی و رنجهای مردم است. زبان شعر او زبانی صمیمی و نزدیک به گفتار روزمره مردم است که همین ویژگی باعث شده آثارش برای عموم مخاطبان قابل درک و جذاب باشد.گفتی که می بوسم تو را، گفتم تمنا می کنمگفتی اگر بیند کسی، گفتم که حاشا می کنمگفتی ز بخت بد اگر ناگه رقیب آید ز درگفتم که با افسون گری او را ز سر وا می کنمگفتی که تلخیهای می، گر ناگوار افتد مراگفتم که با نوش لبم آن را گوارا می کنمگفتی چه میبینی بگو، در چشم چون آیینه امگفتم که من خود را در او، عریان تماشا میکنمگفتی که از بیطاقتی دل قصد یغما میکندگفتم که با یغماگران، باری، مدارا میکنمگفتی که پیوند تو را با نقد هستی میخرمگفتم که ارزان تر از این من با تو سودا می کنمگفتی اگر از کوی خود روزی تو را گویم بروگفتم که صد سال دگر، امروز و فردا می کنمگفتی اگر از پای خود زنجیر عشقت وا کنمگفتم ز تو دیوانه تر دانی که پیدا میکنمسیمین بهبهانی
• خواننده: هایده• ترانهسرا: اردلان سرفراز• آهنگساز: محمد حیدری• تنظیم: ناصر چشمآذر• نام آلبوم: سوغاتی• سال انتشار: ۱۳۵۶ سوغاتی یکی از معروفترین و محبوبترین آهنگهای پاپ ایرانی است که به دلیل شعر پرمعنا، ملودی دلنشین و اجرای استثنایی هایده، به یک اثر ماندگار تبدیل شده است. این آهنگ نوستالژی برای بسیاری از ایرانیها یادآور خاطرات شیرین است.وقتی میای صدای پات، از همه جادهها میادانگار نه از یه شهر دورکه از همه دنیا میادتا وقتی که در وا میشه، لحظه دیدن میرسههر چی که جادهس، رو زمینبه سینهی من میرسهای که تویی همه کسمبی تو میگیره نفسماگه تو رو داشته باشم، به هر چی میخوام میرسمبه هر چی میخوام میرسموقتی تو نیستیقلبمو واسه کی تکرار بکنم؟گلهای خواب آلوده رو، واسه کی بیدار بکنم؟واسه کبوترای عشقدست کی دونه بپاشه؟مگه تن من میتونه، بدونِ تو زنده باشه؟ای که تویی همه کسمبی تو میگیره نفسماگه تو رو داشته باشم، به هر چی میخوام میرسمبه هر چی میخوام میرسمعزیزترین سوغاتیه، غبار پیراهن توعمر دوباره منه، دیدن و بویدن تونه من تو رو واسه خودمنه از سر هوس میخوامعمر دوباره منیتورو واسه نفس میخوامای که تویی همه کسمبی تو میگیره نفسماگه تو رو داشته باشم، به هر چی میخوام میرسمبه هر چی میخوام میرسموقتی میای صدای پات، از همه جادهها میادانگار نه از یه شهر دورکه از همه دنیا میادتا وقتی که در وا میشه، لحظه دیدن میرسههر چی که جاده اس، رو زمینبه سینهی من میرسهای که تویی همه کسمبی تو میگیره نفسماگه تو رو داشته باشم، به هر چی میخوام میرسمبه هر چی میخوام میرسم
• خواننده: علیرضا قربانی• ترانهسرا: حسین غیاثی• آهنگساز و تنظیمکننده: حسام ناصری• میکس و مسترینگ: آرش پاکزاد• تهیهکننده: محسن خباز• سال انتشار: شهریور ۱۴۰۲• نام آلبوم: بصورت تک آهنگ منتشر شدمرا به خاطر دل شکستهام ببخشمرا که از ندیدن تو خستهام ببخشاگر به انتظار تو نشستهام هنوزبه دیگری اگر که دل نبستهام ببخشببخش اگر که با خیال بودن تو زندهاماگر تو را نبردم از یاد ببخش اگر که از امید دیدن تو گفتهامبه آرزوی رفته بر بادتویی تمام ماجراکه رفتهای ولی مرابه حال خود نمیگذاریصدای قلب من چراغمت نمیکشد مراچرا هنوز ادامه داریسکوت قبل رفتنت، نماندنت، ندیدنتمرا به این جنون کشیدهچه حسرتیست بر دلم، که از تمام بودنتنبودنت به من رسیدهتویی تمام ماجراکه رفتهای ولی مرابه حال خود نمیگذاریصدای قلب من چراغمت نمیکشد مراچرا هنوز ادامه داری
