فضای خصوصی زیر سایه امنیتی: بازداشت هنرمندان و نشانههای یک فشار ساختاری
Update: 2025-12-03
Description
بازداشت چهرههای سینمایی در یک جشن تولد، موج تازهای از نگرانی درباره دخالت حکومت در زندگی خصوصی هنرمندان ایجاد کرده است. جزئیات پرونده و پیامدهای فرهنگی آن را بررسی کردهایم. گفتوگو با سه کارشناس.بازداشت چند بازیگر شناختهشده در تهران در یک مهمانی خصوصی، دوباره بحث دخالت نهادهای امنیتی در حوزه فرهنگ و هنر را زنده کرده است؛ دخالتی که بسیاری آن را فراتر از یک برخورد موردی و بخشی از روند رو به گسترش محدودیتها در دو سال اخیر میدانند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
ماجرا از زمانی آغاز شد که پلیس با ورود به خانه علی شادمان، بازیگر سینما، حدود ۲۰ نفر را بازداشت کرد. گزارش اولیه بدون ذکر نام منتشر شد، اما طی ساعات بعد رسانههای نزدیک به حکومت اسامی برخی چهرههای شناختهشده مانند سحر دولتشاهی، ستاره پسیانی و پارسا پیروزفر را منتشر کردند.
در کنار روایت رسمی پلیس از "گزارش مردمی"، برخی منابع غیررسمی نیز از اختلافات شخصی میان شادمان و یک کارگردان باسابقه سخن گفتند؛ ادعایی که هیچ مقام رسمی آن را تایید یا رد نکرده است.
انجمن بازیگران سینمای ایران در بیانیهای با انتقاد از نحوه ورود مأموران و انتشار اسامی بازداشتشدگان، این رفتار را "نقض آشکار اصول انسانی و حقوقی" توصیف کرد. این انجمن تاکید کرد که حتی در صورت وقوع تخلف، حریم خصوصی شهروندان تا پیش از رسیدگی قضایی، باید محفوظ بماند و انتشار این اطلاعات پیامی نگرانکننده برای جامعه هنری دارد.
در عین حال چندین رسانه نیز اشاره کردهاند که چنین برخوردهایی همزمان با برگزاری جشنواره فیلم فجر رخ میدهد، امری که میتواند به چهره فرهنگی ایران لطمه بزند.
از سوی دیگر جواد هاشمی، بازیگر شناختهشده سینما و تلویزیون ایران، در ویدئویی نسبت به این اقدام واکنش تندی نشان داد و گفت: «مدتی است که دسیسه کردند علیه اهالی سینما. وارد حریم خصوصی و خانه شخصی افراد شدند و تعدادی از همکاران ما را دستگیر کردند. قانونی است؟ شرعی است؟ عرفی است؟ شما با چه اجازهای چنین غلطی میکنید؟ از کی خط میگیرید؟ چرا میخواهید سینما را بدنام کنید؟»
هاشمی افزود: «من نمیفهمم این چه دسیسهای است. کی باید الان برای اینکه آبروی این افراد رفته یک حرکتی بکند؟ دو گناه بزرگ کردید: یکی ورود به حریم شخصی که محترم است، و دوم منتشر کردن اسامی برای بردن آبروی مردم.»
برای بسیاری از ناظران، این بازداشتها تنها یک اختلاف شخصی نیست، بلکه نمادی از گسترش خطوط قرمزی است که حکومت در حوزههای اجتماعی و فرهنگی ترسیم میکند؛ خطوطی که اکنون به فضای خصوصی شهروندان هم رسیده است.
کارشناسان چه میگویند؟
یوسف دردیانی، فارغالتحصیل سینما در گفتوگو با دویچهوله فارسی میگوید، بازداشت چهرههای هنری در یک مهمانی خصوصی و انتشار اسامی آنها پیش از هر رسیدگی عادلانه قضایی نشان میدهد که حکومت وارد روند تازهای شده که در آن تلاش میکند مرزهای امنیتی خود را به زندگی خصوصی هنرمندان و حوزه فرهنگ گسترش دهد. از نظر او این رفتار، همان الگوهایی است که هانا آرنت، فیلسوف سیاسی قرن بیستم آن را ویژگی نظامهای تمامیتخواه میداند.
