Discoverخوانش‌های گنجورسعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳ با خوانش محمدرضا مومن نژاد
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ  ۱۱۳ با خوانش محمدرضا مومن نژاد

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳ با خوانش محمدرضا مومن نژاد

Update: 2025-12-11
Share

Description

غزل شمارهٔ ۱۱۳ از (سعدی » دیوان اشعار » غزلیات) را با خوانش محمدرضا مومن نژاد بشنوید.


فایل صوتی متناظر را می‌توانید در قالب mp3 از این نشانی (اندازه 7.20 مگابایت) دریافت کنید.


متن خوانش:


مرا از آن چه که بیرونِ شهر، صحرایی‌ست؟



قرینِ دوست به هرجا که هست، خوش جایی‌ست




کسی که روی تو دیده‌ست از او عجب دارم



که باز در همه عمرش سرِ تماشایی‌ست




امیدِ وصل مدار و خیالِ دوست مبند



گرت به خویشتن از ذکرِ دوست، پروایی‌ست




چو بر ولایتِ دل دست یافت لشکرِ عشق



به دست باش که هر بامداد، یغمایی‌ست




به بوی زلف تو با باد، عیش‌ها دارم



اگرچه عیب کنندم که بادپیمایی‌ست




فَراغِ صحبتِ دیوانگان کجا باشد



تو را که هر خَمِ مویی، کمندِ دانایی‌ست؟




ز دستِ عشق تو هرجا که می‌روم دستی



نهاده بر سر و خاری شکسته در پایی‌ست




هزار سرو به معنی به قامتت نرسد



وگرچه سرو، به صورت، بلندبالایی‌ست




تو را که گفت که حلوا دهم به دستِ رقیب؟



به دستِ خویشتنم زهر ده که حلوایی‌ست




نه خاص در سرِ من، عشق در جهان آمد



که هر سری که تو بینی، رهینِ سودایی‌ست




تو را ملامتِ سعدی حلال کی باشد؟



که بر کناری و او در میانِ دریایی‌ست

Comments 
loading
In Channel
loading
00:00
00:00
1.0x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ  ۱۱۳ با خوانش محمدرضا مومن نژاد

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳ با خوانش محمدرضا مومن نژاد

ganjoor+ava@ganjoor.net (محمدرضا مومن نژاد)