نام آهنگ: حال من خوب استخواننده: صادق فرامرزیشاعر: محمدعلی بهمنیآهنگساز: علیرضا افکاریتنظیم: محمد رجببیاننام آلبوم: بصورت تک آهنگ منتشر شدهسال انتشار: شهریور ۱۴۰۴حال من خوب است، حال روزگارم خوب نیستحال خوبم را خودم باور ندارم، خوب نیستآب و خاک و باد و آتش، شرمسارم می کننداین که از یاران خوبم شرمسارم، خوب نیستروز وشب را می شمارم؛ کار آسانی ست؛ حیفروز و شب را هرچه آسان می شمارم، خوب نیستمن که هست و نیستم خاک است، خاکی مشربماینکه می خواهند برخی خاکسارم خوب نیستابرها در خشکسالی ها دعاگو داشتندحیرتا! بارانم و باید نبارم، خوب نیست!در مرور خود به درک بی حضوری می رسمزنده ام، اما خودم را سوگوارم، خوب نیستمرگ هم آرامش خوبیست می فهمم ولیاین که تا کی در صف این انتظارم، خوب نیستخوب نیستابرها در خشکسالی ها دعاگو داشتندحیرتا! بارانم و باید نبارم، خوب نیست!
اجرای قطعه «نینامه» با آهنگسازی و رهبری آرش فولادوند به مناسبت ۸۱۷ سالگی مولانا رهبر ارکستر، آهنگساز و تهیهکننده: آرش فولادوند خوانندگان: وحید تاج، سارا نائینی، نگینه امانقلوا ترانهسرا: مولانا ارکستر: ارکستر فیلارمونیک پاریس شرقی (Orchestre Philharmonique de Paris-Est) گروه کر: گروه کُر بهار (Bahar Choir) محل اجراها: مقر یونسکو در پاریس و تروکسی در لندن (در سال ۲۰۲۴)این قطعه در قالب کنسرت کامل «مولانا» توسط آرش فولادوند و گروه کُر بهار در اماکن مذکور اجرا شده و ویدئوی آن در کانال رسمی آرش فولادوند در یوتیوب منتشر شده است.نی نامهبشنو این نی چون شکایت میکنداز جداییها حکایت میکندکز نِیِستان تا مرا بُبریدهانددر نفیرم مرد و زن نالیدهاندسینه خواهم شَرحه شَرحه از فراقتا بگویم شرح درد اشتیاقهر کسی کو دور ماند از اصلِ خویشباز جوید روزگارِ وصل خویشمن به هر جمعیّتی نالان شدمجفت بدحالان و خوشحالان شدمهر کسی از ظّن خود شد یار مناز درون من نجُست اسرار منسرِّ من از نالهٔ من دور نیستلیک چشم و گوش را آن نور نیستتن ز جان و جان ز تن مستور نیستلیک کس را دیدِ جان دستور نیستآتش است این بانگِ نای و نیست بادهر که این آتش ندارد نیست بادآتش عشق است کاندر نی فتادجوشش عشق است کاندر میْ فتادنی حریف هر که از یاری بُریدپردههااَش پردههای ما دریدهمچو نی زهری و تَریاقی که دیدهمچو نی دمساز و مشتاقی که دیدنی حدیثِ راهِ پُر خون میکندقصّههای عشقِ مجنون میکندمحرم این هوش جُز بیهوش نیستمر زبان را مُشتری جز گوش نیستدر غمِ ما روزها بیگاه شدروزها با سوزها همراه شدروزها گر رفت گو رو باک نیستتو بمان ای آنک چون تو پاک نیستهر که جز ماهی ز آبش سیر شدهرکه بی روزیست روزش دیر شددر نیابد حالِ پُخته هیچ خامپس سخن کوتاه باید والسّلامبندْ بگسل باش آزاد ای پسرچند باشی بند سیم و بند زرگر بریزی بحر را در کوزهایچند گنجد قسمتِ یک روزهایکوزهٔ چشم حریصان پُر نشدتا صدف قانع نشد پُر دُر نشدهر که را جامه ز عشقی چاک شداو ز حرص و عیبْ کُلّی پاک شدشاد باش ای عشق خوش سودای ماای طبیبِ جمله علّتهای ماای دوای نَخوت و ناموس ماای تو افلاطون و جالینوس ماجسم خاک از عشق بر افلاک شدکوه در رقص آمد و چالاک شدعشقْ جانِ طور آمد عاشقا!