بیانات حضرت آیت الله کمیلی خراسانی در شرح دعای «خابَ الوافِدُونَ عَلى غَيْرِكَ»
Description
بسم الله الرحمن الرحیم
دانلود فایل صوتی بیانات آیت الله کمیلی خراسانی در شرح دعای ماه رجب»
تاریخ: ۱۳۹۷/۱۲/۱۸
مدت زمان: ۰۰:۲۴:۱۱
حجم فایل: 5.6 مگابایت
بیانات حضرت آیت الله کمیلی خراسانی در شرح دعای «خابَ الوافِدُونَ عَلى غَيْرِكَ»؛
یکی اعمال ماه رجب خواندن دعاهای متنوعی است که در این ماه شریف آمده است. از جملۀ این ادعیه، دعایی است که حضرت امام صادق «صلوات الله و سلامه علیه» فرمودهاند که در هر روز از روزهای ماه رجب بخوانید. حضرت میفرمایند:
«خابَ الوافِدُونَ عَلى غَيْرِكَ»؛ خدایا آن کسانی که درِ خانهای غیر تو را میزنند و حاجت خود را به سوی شخص دیگری غیر از تو میبرند بدانند که کارشان به خیبت و ناامیدی به نهایت خواهد رسید؛ یعنی تا اراده و مشیت خدا نباشد اگر همۀ امیدِ انسان به غیر خدا باشد بداند که موفق نخواهد شد و باید بیاید و حاجتش را از راه خدا بخواهد. اگر کمکی هم از غیر خدا میخواهد باید از باب مجرای سبب باشد. «أَبَى اَللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ اَلْأَشْيَاءَ إِلاَّ بِأَسْبَابٍ؛ اصول کافی، جلد ۱ ، صفحه ۱۸۳). از باب اینکه مجاری امور از طرف خدا بدست همان بندگان اجرا میشود این با شرطی است که این را مجرای خدا بداند. اگر مجرای خدا نداند و تمام امیدش به این باشد که من اگر سراغ فلانی رفتم او همه کار من را انجام میدهد بداند که کارش به خیبت و ناامیدی خواهد رسید و این تجربه شده است. آنهایی که تمام امیدشان به غیر خدا بوده و بندگان خدا را مجرای کار خدا نمیدانستند کارشان به نتیجه نخواهد رسید و این یک امر تجربه شده است.
«وَخَسِرَ المُتَعَرِّضُونَ اِلاَّ لَكَ»؛ تقریباً جملۀ دوم و دو جملۀ بعدی، مطلب جملۀ اول را تأکید میکند. حضرت امام صادق «علیهالسلام» در جملۀ دوم میفرمایند: آنهایی که خود را در معرض شخصی قرار میدهند تا از او بخواهند حاجتها و نیازهای خود را تأمین کنند بدانند که اینها هم به خسارت و زیان خواهند رسید مگر اینکه نیتش این باشد که فقط تو را در حاجتها و نیازهای خود ببیند؛ اگر هم به سراغ غیر از خدا میرود او را به دید توحیدی و خدایی میبیند.
«وَضاعَ المُلِمُّونَ اِلاَّ بِكَ»؛ همچنین آنهایی که اِلمام و اصرار دارند که حتماً باید کار و نیازشان به نتیجه برسد بدانند که فقط به سبب خدا میتوانند برسند. اگر در نیت و فکرشان غیر خدا باشد بدانند که کارشان ضاعِ خواهد شد؛ یعنی آن مقدمات کار، آن همه همت، آن همه تضییع وقت و آن همه سعی میکنند که بالاخره بروند و یکی را برای کارشان پیدا کنند بدانند که اگر امیدشان فقط به بنده خدا باشد بجایی نخواهند رسید.
«وَاَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ اِلاَّ مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ»؛ امام صادق «علیهالسلام» میفرمایند: کسانی که فضل و کرم خدا را در حاجتها و نیازهای خود نبینند و سراغ غیر خدا بروند و انتجاع و طلب را به در خانۀ غیر خدا ببرند، آنها بدانند به جَدب (قحطی سال) خواهند رسید. یعنی آنها دستشان خالی خواهد بود. پس این چهار جمله تأکید دارد که ما باید نیت خود را برای خدا خالص کنیم و در رفع نیازهایمان اعم از نیازهای دنیوی و معنوی فقط به در خانه خدا برویم و به هر چیزی به دید توحیدی و خدایی نگاه کنیم. البته یک مطلب و نکتهای است و آن اینکه وقتی میگوییم «علی غیرک»، «الا لک»، «الا بک»، «الا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ» این جملات میخواهد منحصر کند که تمام طلب و خواستههای بنده در این است که باید رفت و فقط در خانۀ خدا را زد. حالا این به دو صورت است:
صورت اول اینکه در همین عالم ظاهر با همین اسباب ظاهر، کارها، حاجتها و نیازهای ما برآورده شود.
صورت دوم اینکه ممکن است یک رزق غیبی باشد. یک روزی از غیب به بنده خدا برسد این راه دوم را فراموش نکنید که این هم امکانش هست. یعنی امکان این هست که از غیب بدون اینکه در ظاهر فکرش را کرده باشیم یک دفعه از راهی که ما اصلاً امیدی نداریم حاجت، مطالب، خواستهها و نیازهای ما برطرف شود. پس برآوردن حاجت از دو راه است. یکی از راه اسباب ظاهر است که برای مردم هست و برای ما هم پیش میآید. یک راه هم از غیبیات است که از غیبیات کار ما برآورده شود. آن هم هست و برای بسیاری پیش آمده است.
«بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبينَ، وَخَيْرُكَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبينَ، وَفَضْلُكَ مُباحٌ لِلسَّآئِلينَ، وَنَيْلُكَ مُتاحٌ لِلأمِلينَ»؛ این چهار جمله بعدی هم مثل چهار جمله اول یک مطلب را میگوید که در خانۀ خدا به روی هیچکس بسته نشده است. همه باید این مطلب را بدانند. سیر و سلوک و راه وصول خدا برای همه است. یک وقت فکر نکنید فقط عده خاصی میتوانند راه سلوک را بپیمایند. آنهایی که وارد این راه نمیشوند خودشان مقصر هستند. آنها خودشان نمیخواهند بیایند و نمیآیند. ولی «بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبينَ»؛ خدایا در تو باز است برای هرکسی که رغبت در دل او باشد و بخواهد پیش تو بیاید و بخواهد به معارف تو دست پیدا کند.
«وَخَيْرُكَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبينَ»؛ خدایا خیر تو هم مبتذل (فراهم) است برای هر طالبی که بخواهد طلب کند، بیاید و بخواهد خیرات تو به او برسد.
«وَفَضْلُكَ مُباحٌ لِلسَّآئِلينَ»؛ فضل و کرم تو یک چیزی است که برای هر سائل و گدایی که به در خانه تو بیاید مباحِ مباح است. کرم تو برای او باز و مباح است. مثل آبی که برای همه مباح است. میگویند چند چیز است که برای همه مباح است. آب، آهن، خاک و هوا. آنها را کسی نمیتواند محدود و محصور کند. آنها یک چیز بینالمللی برای همه بندگان خدا اعم از کافر و مسلمان است.
کافر و مسلمان باید از هوا استفاده کنند. کافر و مسلمان باید از خاک دنیا استفاده کنند. کافر و مسلمان باید از این آبی که در این دریاها و رودخانهها هست بهره ببرند؛ چرا روز عاشورا قضیه آب بر اهل بیت اینقدر سخت آمد؟
چون در روایات مقتل آمده است که شما حتی به کلاب (سگها) و خنازیر راه دادید تا از آبی که برای همه از جمله حیوانات مباح است تناول کنند. ولی آب را برای حضرت امام حسین و اهلبیت تحریم کردید. در حالی که این آب برای همه بود و نمیشد جلوی آن را گرفت.
«وَنَيْلُكَ مُتاحٌ لِلأمِلينَ»؛ خدایا دستیابی به تو برای هرکسی که آرزوی این راه و وصول به تو را دارد فراهم است و جلوی آن گرفته نشده است. این همانند جملهای در دعای ابوحمزه ثمالی است که خدایا بین تو و بندهات هیچ حجابی نیست و هر بندهای به تو دسترسی دارد و هر زمان بخواهد پیش تو بیاید، راه را برایش فراهم میکنی و هیچ مانعی برای او نیست.
اما مانع چیست؟ «الا ان تحجبهم الاعمال»؛ اعمال بندگان، حاجب و حائل شده است چون اعمالشان زشت است و گناه میکنند مانعی را برای خود درست میکنند.
«وَ رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصاكَ، وَحِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ ناواكَ»؛ این دو جمله، تغییر مفهوم دارد. یعنی برخلاف جملههای قبلی که توضیح دادیم مفهوم جمله اول با جمله دوم فرق میکند.
«وَ رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصاكَ»؛ یعنی خدایا در این دنیا وضعیت رزقت به صورتی است که هم بندهای که از تو اطاعت میکند از این رزق و روزی برخوردار است و هم بندهای که معصیت و نافرمانی میکند. این یک امر حسی و محسوس است و میبینیم که حتی کفار نیز از رزقهای دنیوی خدا برخوردار هستند.
«وَحِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ ناواكَ»؛ خدایا حلم تو نیز همینطور است. این صبر، حلم، گذشت و عفوی که تو داری یک چیز عامی است که حتی بر آن بندۀ ناواک (فردی که تو را دشمن میدارد و با فرامین تو مخالفت میکند.) نیز عرضه میشود و حلم الهی شامل حال آنها نیز میشود.
الآن میبینیم که افراد جنایتکار نیز تا وقتی اجلشان برسد از حلم، رزق و روزی خداوند برخوردار هستند. ما یک چنین خدای مهربانی داریم. برای اینکه متوجه شویم خداوند چقدر رأفت، صبر، حلم و روزی دارد. اینکه خداوند بخیل نیست و رزق و حلمش عام است و همه را فرا میگیرد. ما وقتی چنین خدای مهربانی داریم باید به سراغش برویم.
«عادَتُكَ الْإِحْسانُ اِلَى الْمُسيئينَ، وَسَبيلُكَ الإِبْقآءُ عَلَى الْمُعْتَدينَ»؛ باز اینجا نیز تغییر مفهوم را میفهمیم. جمله اول میگوید که پروردگارا تو عادت کردهای که همیشه به کسانی که بدکار و گنهکار هستند احسان کنی. ما هم باید از صفات خدا اینگونه برخوردار باشیم. میفرمایند: «تخلق