سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزلِ شمارهٔ ۱۱۸ با خوانش محمدرضا مومن نژاد
Update: 2025-12-11
Description
غزلِ شمارهٔ ۱۱۸ از (سعدی » دیوان اشعار » غزلیات) را با خوانش محمدرضا مومن نژاد بشنوید.
فایل صوتی متناظر را میتوانید در قالب mp3 از این نشانی (اندازه 6.51 مگابایت) دریافت کنید.
متن خوانش:
جان ندارد هر که جانانیش نیست
تنگعیشست آن که بستانیش نیست
هر که را صورت نبندد سِرِّ عشق
صورتی دارد ولی جانیش نیست
گر دلی داری به دلبندی بده
ضایع آن کشور که سلطانیش نیست
کامران آن دل که محبوبیش هست
نیکبخت آن سَر که سامانیش نیست
چشمِ نابینا زمین و آسمان
زان نمیبیند که انسانیش نیست
عارفان درویشِ صاحبدرد را
پادشا خوانند گر نانیش نیست
ماجرایِ عقل پرسیدم ز عشق
گفت معزولست و فرمانیش نیست
دردِ عشق از تندرستی خوشترست
گرچه بیش از صبر درمانیش نیست
هر که را با ماهرویی سَر خوشست
دولتی دارد که پایانیش نیست
خانه زندانست و تنهایی ضلال
هر که چون سعدی گلستانیش نیست
Comments
In Channel