طور مست و "خَرَّ مُوسیٰ صَعِقا"با لبِ دمسازِ خود گر جفتمیهمچو نی من گفتنیها گفتمیهر که او از همزبانی شد جدابیزبان شد گرچه دارد صد نواچون که گُل رفت و گلستان درگذشتنشنوی زان پس ز بلبل سَرگذشتجمله معشوق است و عاشق پَردهایزنده معشوق است و عاشق مردهایچون نباشد عشق را پروای اواو چو مرغی ماند بی پَرْ وایِ اومن چگونه هوش دارم پیش و پسچون نباشد نورِ یارم پیش و پسعشق خواهد کاین سخن بیرون بودآینه غمّاز نبود چون بودآینهت دانی چرا غمّاز نیستزآن که زنگار از رخش مُمتاز نیستمولانا
نام شعری که دکتر رشید کاکاوند در یکی از قسمتهای فصل چهارم برنامه «کتاب باز» در شهریور ۱۴۰۰ خواند که داستان پلنگ و ماه را برایمان روایت میکند، «پلنگ در کوچه باغهای پاییز» است.این شعر یکی از معروف ترین و زیباترین غزلهای زنده یاد حسین منزوی است.حسین منزوی زادهٔ ۱ مهر ۱۳۲۵ یکی از شاعران برجسته و تأثیرگذار ایرانی است که به «پدر غزل معاصر» شهرت دارد. او در زنجان متولد شد و فرزند محمد منزوی شاعری ترک زبان بود.حسین منزوی در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳ به دلیل نارسایی قلبی و ریوی درگذشت و در آرامگاه پدرش در زنجان به خاک سپرده شد.خيال خام پلنگ من به سوی ماه پريدن بودو ماه را ز بلندايش به روی خاك كشيدن بودپلنگ من، دل مغرورم، پريد و پنجه به خالی زدكه عشق ماه بلند من، ورای دست رسيدن بودمن و تو آن دو خطيم آری، موازيان به ناچاریكه هر دو باورمان زآغاز، به يكدگر نرسيدن بودگل شكفته خداحافظ اگرچه لحظه ديدارتشروع وسوسهای در من به نام ديدن و چيدن بودشراب خواستم و عمرم شرنگ ريخت به كام منفريبكار دغل پيشه بهانهاش نشنيدن بوداگر چه هيچ گل مرده دوباره زنده نشد امابهار در گل شيپوری مدام گرم دميدن بودچه سرنوشت غم انگيزی كه كرم كوچك ابريشمتمام عمر قفس می بافت ولی به فكر پريدن بودحسین منزوی























وقتی ترانه سرا اردلان سرفراز باشه، آهنگسازش فرید زلاند، و استاد معین نازنین با صدای بهشتی اش بخونه، میشه چنین شاهکاری😍 سلامت باشی جاودان صدای عشق❤️
من؛ عاشقِ چشمت شدم… شايد کمی هم، بيشتر!●♪♫ چيزی در آن سویِ يقين… شايد کمی هم کيش تر●♪♫ آغاز وُ ختمِ ماجرا؛ لمسِ تماشایِ تو بود●♪♫ دیگر فقط تصويرِ من؛ در مردمک های تو بود●♪♫ من؛ عاشقِ چشمت شدم…●♪♫
👌👌👌👌👌👌
💯💯💯💯💢
عزت نفس واقعی این نیست که فکر کنی از همه بهتر هستی، بلکه این است که بدانی اصلاً نیازی به مقایسه کردن خود با دیگران نداری."
#داروگ
شعر عالی،
👌👌👌👌👌
سریال ليسانسه ها
بسیار عالی، امید نعمتی از اون دسته هنرمندانی هست آنطور که باید شناخته بشه ،شناخته نشده، و تک به تک آهنگهایش خاص هستند
زند وکیلی رو دوست دارم ولی این آهنگش رو نشنیده ه بودم و چقدر. خوبه
احسانوووو حرف نداره واقعا
شعرای آقای عسکری واقعا قشنگه
لطفا از اقای عبدی پور بیشتر اپیزود بذارید تشکر
چقد کارهای احسانو رو دوست دارم
وای من عاشق این آهنگم ممنونم
مرسی
درود جناب آقای میر سلطانی لحظه ها ی معین رو گوش دادم ؛ مرسی اما میشه بیشتر در مورد رادیوچه بگوید یه چیزی شبیه رادیو آوا یا موسیقی ای چیزیه؟
آفرین🫵