دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود ۲۱۴
Update: 2025-01-20126
Description
غزل نمره ۲۱۴
مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلان
ديدم به/ خواب خوش که/ به دستم پی/ اله بود
تعبير رفت و کار به دولت حواله بود
چل (سی) سال رنج و غصه کشيديم و عاقبت
تدبير (آن) ما به دست شراب دوساله بود
آن نافهی مراد که میخواستم ز بخت
در چين زلف آن بت مشکينکلاله بود
از دست برده بود خمار غمم سحر
دولت مساعد آمد و می در پياله بود
خون میخورم ولیک نه جای شکایت است
روزی ما ز خوان کرم اين نواله بود
نالان و دادخواه به میخانه میروم
کانجا گشاد کار من از آه و ناله بود
هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچيد
در رهگذار باد نگهبان لاله بود
بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح
آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود
گل بر جریده گفتهی حافظ همی نوشت
شعری که نکتهایش به از صد رساله بود
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands
Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
عطسه کردی تو دلم گفتم بیام بنویسم عافیت باشه، همون موقع پشت سرش گفتی سلامت باشید😂😂😂😂😂
سپاس فراوان🌹
همه چی ایرانیش بهتره؛ دو نفر آقایان با تجربه ای زیاد آجیل فروشی که رفته بودی بادوم بخری و فهمیدی بادوم ایرانی گرونتره💪 امیدوارم تونسته باشم خوشحالت کنم فرزین جان
درود یه کرم میگه بپرس دختر خالدار چی شد ؟
48:45 تا 57:10
چقدر خوبه این بحث ماده و ذهن واقعا چقدر خوبه عالی عالی
خیلی عالی بود 🤍
بالاخره از صدای موتور گفتی خیلی قشنگ گفتی دمت گرم باشه فرزان 🍃
این اپیزود هم یکی از بهترین اپیزوداتون بود برای من خیلی دوسش داشتم ممنونم از توضیحات بیشترتون کاملا الان دیگه همه چی روشنهههه🙂 من میپذیرم ک ماده رو ماده اثر میزاره و ذهن رو ذهن و ماده نمیتونه رو ذهن اثر بزاره ولی بارها دیدم و زندگیش کردم ک ذهن ب شدت رو ماده اثر میزاره وقتی ذهنی بهم میریزیم باعث درد و بیماری های جسمی میشه این مورد آخرم یعنی تاثیر ذهن بر ماده رو اگه براتون مقدور بود توضیح بدین ممنون بابت پادکست خوبت فرزان جان❤️❤️
❤️🙏🌹
ممنون؛ 🍷 دوست داشتم بگم وقتی مثالها را با اینه و آدم فضایی میگین خیلی کمک کننده است، یعنی اینکه یه آینه ساحت ذهن است و اینه دیگر ساحت جسم؛ و آینههایی دیگری هم هستن که ما اصلا بهشون دسترسی نداریم (یا حداقل هنوز یاد نگرفتیم )؛ خیلی مفید بود توی درک عدم ارتباط علت و معلولی بین ساحت ذهن و جسم.
همه چی ایرانیش خوبه؛ جمله آقای قربانی عزیز است فک کنم🍃🌹
ارتباط غزل ۵۸ و غزل ۲۱۴ 😎🫀🔥
برو بچ اون پیام قبل رو نوشتم با هنسفری داشتم گوش میدادم اتوماتیک رف اپیزود بعدی ی لحظه بهت زده شدم این غزل پلی شد🙄🫢🥹🍀🫀🧧 حافظ دیگه پی وی داره بهم پیام میده موافقید!!!؟🤣😂😅🤣😆
آهان بنظرم همینه که عیسی میگه من قبل از آدم بوده ام. چون پدری نداشته چون لوح سفید بوده و اصلا این گذاره ها و فکریت توی ذهنش نبوده. حالا آیا باید من از پدرم بخاطر این گذاره های ذهنیم ناراحت بشم. نه چون جهان برای هرکدوممون متفاوت بوده و قابل درکه که پدرِ منم شاید همین جور بوده
درسته كه محصولات مراقبت از پوستِ فرانسوى خيلى عالى هستن تا جايى كه ميشه مزه شون كرد🤭 ولى خب باز شما سعى كنيد حين شستن ظرف ها از دستكش استفاده كنيد لطفااااا…با ماشين ظرفشويى هم كه تماماً مخالفيد😉😅
. تیتر: آدمها از سگها عصبانی نمیشن . یه سگ کوچولوی بامزه و اجتماعی داره. تازه اومده تو جمع ما ولی تو بغل همهمون نشست و همه را لیس زد. سگه را میگم . صاحبش یا به قول خودش مامانش براش کمی گوشت آورد. سگ بو را استشمام کرد و جلوی پای مامانش بالا پایین پرید. مامان ولی به این راحتی غذا بِده نبود. به سگ گفت اول بشین حالا بچرخ و سگ به طمع طعمه با ولع دستورات را اجرا میکرد . بقیه اش تو کامنت جا نمیشه اینجا نوشتمش: https://www.instagram.com/p/DB2xS3nNvze/?igsh=bHQ0djlsbXd2aW1o
56:56 چه معنای استعاری جالبی از پدر نداشتن عیسی👌
فرزان جان اینکه گفتی"زمان برایِ عارف معنا نداره"،در گذشته از زبانِ "کانت" هم گفته شده که "زمان ابزاریست که ذهن برایِ فهمیدنِ جهانِ پیرامونش از آن استفاده می کند نه اینکه بصورتِ مستقل از ذهنِ انسان، وجود داشته باشد" و "روپرت اسپیرا" فیلسوفِ معاصر هم،مشابه همین رو میگه " اینطور نیست که گذشته و آینده در دو طرفِ "اکنون" باشند،اکنون لحظه نیست،ابدیت است،با عبور از فیلترِ ذهن ،به شکلِ زمان پدیدار می شود، ذهن مثلِ منشوری،زمان رو همانندِ نور شکست میده و تبدیل به یک بُعد میکنه،ولی زمان هیچ بُعدی نداره"
فراق و وصال تضادی با اگزیستانسیالیسم نداره؟