یوسف دردیانی میگوید: «چنین برخوردهایی اعتماد عمومی را تضعیف میکند، آزادی هنری را محدود میسازد و پیام روشنی برای جامعه فرهنگی دارد و آن این است که خط قرمزهای نظام در حال گسترش است.»
بهگفته او، این ماجرا تنها یک پرونده فردی نیست، بلکه بخشی از فشار ساختاری است که در دو سال گذشته بر عرصه هنر و فرهنگ تشدید شده است.
او اضافه میکند: «رفتارهای تازه جمهوری اسلامی نشان میدهد که این نظام نهتنها تحمل استقلال فرهنگی را ندارد، بلکه از ترس نفوذ جامعه هنری، حریم خصوصی شهروندان را هم به میدان کنترل خود تبدیل میکند.»
پویان خوشحال، روزنامهنگار ایرانی ساکن کلن آلمان، نیز درباره یورش نیروهای امنیتی به مهمانی خصوصی علی شادمان به دویچهوله میگوید که این اتفاق تازهای در جمهوری اسلامی نیست؛ همانطور که "این حکومت ۵۰ سال است در زندگی مردم سرک میکشد."
او میگوید، ورود سازمانیافته ماموران امنیتی به جشن تولد هنرمندان "مرحله تازهای از همان روند قدیمی است، ترکیبی از نمایش قدرت، یک پیام سیاسی و هشداری به گروهی که در سالهای اخیر تلاش کردهاند صدای مردم باشند."
این روزنامهنگار ساکن آلمان با اشاره به نحوه روایت رسمی ماجرا میگوید: «وقتی یک دورهمی کوچک را با عباراتی مثل عملیات اطلاعاتی توصیف میکنند، پیامش خیلی واضح است: مرز میان امنیت ملی و زندگی روزمره عملا برداشته شده.»
او تاکید میکند که این برخورد "نه دغدغه اخلاقی دارد و نه ربطی به اجرای قانون، بلکه تلاشی است برای کشاندن نظارت و کنترل به آخرین پناهگاه مردم یعنی خانههایشان". به گفته او، "این سطح از ورود به حریم خصوصی، در این شکل و با این شدت، سابقه نداشته" و نشان میدهد که حکومت میخواهد تعریف تازهای از حوزه خصوصی شهروندان در دوران پس از جنبش "زن، زندگی، آزادی" ارائه دهد.
او ادامه میدهد: «این اتفاق را نمیشود جدا از پسلرزههای خیزش سراسری دید. جامعه هنری در آن دوران نقش مهمی در روایتگری و همبستگی داشت. حالا پیام مستقیم به آنها رسیده: خانه شما هم میتواند هدف باشد.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
خوشحال هشدار میدهد که اگر جامعه این اتفاق را بهدلیل "دلزدگی از سلبریتیها" عادی کند، فردای آن روز همان شیوه میتواند سراغ گروههای دیگر برود: «معلم، دانشجو یا هر شهروندی که سبک زندگیاش با معیارهای رسمی جمهوری اسلامی سازگار نیست.»
او در پایان یک سوال بنیادین مطرح میکند: «در ایران امروز، خانه هنوز خانه است؟ حریم خصوصی حق بنیادین شهروند است، نه امتیازی که حکومت هر وقت خواست پس بگیرد. یورش اخیر نشانه این است که کنترل زندگی مردم دیگر فقط به خیابان محدود نیست. اگر در برابرش واکنش شکل نگیرد، فردا فقط هنرمندان هدف نخواهند بود و بخش مهمی از تلاشهای جامعه برای بازپسگیری آزادیها از دست میرود.»
