قسمت بیست و چهارم. قاتلین ۸۸
Description
سال 88 از لحاظ مسائل سیاسی اونقدر سال مهمیه که به راحتی نمیشه از کنارش گذشت.تو قسمت مهین قدیری و مهدی فرجی حسابی راجع به جریانات سیاسی اون سال صحبت کردیم. اما خودمون هم نمی دونستیم که تو اون سال به جز این دوتا قاتل زنجیره ای که توی قزوین بودن، دوتا قاتل زنجیره ای دیگه هم داشتن تو شهرای دیگه فعالیت
می کردن
لینک حامی باش:
https://hamibash.com/Navarezard
کانال یوتوب:
https://youtube.com/@navarezardpodcast?si=6gpjMUweiBn9ntyp
منابع:
جام جم/ ۱۱ بهمن ۱۳۸۸، شماره ۲۷۷۳
ایران/۱۱ بهمن ۱۳۸۸، شماره ۴۴۲۵
عصر ایران/۱۱بهمن۸۸/کد خبر ۹۹۰۸۸
بنیاد الرحمن/خلیل آگوش
خبر احرار/ کد خبر: 1477
خبرگزاری دانشجو/کد خبر: ۳۲۱۶۱۱
ایران/چهارشنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۸، شماره ۴۳۶۶
ایران/پنجشنبه ۱۹شهریور ۱۳۸۸، شماره ۴۳۰۸
ایران/سهشنبه ۵ آبان ۱۳۸۸، شماره ۴۳۴۷
1. Antoine Lazar - Navar Zard Opening \\
2. IDFT - AZA \\
3. Xerxes The Dark - The Hiding (Alternate Edit) \\
4. Ali Ostovar - Reflection \\
5. Mono - Ode \\
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
بسیار زیاد از شما بابت صدای گرم و جذابتون و تشریح زیبای وقایع از سپاسگزارم 🙏 آرزوی موفقیت و پیشرفت روز افزون برای شما و همکاران محترمتان علیرضا از تهران
بسیارعالی انشالله که خوب باشه
سلام بچهها خسته نباشید پادکست بسیار زیبا و شنیدنی دارید ممنونم بابت تمام اپیزود های که تابحال ساختید. همینطور ادامه بدید. به جرات میگم متفاوت ترین پادکست را در بین پادکست های جنایی دیگر دارید.
مذهبی بودن بامحترم بودن تداخلی نداره عزیزم لزوما ادم مذهبی محترم نیست
درود ... همه چی عالی و ممنون از کار وتلاش شما و تیم خوبتون . تنها ایرادی که من فهمیدم اینه که توی صحبت کردنتون حرف ( س ) رو سوت میزنید و گوش خراشه ، رو مخه ، تمرکز رو از ادم میگیره
امان از اون سال ٨٨🍀 پرونده اول برام خیلی جالب بود.. چون من اون سال ها ارومیه دانشجو بودم و حسابی هم تو اون خیابون عطایی معروف پرسه میزدیم.. 😁 ولی انقد درگیر اعتراضات و حواشی بودیم که اصلا چیزی درمورد این قاتل سریالی نشنیدیم. خسته نباشی خانوم مارپل.. بسی لذت بردم🤍
ممنون از بررسی همه جانبه تون
دلم براتون تنگ شده بوووووووود
ده مرده، ۱۰ مرده ، اسم یک روستا در سیستان
به به مثل همیشه عالی 🌹🌹🌹
ضعیف بود این اپیزود
حتی جای جنازه مریم رو هم نگفت و بعد از مردن حکیم پیداش کردن شبی که جنازش پیدا شد مادرش جیغ میزد و میگفت امشب دیگه خیالم راحته کسی دخترمو اذیت نمیکنه
یکی از زنها که کشته شد باردار بود خلاصه که جو وحشتناکی ایجاد شده بود خانوادش خیلی آدمهای خوب و مومنی بودن مجبور شدن شبانه فرار کنن از ماهشهر دستگیریشم از طریق شنود گوشیش بود تا چند ماه هیچ ردی ازش نداشتن پلیسا
سلام خسته نباشید اون زمان من ساکن ماهشهر بودم و کاملا در جریان این قتلها بودم..زنها جرات بیرون اومدن نداشتن مریم دختر همسایمون بود وقتی پای اونو به خانوادش نشون دادن با اینکه میدونستن مال خودشه ولی مادرش زیربار نمیرفت مریم ۱۹سالش بود و دانشجو بود حکیم حیدری هم میگفتن چون جزو فرقه وهابیت شده نیت کرده ده تا زن رو بکشه که بره بهشت صاحب خونش میگه نماز و روزه ش یک روز ترک نمیشد بعدهم قبل از اینکه اعتراف کنه زیر شکنجه مرد.شوهر دوستم تو کلانتری بود میگفت هرکی از راه میرسه با پوتین و باتوم میفته به جونش
نباید یه کاری برای این داستان اعتراف گیری زیر شکنجه انجام بدیم؟؟؟؟ کارزاری اعتراضی ....
ای لعنت ب این سال نحس ۸۸و قاتلینش و در ضمن خلیل واقعا مادر کثیفی داشتی
این اپیزود ضعیف بود انگار سوژه های خوب داره کمکم تموم میشه
اینقدر دیر قسمت جدید رو دادید بیرون فکر کردم اسرائیل ترورت کرده
سعید حنایی گور به گور شده هم دفترچه داشت
لطفا ما رو اینقدر چشم ب راه نزارین