قسمت سی و سوم. خانه ای در خیابان گاندی
Update: 2025-07-05
194
Description
لطفن پادکست مارو با فیلترشکن گوش کنید
حدودای ساعت ۵ عصر ۱۲ دی سال ۷۵ اهالی کوچه ۲۳ ام خیابون گاندی با صدای جیغ و فریادای وحشتناک یه زن جوون می ریزن تو خیابون. این زن جوون داد می
زده:آی دزد... بچه هامو کشتن...
موسیقی: آنتوان لازار
کانال یوتیوب:www.yotube.com/@navarezardpodcast
لینک حامی باش:https://hamibash.com/Navarezard
اینستاگرام:navarezard_podcast
لینک پادکست«ردپا:
منابع:
کتاب خیابان گاندی،پنج عصر/مهراوه فردوسی
روزنامه ایران/آرشیو/۲۹خرداد۱۴۰۲/شماره۸۲۱۱
میگنا/یکشنبه۴اردیلهست۱۴۰۱
اعتماد/یکشنبه۱۲دی۱۴۰۰/شماره۵۱۱۴
ویکی پدیا
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
In Channel
عالی روایت کردین🤍🙌🏿
عه پرونده شاهرخ و سمیه، یادش بخیر چقدر روزنامه های زرد در موردش نوشتن. چقدر به موسیقی متال توی اون سالها حمله شد 🫤
چرا دیگه نمیایید
❤️❤️❤️❤️💎🦋
نمیتونم بپذیرم پدرش اونطوری که گفته پسر پیغمبر بوده و این دختر اینطور شده
کوچکترین برادر چیشد؟🤔گفتید سپیده و محمدرضا خونه بودن و اونارو کشتن و مادر برادر کوچکتر رو برای کوتاه کردن موهاش بیرون برده بود
ممنون از روایت گیراتون و ممنون که متن اول اپیزود رو تغییر دادین این خیلی بهتر و جذابتره👍🏻🌹 منم تو یه پادکست دیگه شنیدم که سمیه ازدواج کرده واقعا برام سواله که اون آقا چجوری پذیرفته هم گذشتهاش و هم اختلالاتی که داره رو!؟! کلا برام سواله این آینده بعد از قتلها، مثلا بچههای قاتلای زنجیرهای چجوری ازدواج میکنن؟ کی همسر اونا میشه؟ نمیدونم عروس یا دوماد یه فرد قاتل چجوری میپذیره این قضیه رو؟! از سر پرونده عنکبوت (سعید حنایی) به ذهنم رسیده این مسئله🤔
با تشکر خیلی عالی بود لطفا میشه زودتر پادکست بسازید .اصلا هر کاری داری بده من بکنم شما فقط پادکست بسازید😁
پسره کاناداست🤣
چقد دیر اومدید ولی خودش اومدید
برگام چه جالب بود
اول گفتید متهم(پسر) زندان بعد گفتید حکم اعدام ابلاغ شد!!
به نظر همون دلیل سقط بچه میتونه منطقی ترین دلیل واسه این اتفاق باشه وگرنه کشتن اون دوتا بچه چه کمکی به ازدواجشون میکرد
چه اپیزود عجیبی! همسن اونها بودم و دقیقا یادمه چه حرفهایی در موردشون میزدن. اسم موسیقی رپ رو همون وقت شنیدیم. البته احتمالا از فیلم قاتلین بالفطرهی استون که دو سال قبلش منتشر شده بود اقتباس کرده بودن. یادمه همه با تعجب میگفتن که دختره تو اتاقش تلفن اختصاصی داشته!
من قشنگ یادمه بچه بودیم ، دکه های روزنامه فروشی پر از داستانشون بود ما میرفتیم همشو میخریدم 😅
دوتا پادکست دیگه قبلا درباره این پرونده شنیده بودم و داستان رو میدونستم ولی انصافا شما کاملتر و قشنگتر روایت کردین فقط من نفهمیدم چیشد که به شاهرخ رضایت دادن . اون جمله تون که شخصیت اون دوتا کودک نادیده گرفته شده هم واقعا ذهنمو درگیر کرد خیلی جمله سنگینی بود بازم ممنون❤
واقعا شما لایق پنج ستاره هستید چون عالی روایت میکنید و دکوپاژ خوبی انجام دادین
سلام و وقت به خیر و ممنون بابت زحمتی که کشیدید من واقعا طرفدار پر و پا قرص شما هستم و به نظرم همه پرونده ها رو حرفه ای و عالی کاور کردید و خیلی هم منتظر این پرونده بودم ولی حقیقتا انتظارم از روایت شما در این پرونده اونجور که شایسته این پادکست هست برآورده نشد شاید جزئیات پرونده با وجود اینکه پرونده قدیمی هست و اون موقع اطلاعات و حواشی خیلی در روزنامه ها و جراید ذکر میشد و البته شرایط بعد و دلیل و انگیزه اصلی و... خیلی خوب باز نشد با این وجود بازم ممنون بابت زحمت و وقت و انرژیتون
چقدر نامه بابای سمیه رو مخ بود حالبه بعد از این همه سال بازم هستن افرادی که همچین تفکرات مسخره ای دارن میگه دختر چون ۱۶ سالهش بچه بوده و نباید ازدواج میکرده خب نظر راجع به حضرت محمد چی بوده 🤭🤭🤭
البته من شنیدم سمیه دو بار ازدواج کرده و جدا شده