مهدی نخلاحمدی، روزنامهنگار، نیز به دویچه وله فارسی در همین زمینه میگوید که این بازداشت "فقط یک پرونده قضایی نیست، بلکه زنگ خطری برای کل جامعه ایران است."
به اعتقاد او، حکومت در موقعیتی متناقض قرار گرفته است: «از یک طرف تلاش میکند خط قرمزها را حفظ کند، چون عقبنشینی را آغاز سقوط میداند، و از طرف دیگر میفهمد ادامه همین مسیر میتواند هزینههای سنگینی برای خودش داشته باشد و حتی همان سقوط را تسریع کند.»
به گفته نخلاحمدی، این تناقض باعث "تصمیمهای بیثبات و کوتاهمدت" میشود که مسیر مشخصی هم ندارند.
او با اشاره به بازداشت هنرمندان میگوید: «وقتی کسانی که صدای مستقل جامعهاند با نقض حریم خصوصی، بازداشت و رسانهای شدن پیش از حکم روبهرو میشوند، آن هم در شرایط حساسی که برخی صاحبنظران احتمال درگیری مجدد با اسرائیل را منتفی نمیدانند، پیام روشن است: اگر از سیاستهای حکومت جانبداری نکنی، سادهترین گزینه برایت سکوت است.»
نخلاحمدی بر تفاوت میان دو مفهوم تاکید میکند: «برابر بودن در برابر قانون یعنی همه شهروندان حق برابر دارند، اما مهمتر از آن برخورد برابر با قانون است؛ یعنی دادرسی شفاف، احترام به حریم شخصی، روند عادلانه و پرهیز از نمایش دادن پرونده قبل از صدور حکم.»
او در پایان میگوید، وقتی این اصول «بهوضوح نادیده گرفته میشود»، مخاطب فقط چند هنرمند نیستند، بلکه «هدف اصلی، انتقال ترس و ارعاب به کل جامعه است.»
در نهایت، ماجرای بازداشت در خانه علی شادمان تنها یک خبر جنجالی درباره چند چهره مشهور نیست. برای بسیاری از هنرمندان و فعالان فرهنگی، این اتفاق نشانهای است از اینکه جدایی میان حوزه خصوصی و مداخله امنیتی روزبهروز کمرنگتر میشود؛ و اینکه فشارهای ساختاری بر فضای فرهنگ همچنان رو به افزایش است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
ماجرا از زمانی آغاز شد که پلیس با ورود به خانه علی شادمان، بازیگر سینما، حدود ۲۰ نفر را بازداشت کرد. گزارش اولیه بدون ذکر نام منتشر شد، اما طی ساعات بعد رسانههای نزدیک به حکومت اسامی برخی چهرههای شناختهشده مانند سحر دولتشاهی، ستاره پسیانی و پارسا پیروزفر را منتشر کردند.
در کنار روایت رسمی پلیس از "گزارش مردمی"، برخی منابع غیررسمی نیز از اختلافات شخصی میان شادمان و یک کارگردان باسابقه سخن گفتند؛ ادعایی که هیچ مقام رسمی آن را تایید یا رد نکرده است.
انجمن بازیگران سینمای ایران در بیانیهای با انتقاد از نحوه ورود مأموران و انتشار اسامی بازداشتشدگان، این رفتار را "نقض آشکار اصول انسانی و حقوقی" توصیف کرد. این انجمن تاکید کرد که حتی در صورت وقوع تخلف، حریم خصوصی شهروندان تا پیش از رسیدگی قضایی، باید محفوظ بماند و انتشار این اطلاعات پیامی نگرانکننده برای جامعه هنری دارد.
در عین حال چندین رسانه نیز اشاره کردهاند که چنین برخوردهایی همزمان با برگزاری جشنواره فیلم فجر رخ میدهد، امری که میتواند به چهره فرهنگی ایران لطمه بزند.
