نبرد واژگان در تدوین قانون اساسی؛ علل کاربرد الفاظ ذووجهین و عبارات محتملالضدین
Update: 2024-05-21
Description
نام نویسنده: سیدناصر سلطانی
نام مجله : فصلنامه تحقیقات حقوقی
دوره ـ شماره: دوره 26، شماره 102، مرداد 1402
دانلود اصل مقاله
گوینده : لیلا بلالی
چکیده: اگرچه قانونگذاران میکوشند تا در وهله نخست قانونِ روشن و بدون ابهام تدوین کنند، اما در مواردی ناگزیر میشوند که الفاظ و عبارات ذووجهین به کار ببرند. علل بهرهبردن از چنین کلمات دوپهلویی متفاوت است. در این مقاله، این موضوع را در قوانین اساسی ایران ـ پیش از انقلاب مشروطه تاکنون ـ بررسی کرده و نمونههایی از آن را آوردهایم. در هریک از مصادیق، بهتفکیک، موجبات ورود چنین ابهام و اجمالی در قانون اساسی، بررسی و انگیزههای آن واکاوی شده است. یکی از جهات استفاده از چنین الفاظی، فقدان توافق گروههای حاضر برای سودبردن از واژگان شفاف و روشن است؛ بدینمعنا که در سطح سیاسی و اجتماعی، بحثها به نتیجه مشخصی نرسیده و اتفاقنظری درباره مسائل اختلافی به دست نیامده است. به همین سبب، ابهامِ سطح اجتماعی ـ سیاسی به سطح حقوقی نشت کرده و بر متون قانونی تأثیر میگذارد. به عبارت دیگر، هنوز نیروهای سیاسی حاضر در صحنه در خصوص موضوعات اختلافی به راهحل مرضیالطرفین نرسیدهاند و برگزیدن هر راهی، تنها میتواند به سود یکی از طرفین باشد و توازن قوا را به نفع یک گروه تغییر دهد. بنابراین، حلوفصل چنین موضوع خطیری تنها از طفره و تعلل در بیان صریح اراده طرفین و به تعویق انداختن تصمیمگیری در اینباره ممکن میشود و این مهم از طریق کاربرد الفاظ و عبارات دوپهلو یا مسکوتگذاشتن بحث ممکن خواهد شد.
Your browser does not support the audio element.
نام مجله : فصلنامه تحقیقات حقوقی
دوره ـ شماره: دوره 26، شماره 102، مرداد 1402
دانلود اصل مقاله
گوینده : لیلا بلالی
چکیده: اگرچه قانونگذاران میکوشند تا در وهله نخست قانونِ روشن و بدون ابهام تدوین کنند، اما در مواردی ناگزیر میشوند که الفاظ و عبارات ذووجهین به کار ببرند. علل بهرهبردن از چنین کلمات دوپهلویی متفاوت است. در این مقاله، این موضوع را در قوانین اساسی ایران ـ پیش از انقلاب مشروطه تاکنون ـ بررسی کرده و نمونههایی از آن را آوردهایم. در هریک از مصادیق، بهتفکیک، موجبات ورود چنین ابهام و اجمالی در قانون اساسی، بررسی و انگیزههای آن واکاوی شده است. یکی از جهات استفاده از چنین الفاظی، فقدان توافق گروههای حاضر برای سودبردن از واژگان شفاف و روشن است؛ بدینمعنا که در سطح سیاسی و اجتماعی، بحثها به نتیجه مشخصی نرسیده و اتفاقنظری درباره مسائل اختلافی به دست نیامده است. به همین سبب، ابهامِ سطح اجتماعی ـ سیاسی به سطح حقوقی نشت کرده و بر متون قانونی تأثیر میگذارد. به عبارت دیگر، هنوز نیروهای سیاسی حاضر در صحنه در خصوص موضوعات اختلافی به راهحل مرضیالطرفین نرسیدهاند و برگزیدن هر راهی، تنها میتواند به سود یکی از طرفین باشد و توازن قوا را به نفع یک گروه تغییر دهد. بنابراین، حلوفصل چنین موضوع خطیری تنها از طفره و تعلل در بیان صریح اراده طرفین و به تعویق انداختن تصمیمگیری در اینباره ممکن میشود و این مهم از طریق کاربرد الفاظ و عبارات دوپهلو یا مسکوتگذاشتن بحث ممکن خواهد شد.
Your browser does not support the audio element.
Comments
In Channel