Discover1001 شبشب ۱۲۳- حکایت ملک‌نعمان و فرزندانش
شب ۱۲۳- حکایت ملک‌نعمان و فرزندانش

شب ۱۲۳- حکایت ملک‌نعمان و فرزندانش

Update: 2025-07-102
Share

Description

«چون دختر قمرمنظر مرا در میان خانۀ دربسته دید، پیش آمده مرا به کنار گرفت و بر زمینم انداخت و بر سینۀ من بنشست و شکم مرا چنگل همی‌گرفت و همی‌فشرد...»


عزیزه از عشق عزیز دق کرد و مرد، اما عزیز هیچ از او یاد نمی‌کرد و یک سال و اندی با معشوقه‌اش به شادکامی می‌گذراند تا آنکه شبی در میان کویی به پیرزنی برخورد که از او خواست به خانه‌اش بیاید و برایش نامه‌ای بخواند. عزیز بی‌آنکه بداند چه در پیش رو دارد، پذیرفت. امشب ببینیم عزیز چه سرنوشتی در پیش دارد.


بعضی واژه‌های دشوار شب ۱۲۳:

چنگل: نیشگون

رخام: مرمر

بدیع الجمال: زیبا

عدول: جمعِ عادل

ذمت: ذمه، عهده



Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

شب ۱۲۳- حکایت ملک‌نعمان و فرزندانش

شب ۱۲۳- حکایت ملک‌نعمان و فرزندانش