از سوی دیگر جواد هاشمی، بازیگر شناختهشده سینما و تلویزیون ایران، در ویدئویی نسبت به این اقدام واکنش تندی نشان داد و گفت: «مدتی است که دسیسه کردند علیه اهالی سینما. وارد حریم خصوصی و خانه شخصی افراد شدند و تعدادی از همکاران ما را دستگیر کردند. قانونی است؟ شرعی است؟ عرفی است؟ شما با چه اجازهای چنین غلطی میکنید؟ از کی خط میگیرید؟ چرا میخواهید سینما را بدنام کنید؟»
هاشمی افزود: «من نمیفهمم این چه دسیسهای است. کی باید الان برای اینکه آبروی این افراد رفته یک حرکتی بکند؟ دو گناه بزرگ کردید: یکی ورود به حریم شخصی که محترم است، و دوم منتشر کردن اسامی برای بردن آبروی مردم.»
برای بسیاری از ناظران، این بازداشتها تنها یک اختلاف شخصی نیست، بلکه نمادی از گسترش خطوط قرمزی است که حکومت در حوزههای اجتماعی و فرهنگی ترسیم میکند؛ خطوطی که اکنون به فضای خصوصی شهروندان هم رسیده است.
کارشناسان چه میگویند؟
یوسف دردیانی، فارغالتحصیل سینما در گفتوگو با دویچهوله فارسی میگوید، بازداشت چهرههای هنری در یک مهمانی خصوصی و انتشار اسامی آنها پیش از هر رسیدگی عادلانه قضایی نشان میدهد که حکومت وارد روند تازهای شده که در آن تلاش میکند مرزهای امنیتی خود را به زندگی خصوصی هنرمندان و حوزه فرهنگ گسترش دهد. از نظر او این رفتار، همان الگوهایی است که هانا آرنت، فیلسوف سیاسی قرن بیستم آن را ویژگی نظامهای تمامیتخواه میداند.
یوسف دردیانی میگوید: «چنین برخوردهایی اعتماد عمومی را تضعیف میکند، آزادی هنری را محدود میسازد و پیام روشنی برای جامعه فرهنگی دارد و آن این است که خط قرمزهای نظام در حال گسترش است.»
بهگفته او، این ماجرا تنها یک پرونده فردی نیست، بلکه بخشی از فشار ساختاری است که در دو سال گذشته بر عرصه هنر و فرهنگ تشدید شده است.
او اضافه میکند: «رفتارهای تازه جمهوری اسلامی نشان میدهد که این نظام نهتنها تحمل استقلال فرهنگی را ندارد، بلکه از ترس نفوذ جامعه هنری، حریم خصوصی شهروندان را هم به میدان کنترل خود تبدیل میکند.»
پویان خوشحال، روزنامهنگار ایرانی ساکن کلن آلمان، نیز درباره یورش نیروهای امنیتی به مهمانی خصوصی علی شادمان به دویچهوله میگوید که این اتفاق تازهای در جمهوری اسلامی نیست؛ همانطور که "این حکومت ۵۰ سال است در زندگی مردم سرک میکشد."
او میگوید، ورود سازمانیافته ماموران امنیتی به جشن تولد هنرمندان "مرحله تازهای از همان روند قدیمی است، ترکیبی از نمایش قدرت، یک پیام سیاسی و هشداری به گروهی که در سالهای اخیر تلاش کردهاند صدای مردم باشند."
این روزنامهنگار ساکن آلمان با اشاره به نحوه روایت رسمی ماجرا میگوید: «وقتی یک دورهمی کوچک را با عباراتی مثل عملیات اطلاعاتی توصیف میکنند، پیامش خیلی واضح است: مرز میان امنیت ملی و زندگی روزمره عملا برداشته شده.»
