سالها دفتر ما در گرو صهبا بود ۲۰۳
Update: 2025-01-05
Description
غزل نمره ۲۰۳
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق ميکده از درس و دعای ما بود
دل چو پرگار به هر سو دورانی میکرد
و اندر آن دايره سرگشتهی پابرجا بود
مطرب از درد محبت عملی میپرداخت
که حکيمان جهان را مژه خونپالا بود
میشکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی
بر سرم سايهی آن سرو سهیبالا بود
نيکی پير مغان بين که چو ما بدمستان
هر چه کرديم به چشم کرمش زيبا بود
از بتان آن طلب ار حسنشناسی ای دل
کاين کسی گفت که در علم نظر بينا بود
دفتر دانش ما جمله بشوييد به می
که فلک ديدم و در قصد دل دانا بود
پير گلرنگ من اندر حق ازرقپوشان
رخصت خبث نداد ار نه حکايتها بود
قلب اندودهی حافظ بر او خرج نشد
کاين معامل به همه عيب نهان بينا بود
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands
Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
Comments
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel