مجموعه گفتارهای شهرام اتفاق در نقد آرای متفکران اقتصاد سیاسی محیط زیست
Description
صدانت
مجموعه گفتارهای شهرام اتفاق در نقد آرای متفکران اقتصاد سیاسی محیط زیست
مجموعه گفتارهای شهرام اتفاق در نقد آرای متفکران اقتصاد سیاسی محیط زیست
در گفتگوی مجتبی طباطبایی با شهرام اتفاق
به همت موسسه صدانت
یکی از شیوههای تفحص در باب مفاهیم و مقولات مربوط به «اقتصاد سیاسی محیط زیست»، تتبع در آرای سخنوران و صاحبنظران این حوزه است. آرایی که هر چند ملهم از مکاتب معینی هستند، اما به رغم آن وجوه اشتراک و تعلقات خاطر، پارههایی اضافه یا کم دارند. از این رو در این مجموعه کوشیدهایم تا در مواجهه با «اقتصاد سیاسی محیط زیست»، به سراغ برخی از ایشان برویم و دنیا را از چشم آنان بنگریم و عیار دعاویشان را به محک نقد منتقدانشان بیازماییم.
.
.
جلسه اول | ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
نقد آرای نائومی کلاین درباره تغییراقلیم و محیط زیست
مشاهده فیلم در یوتیوب | آپارات
شنیدن صوت در انکر | اسپاتیفای | کستباکس | گوگل پادکست | اپلپادکست
دانلود صوت با لینک مستقیم | از تلگرام
آیا نظام سرمایهداری عامل تخریب محیط زیست است؟ اگر چنین است، آیا در غیاب نظام سرمایهداری و سازوکار بازار، محیط زیست مصون از تخریب و تعرض خواهد بود؟ یا اینکه قوانین اقتصادی و فنی حاکم دیگری بر محیط زیست حاکم است. نائومی کلاین، با دو کتاب در ایران شهرت دارد، نخست کتاب «دکترین شوک» و دیگری کتاب «سرمایه داری علیه اقلیم» است و از چندین ترجمه این دو کتاب موجود است و در محافل روشنفکری ایرانی مورد توجه قرار گرفته است.
به نظر میرسد که پاسخ نائومی کلاین به این پرسشها را بتوان از نام کتاب «سرمایه داری علیه اقلیم» او به راحتی دریافت. اما شهرام اتفاق از منظر یک پژوهشگر حوزه اقتصاد سیاسی محیط زیست نظر دیگری دارد. اتفاق در گذشته در نقدی درباره آرای کلاین نوشته بود: «کتاب این همه چیز را تغییر میدهد: سرمایهداری در برابر اقلیم (This Changes Everything: Capitalism vs. The Climate)، نوشتهی نائومی کلاین، از جهاتی یک نمونهی قابل اعتنا در میان دعاوی سوسیالیستها است. مطالعهی نوشتههای این فعال اجتماعی و روزنامهنگاری که به نظر میرسد، چیز زیادی از اقتصاد و سیاست نمیداند، بیشتر از این جهت اهمیت دارد که برخی اوقات مورد استناد سوسیالیستهای معاصر قرار میگیرد و به اعتبار مستندات درون این کتاب و شهرت نویسندهاش، ایدههایی مبنی بر آن مطرح میشوند. کتاب سرمایهداری در برابر اقلیم، علیرغم عنوان ضد سرمایهداری خودش، حامل پیام مهمی دربارهی نارکارآمدی تحلیلهای ضدسرمایهداری در تشخیص دلایل مشکلات و بحرانهای زیستمحیطی است. افزون بر این، اندیشههای کلاین، از یکسو، سرشار از تناقضاتی گوناگون است و از سوی دیگر، ناآشنایی او را با ابتداییترین مفاهیم اقتصاد سیاسی به تصور میکشد. کلاین از یکسو، بر مناسبات اقتصادی مبتنی بر بازار میتازد و از سویی دیگر، کارنامهی سیاهی از اقتصادهای برنامهمحور سوسیالیستی را به مخاطباناش عرضه میدارد. اگر آنچنان که کلاین توصیف میکند، کشورهایی سوسیالیستی مانند اتحاد جماهیر شوروی و اقمارش که متکی به نظام اقتصادی غیربازاری و برنامهمحور بودهاند، سوابق فاجعهباری در حفاظت از محیط زیست داشتهاند، پس به چه اعتباری نام کتاب او سرمایهداری علیه اقلیم است؟ اگر آنچنان که کلاین تأکید دارد، سوسیالیسم چینی-مائویی و نظام برنامهریزی متمرکز آن، منجر به ویرانگری طبیعت و یورش به محیط زیست شدهاست، پس کدام نسخهی غیرسرمایهداری قرار است تا نجاتبخش اقلیم از تغییرات مخرب باشد؟»
ارزیابی دعاوی کلاین از دلایل تخریب محیط زیست، تنها نخستین وجه مورد نقد در این نشست بود که مورد بررسی قرار گرفت. اما مبانی روششناسی کلاین نیز سویه دوم نابسامانی نظریهپردازی کلاین معرفی شد. رویکرد پوزیتیویستی خام کلاین در هر دو کتاب و چندگانگی منطقی (پولیلوژیسم Polylogism) حاکم بر کتاب دکترین شوک، از دیگر وجوه مورد اشاره شهرام اتفاق در این گفتگو بود.
سومین جنبه مناقشهبرانگیز ادله کلاین شوک درمانی میلتون فریدمن، از این منظر شهرام اتفاق، آشفتگی کلاین در تعریف غایات مطلوب و نامطلوب است. کلاین مدعی است که شوک درمانی توطئهآمیز میلتون فریدمن، سبب شده است تا کشورهایی نظیر لهستان یا چین، مبدل به اقتصادهایی بازارگرا و بازار محور شوند. اگر به پیروی از کلاین بپذیریم که تمامی نسخههای پیشین و موجود سوسیالیسم در جهان، نسخههایی مردود و برخطا بودهاند، این پرسش مطرح و بیپاسخ خواهد ماند که در غیاب این شوک درمانی فریدمنی، مقصد و فرجام بهینه مورد انتظار کلاین، کدام ناکجاآبادی بوده است؟
چهارمین بخش از اظهارات سخنران این نشست، استوار بر بررسی کارنامه اقتصادی کشورهایی مانند لهستان است. اوضاع اقتصادی کشورهایی مانند لهستان پس از پشت سر گذاشتن طرحهایی مانند بالشروویچ (Balcerowicz) – که به زعم کلاین شوکدرمانی فریدمنی خوانده میشود – بسیار مطلوب به نظر میرسد و همین فرجام را میتوان در مسیر پیموده شده توسط کشورهایی نظیر چین نیز تمیز داد.
.
.
جلسه دوم | ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
نقد آرای توماس پیکتی، لوکاس شانسل و برانکو میلانوویچ درباره تغییراقلیم و محیط زیست
مشاهده فیلم در یوتیوب | آپارات
شنیدن صوت در انکر | اسپاتیفای | کستباکس | گوگل پادکست | اپلپادکست
دانلود صوت با لینک مستقیم| از تلگرام
در سال ۲۰۱۵، لوکاس شانسل و پیکتی، کتابچهای ۵۰ صفحهای تحت عنوان «کربن و نابرابری: از کیوتو تا پاریس» را منتشر کردند. مجموعهی «کربن و نابرابری» حدود ۵۰ صفحه و دارای ۸ بخش است: خلاصهای به زبان فرانسه، خلاصهای به زبان انگلیسی، بخش اول) مقدمه، بخش دوم) منابع مالی انطباق اقلیمی: شکاف، بخش سوم) تاریخچه انتشار گازهای گلخانهای: حقایق و ارقام کلیدی، بخش چهارم) ترکیب آمار نابرابری درآمد با انتشار گازهای CO2e: مرور ادبیات تحقیق، بخش پنجم) روشِ کار ما، بخش ششم) توزیع جهانی انتشار کربن: از کیوتو به پاریس، بخش هفتم) انطباق مالی از طریق یک مالیات کربن پیشرفته ، بخش هشتم) نتایج و چشماندازهایی برای تحقیقات آتی اما مفهوم نابرابری کربن چیست؟
مراقبت از سقف افزایش گرمای زمین، مستلزم کنترل میزان انتشار کربن در روی این سیاره است. چنین کنترلی به منزله پذیرش محدودیتی به نام بودجهی انتشار کربن برای کلیه ساکنان این سیاره است. اما همه اهالی زمین به یک اندازه کربن منتشر نمیکنند. برخی بیشتر و برخی کمتر از متوسط سرانه سهمیه خود کربن منتشر میکنند. توماس پیکتی، لوکاس شانسل و برانکو میلانوویچ به همراه هنس، آنا و اولا روسلینگ، درباره نابرابری در انتشار کربن سخن گفتهاند و در این میان نیز، برخی از ایشان چاره کار را در اخذ مالیات بیشتر محیط زیستی دانستهاند.
در این نشست و در نخستین گام، مفاهیم پایه مربوط به اثر گلخانهای و گازهای گلخانهای، مفهوم معادل کربن، ردپای کربن و بودجه کربن مرور شده است. شهرام اتفاق در این باره چنین نوشته است: «به اتکای محدودیت ما در بودجهی کربن فرض میکنیم که برای مراقبت از سقف افزایش گرمای دو درجهی سانتیگراد، مجاز هستیم که از سال ۲۰۱۸ به بعد، تنها حدود ۵۸۰ میلیارد تن ، (معادل ۵۸۰) منتشر کنیم. اگر جمعیت کرهی زمین را هم حدود هفتونیم میلیارد نفر فرض کنیم، سرانهی کربن هر نفر بالغ بر ۷۴ تن خواهد شد. به بیان دیگر، هر ساکن روی کرهی زمین، صرفاً مجاز




