سرنوشت یک مرد - میخائیل شولوخوف
Description
سرنوشت یک مرد: ما داستان آندره ساکالوف را میشنویم که برای مرد دیگری که کنار ساحل دیده است، تعریف میکند.
گرداب: داستان جنگ بین ارتش سرخ (بلشویکها) و ارتش سفید و دولت را بیان میکند.
کرهاسب: داستان اسبِ مادهی شخصی به نام تروفیم است که در گرماگرمِ جنگ کرهاسبی را میزاید و باعث میشود جنگ مختل شود.
درس کینهجویی: این داستان نیز مثل داستان اولی، داستان در داستان است و دربارهی اسرای جنگی روسیه است.
خال: داستان کوتاهی است شبیه داستان رستم و سهراب در شاهنامه.
ماجرای شیبالوک: شیبالوک با بچهای تقریباً یکساله وارد پرورشگاه میشود تا بچه را تحویل دهد و خودش به جنگ برگردد.
میخائیل آلکساندروویچ شولوخوف نویسندهی روس اهل اتحاد جماهیر شوروی و برندهی جایزهی ادبی نوبل بود. میخائیل شولوخوف در سال ۱۹۰۵ در روستایی در حومهی جنوبی رود دن متولد شد. پدرش روستایی سادهای از نژاد روس و مادرش از اهالی اوکراین بود.
وی در سال ۱۹۱۸ بهسبب درگرفتن جنگ داخلی در ناحیه دن، ناچار درسش را ناتمام رها کرد و به ارتش سرخ پیوست تا در نبردهایی دربرابر آخرین بازماندگان از هواخواهان ارتش سفید شرکت کند. تأثیر این تجربه در آثار وی بهطرز محسوسی آشکار است. وی نویسندهای واقعگرا بود و در داستانهایش به مردم و انقلاب اکتبر پرداختهاست.
رمان حماسی «دن آرام» از مهمترین آثار وی بهشمار میرود که در چهار جلد از سال ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۰ به نویسندگی آن مشغول بود. از معروفترین داستانهای کوتاه او داستان «خال» است که در دههی چهل شمسی در کتاب هفته ترجمه و چاپ شد.
شولوخوف در سال ۱۹۴۱ برندهی جایزهی استالین و در سال ۱۹۶۰ برندهی جایزهی لنین شد و در سال ۱۹۶۵ جایزهی نوبل ادبیات به وی اهدا شد. آثار گردآوریشدهی شولوخوف در هشت جلد بین سالهای ۱۹۵۶ و ۱۹۶۰ منتشر شد.
عالیه این کتاب
ممنون میشم به کانال منم سر بزنید و نظرتون رو بدونم.🌹🌱 https://castbox.fm/vua/27980875
خوانش کتاب خوب بود ولی محتوای کتاب بنظرم جذاب نبود. یک سری داستان غیر رتبط به هم که صرفا فقط از دوران جنگ جهانی اول و شرایط شوروی اون دوران داره صحبت میکنه.
ای کاش صدا ساکالوف رو انقدر همراه طنز و شیرینی نمی خوندید... همه ی مردان پیر جنگ دیده این طور نیستن احتمالا. توصیه می کنم آرشیو صداهای دادگاه نورنبرگ، قسمت مربوط به شهادت روس ها رو بشنوید. سپاس
ممنونم از خوانش خوبتون
بسیار عالی
خیلییی عالی بود متشکرم♥️
بیخود نیست که شولوخوف جایزه لنین و استالین رو برده، چون طبق داستانهاش کاملا ذوب در کمونیست هست و بنفع حزب حاکم و تفکر اون دوره ها داستان سرایی کرده، مردانی که در داستان اول با کمترین امکانات، بیشترین جان نثاری رو در راه جمهوری سوسیالیستی شوروی داشتن و تا آخرین قطره خون میجنگیدن و یا در داستان دوم بنفع مزارع اشتراکی و بر ضد مالکیت و ارباب مسلکی داستان سُرایی کرده 😆😅😀
سلام و سپاس احتراما از گویندگان ایران صدا تقاضا داریم فقط کتاب را بخوانند و گویندی نکنند رشته داستان از افکار شنونده خارج میشه جالب نیست اصلا هیچ کدام از داستانها را نمیشود گوش کرد متشکرم🩷
منم نتونستم گوش کنم نقش پیرمرد مسخره بود کاش کمی ارومتر میخوندید کدوم پیرمرد انرژی داره انقدر تند تند حرف بزنه
آرام باش دنیای ذهن من میخواهم فقط گوش کنم ؛؛ هر از گاهی در تراس سیگاری بکشم به افتخار این ارامشم . در انطرف تر گوشه ایی تاریک خانه ام گلی برگهایش به نشانه بیزار بودن از سیگارم برکهایش را صلاخی کرده هست .
کاش اصلا تغییر صدا برای شخصیت ها رو اعمال نمیکردید . با اینکه موضوع داستان ظاهرا خوب بود اما یک ربع بیشتر من گوش ندادم ،چون مصنوعی بودن صداها چنان ذهن ادم رو درگیر میکرد که موضوع اصلی . .
چقدر صدای پیر مرد دوست داشتم، خسته نباشید عالی بود