همچنان شاهد قضاوتهای کلیشهای و مذهبپسند دربارهی خیانت و طلاقایم، ولی کاش پیشاز هر قضاوتی، به نبرد دو نیرویی که تولستوی بر آنها تاکید کرده بیاندیشیم:
نیروی روحانی عشق و بخشایش که کارنین نمایندهی آنست.
و نیرویی کژمدار که بخشش و کار درخشان کارنین را ضایع میکند و با لبخندی موذیانه و تمسخرآمیز، عمل او را بیفایده و نابخردانه میداند.
اما کدامیک ازین دو نیرو، راستین و حقیقی است؟
Sep 1st
Reply (3)
Zahra Ghajari
چقدر تو جامعه روس خیانت چیز عادیه که انقدر راحت در موردش حرف میزنند
Aug 7th
Reply
Maryam
بیچاره الکساندرویچ
Jul 30th
Reply (1)
Ensi jahany
داستانی زیبا باخوانش بسیار خوب وماهرانه
Jun 8th
Reply
Atena
آنا رو درک نکردم
چرا با طلاق مخالفت کرد؟!
May 24th
Reply (2)
maral benisi
چه پایان تلخی
Mar 24th
Reply
maral benisi
استیوا و آنا (خواهر و برادر ) ذاتا خیانت کار و بی شرم و خودخواه هستن
زندگی بدون عشق واقعا با جهنم فرقی نداره ولی خیانت کردن به دیگران و شکستن دل دیگران خیلی کار کثیفیه
آدما هیچ وقت نمیتونن خیانت و فراموش کنن
Mar 24th
Reply (1)
Maryam Afshari
🪷
Feb 5th
Reply
Rashin Azar
واقعا بعضی از آدما ظرفیت و لیاقت بخشش و گذشت رو ندارن و چقدر تولستوی درست و بجا از زبون الکساندروویچ درباره عدم موافقتش با طلاق آنا، با خواننده حرف میزنه. یه جا همون اوایل آنا درباره شوهر خودش میگه شاید جذاب و عاشق پیشه نباشه ولی مردیه شریف و بلندنظر. کاش همیشه این تو ذهنش بود. عشق تمام زندگی نیست. گاهی محبت همراه احترام و توجه های کوچیک اثرش بیشتر از عشقه. اعتماد شوهرش بهش کافی نبود براش؟
من عاشق لوین شدم
خواهر و برادر دوتاشونم لاشین 😂
آنا گیر آورده مارو بخدا!! طلاقشو نمیخوام چیه اخه 😑
واقعا فکرش رو نمیکردم اینطور پیش بره..
آلکساندروویچ رو بی شرمانه کشتن...
👏🏻👏🏻🥇
همچنان شاهد قضاوتهای کلیشهای و مذهبپسند دربارهی خیانت و طلاقایم، ولی کاش پیشاز هر قضاوتی، به نبرد دو نیرویی که تولستوی بر آنها تاکید کرده بیاندیشیم: نیروی روحانی عشق و بخشایش که کارنین نمایندهی آنست. و نیرویی کژمدار که بخشش و کار درخشان کارنین را ضایع میکند و با لبخندی موذیانه و تمسخرآمیز، عمل او را بیفایده و نابخردانه میداند. اما کدامیک ازین دو نیرو، راستین و حقیقی است؟
چقدر تو جامعه روس خیانت چیز عادیه که انقدر راحت در موردش حرف میزنند
بیچاره الکساندرویچ
داستانی زیبا باخوانش بسیار خوب وماهرانه
آنا رو درک نکردم چرا با طلاق مخالفت کرد؟!
چه پایان تلخی
استیوا و آنا (خواهر و برادر ) ذاتا خیانت کار و بی شرم و خودخواه هستن زندگی بدون عشق واقعا با جهنم فرقی نداره ولی خیانت کردن به دیگران و شکستن دل دیگران خیلی کار کثیفیه آدما هیچ وقت نمیتونن خیانت و فراموش کنن
🪷
واقعا بعضی از آدما ظرفیت و لیاقت بخشش و گذشت رو ندارن و چقدر تولستوی درست و بجا از زبون الکساندروویچ درباره عدم موافقتش با طلاق آنا، با خواننده حرف میزنه. یه جا همون اوایل آنا درباره شوهر خودش میگه شاید جذاب و عاشق پیشه نباشه ولی مردیه شریف و بلندنظر. کاش همیشه این تو ذهنش بود. عشق تمام زندگی نیست. گاهی محبت همراه احترام و توجه های کوچیک اثرش بیشتر از عشقه. اعتماد شوهرش بهش کافی نبود براش؟