قتل این خسـته به شمشیر تو تقدیر نبود ۲۰۹
Update: 2025-01-13166
Description
غزل نمره ۲۰۹
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبود
ور نه هيچ از دل بیرحم تو تقصير نبود
من ديوانه چو زلف تو رها میکردم
هيچ لايقترم از حلقهی زنجير نبود
يا رب آينهی حسن چه جوهر دارد
که در او آه مرا قوت تاثير نبود
سر ز (حیرت) حسرت به در ميکدهها برکردم
چون شناسای تو در صومعه يک پير نبود
نازنينتر ز قدت در چمن ناز نرست
خوشتر از نقش تو در عالم تصوير نبود
تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم
حاصلم دوش بجز ناله شبگير نبود
آن کشيدم ز تو ای آتش هجران که چو شمع
جز فنای خودم از دست تو تدبير نبود
آيتی بود (ز) عذاب انده حافظ بی تو
که بر هيچ کسش حاجت تفسير نبود
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands
Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
ساقی بیا که عشق ندا میکند بلند کان کس که گفت قصه ی ما هم ز ما شنید روحم پر میکشه واسه این بیت از زبان شجریان و اینکه در تنهایی بود که با این پادکست آشنا شدم اینو مدیون تنهایی هستم
خوانش غزل نمره ٢٠٩🥀 01:03:58
💥خوانش سوانحالعشاق_فصل ٢١ 33:53
تا کمر همچو صبا باز به کوی تو رسم مناون معنی دیکه شو متوجه نشدم
چقدر خوب بود این پادکست. دستمریزاد. روحم رو نوازش داد و لذت بخش بود ممنونم. 🙏🙏🙏 چقدر خوشحالم که باهاتون آشنا شدم
شاد بودن هنر است گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد زندگی صحنهی یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمهی خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد "ژاله اصفهانی"
آدم فضاییها لامبورگینی چیزی دارن؟ ۴۰۰هزار دلار!😅
حب پس چی باعث غلیان خشم میشه وقتی سیلی میخوریم اگه خود ماهیت سیلی خشم برانگیزاننده نیست؟
از دور موسیقی غزل حافظ رو که شنیدم فکر کردم زنده یاد حشمت لرنژاده، ملودیش شبیهه
آینه ش نانو بود😁
🌹🌹🌹
گر رنج پیشت آید و گر راحت ای حکیم نسبت مکن بغیر که اینها خدا کند
برای شافل فعل مذکر به کار بردی. آیا شافل مرد است؟
چند روزی میشه که ۳ دقیقه اول رو میزنم میره جلو
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر آرامتر از آهو بی باکتر از شیرم هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
مدتیه که روزها رو با گوش کردن به سخن صدای عشق میگذرونم اینقدر زیبا و پر معنی با صدای گیرای شما منو از گوش کردن به پادکست های دیگه باز داشته کارت عالیه فرزان جان
این روزها خیلی روزهای عجیبی اند، باز هم بیشتر میفهمم که هیچ نمی دانیم 🕊️🤍✨
سلااام.. برنامه امروزم عاالی بود . ممنون 🙂
با توضیحات اسپینوزایی امروز، دارم یه مفاهیمی مثل «به درون راه دادن» و «شکر بودن» و.. رو بهتر درک میکنم.
هرروز که میگذره از شدت عشق حالم خراب تر میشه(گریه هایی که با خنده ست).نمیدونم چرا مسئولیت سنگینی انگار تو قلبم حس میکنم...ولی میدونم حسم غلط نیست. میدونم اون به من مشتاقه... ولی عشقش عاشق واقعی میطلبه! من مطمئنم از پسش برمیام... شماهم تو اوج ناراحتی هاتون از این گریه های با طعم خنده میکنید؟که حتی بابت حال خرابتون هم شاکر باشید؟