او تاکید میکند که این برخورد "نه دغدغه اخلاقی دارد و نه ربطی به اجرای قانون، بلکه تلاشی است برای کشاندن نظارت و کنترل به آخرین پناهگاه مردم یعنی خانههایشان". به گفته او، "این سطح از ورود به حریم خصوصی، در این شکل و با این شدت، سابقه نداشته" و نشان میدهد که حکومت میخواهد تعریف تازهای از حوزه خصوصی شهروندان در دوران پس از جنبش "زن، زندگی، آزادی" ارائه دهد.
او ادامه میدهد: «این اتفاق را نمیشود جدا از پسلرزههای خیزش سراسری دید. جامعه هنری در آن دوران نقش مهمی در روایتگری و همبستگی داشت. حالا پیام مستقیم به آنها رسیده: خانه شما هم میتواند هدف باشد.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
خوشحال هشدار میدهد که اگر جامعه این اتفاق را بهدلیل "دلزدگی از سلبریتیها" عادی کند، فردای آن روز همان شیوه میتواند سراغ گروههای دیگر برود: «معلم، دانشجو یا هر شهروندی که سبک زندگیاش با معیارهای رسمی جمهوری اسلامی سازگار نیست.»
او در پایان یک سوال بنیادین مطرح میکند: «در ایران امروز، خانه هنوز خانه است؟ حریم خصوصی حق بنیادین شهروند است، نه امتیازی که حکومت هر وقت خواست پس بگیرد. یورش اخیر نشانه این است که کنترل زندگی مردم دیگر فقط به خیابان محدود نیست. اگر در برابرش واکنش شکل نگیرد، فردا فقط هنرمندان هدف نخواهند بود و بخش مهمی از تلاشهای جامعه برای بازپسگیری آزادیها از دست میرود.»
مهدی نخلاحمدی، روزنامهنگار، نیز به دویچه وله فارسی در همین زمینه میگوید که این بازداشت "فقط یک پرونده قضایی نیست، بلکه زنگ خطری برای کل جامعه ایران است."
به اعتقاد او، حکومت در موقعیتی متناقض قرار گرفته است: «از یک طرف تلاش میکند خط قرمزها را حفظ کند، چون عقبنشینی را آغاز سقوط میداند، و از طرف دیگر میفهمد ادامه همین مسیر میتواند هزینههای سنگینی برای خودش داشته باشد و حتی همان سقوط را تسریع کند.»
به گفته نخلاحمدی، این تناقض باعث "تصمیمهای بیثبات و کوتاهمدت" میشود که مسیر مشخصی هم ندارند.
او با اشاره به بازداشت هنرمندان میگوید: «وقتی کسانی که صدای مستقل جامعهاند با نقض حریم خصوصی، بازداشت و رسانهای شدن پیش از حکم روبهرو میشوند، آن هم در شرایط حساسی که برخی صاحبنظران احتمال درگیری مجدد با اسرائیل را منتفی نمیدانند، پیام روشن است: اگر از سیاستهای حکومت جانبداری نکنی، سادهترین گزینه برایت سکوت است.»
نخلاحمدی بر تفاوت میان دو مفهوم تاکید میکند: «برابر بودن در برابر قانون یعنی همه شهروندان حق برابر دارند، اما مهمتر از آن برخورد برابر با قانون است؛ یعنی دادرسی شفاف، احترام به حریم شخصی، روند عادلانه و پرهیز از نمایش دادن پرونده قبل از صدور حکم.»
او در پایان میگوید، وقتی این اصول «بهوضوح نادیده گرفته میشود»، مخاطب فقط چند هنرمند نیستند، بلکه «هدف اصلی، انتقال ترس و ارعاب به کل جامعه است.»
در نهایت، ماجرای بازداشت در خانه علی شادمان تنها یک خبر جنجالی درباره چند چهره مشهور نیست. برای بسیاری از هنرمندان و فعالان فرهنگی، این اتفاق نشانهای است از اینکه جدایی میان حوزه خصوصی و مداخله امنیتی روزبهروز کمرنگتر میشود؛ و اینکه فشارهای ساختاری بر فضای فرهنگ همچنان رو به افزایش است.
Comments
In Channel




