به کوی میکده یارب سحر چه مشغله بود ۲۱۵
Update: 2025-01-21108
Description
غزل نمره ۲۱۵
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
به کوی ميکده يا رب سحر چه مشغله بود؟
که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود
حديث عشق که از حرف و صوت مستغنیست
به نالهی دف و نی در خروش و (غلغله) ولوله بود
مباحثی که در آن (حلقه) مجلس جنون میرفت
ورای مدرسه و قال و قيل مساله بود
دل از کرشمهی ساقی به شکر بود ولی
ز نامساعدی بختش اندکی گله بود
قياس کردم و آن چشم جادوانهی مست
هزار ساحر چون سامريش در گله بود
بگفتمش به لبم بوسهای حوالت کن
به خنده گفت کیات با من اين معامله بود
ز اخترم نظری سعد در ره است که دوش
ميان ماه و رخ يار من مقابله بود
دهان يار که درمان درد حافظ داشت
فغان که وقت مروت چه تنگ حوصله بود
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands
Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
به به ، ناز نفست فرزان
فرمایشات گهربار آخر پادکست رو از خیلی قبلها شنیده بودم و تودفتر دلم محفوظ بود ولی شماااا با نور وجودت چنان روشنو آگاهم کردی که بسی حظظظظظ بردم و چندباره با جان و دل گوش کردم💛🧡❤️ سپاس ای چراغ راه ارادت جناب فرزان 🌹
ناز نفست…
44:40 همین دیشب سنگهای سنگک توی فکرم بودن..🥺😍 این فقط یک نمونه ست... گاهی خیلی از صحبتهایی که میکنی، مثل اینه که شب قبلش در ذهنم بودن..و تو به اونها اشاره میکنی، حتی اگه به طور غیرمستقیم و با نکات کوچیک باشه.
شکر حق را کان دعا مردود شد من زیان پنداشتم آن سود شد همه اتفاق خوبا تو همین اتفاق هایی که ما بد میدونیم و نیستن نهفته نگران نباش و به زندگی اعتماد کن من اگر حتی نصف آرزوهام امروز به واقعیت میپیوست بیچاره میشدم
🪷🙏🏻
فرزان جان آلبوم jeroen van veen که قطعات پیانوی نیچه رو اجرا کرده شنیدی ؟
درسته امروز نخواستی همراهیت کنیم برای گفتن((صدای سخن عشق)) ولی من دیگه در نقش گویندگیم غرق شدم... نگی بگین هم من میگم دیگه😅😂😌😁
برای من "رواق" دقیقا راهنمای شناسایی همین غده های سرطانی ذهن بود...
معلوم نیست چرا ، مدتیه خیلی ظرف میشورید! خبریه؟ فکر کنم پای یک دختر خالدار درمیونه
آوازت که خوبه اسپند هم دود کن ولی مدل خوندنت خوب نیست ، حیف نیست با این صدا مدل مداح ها که روضه میخونن بخونی فرزان خان😭
در مجلسِ جنون، حدیثِ عشق نه با قیل و قال و حرف و سخن که با غمزه با کرشمه با نگاه با چشم جادوانهی مست آموخته میشه🍃 چه پر از مفاهیم حافظانه بود این غزل و عجیبه تا حالا به گوشم نخورده بود. * فرزآن جان صحبتهات درباره تفاوت و تمایز موسیقی پلی فونیک غربی و موسیقی سنتی ایرانی رو اینطور میفهمم که هنر در اون موسیقی ویژگی اثره و خودشو در ساختن آشکار میکنه و هنر در موسیقی ما ویژگی انسانه و خودشو در بودن آشکار میکنه... و آه از اثری که جلوهگاهِ بودنِ خالقِ خودش باشه، اثری که زاییدهی "وقت" باشه🍃
و بویژه اگر با مفاهیم اگزیستانسیال هم آشنا شده باشیم🕊️🤍✨
برای من که شب برنامه رو شنیدم چه شبی بود و چقدر می آموزم از هر برنامه . میشه در هر واکنشی به اتفاقات گوناگون ، سلول های سرطانی رو پیدا کنیم که از پس اون شیمی درمانی سختی هم در پیش داریم . سرطان و شیمی درمانی اغلب انسان رو از خوابی ، خاص خودش بیدار می کنه . حتما پاکسازی ذهنیت بسیار بیداری بخش تر خواهد بود، بویژه اگر در ادامه آن باشد . 🕊️🤍✨
فرزان جان ما وقتی میریم مدرسه و دانشگاه، دانش آموز و دانشجو محسوب میشیم،یعنی در بهترین حالت، دانش کسب می کنیم ولی اون اتفاقی که بهش اشاره کردی،آگاه شُدنِ
عالی بود ممنونم♥️🙏🥰🥰🥰🥰🥰
🌷⚘
عالی مثل همیشه ❤️
فرزان عزیز ، آواز خیلی عالی بود من خیلی حس خوبی گرفتم …🕊️🤍✨
عه.پس کوبیت اخر؟