یائسگی در سایه سنت و شرم؛ بدن زنان ایرانی زیر نگاه جامعه
Update: 2025-10-18
1
Description
یائسگی در زندگی زنان ایرانی فقط یک تغییر زیستی نیست؛ رویدادیست درهمتنیده با مذهب، سنت و تصویر اجتماعی از زنانگی. برای برخی، نشانه پایان زیبایی و قدرت باروری است و برای برخی دیگر، آغازیست بر آرامش و رهایی از قاعدگی.مطالعهای کیفی که چند سال پیش در دانشگاه علوم پزشکی مازندران با عنوان "در برزخ بیم و امید" انجام شد، نشان میدهد که زنان ایرانی یائسگی را در طیفی از ترس و اندوه، تا پذیرش و صلح تجربه میکنند. این پژوهش روایتگر زنانی است که میگویند در این دوران، میان بیمِ از دست دادن جوانی و امیدِ به رهایی از قیدهای اجتماعی و جسمی، در "برزخی خاموش" زندگی میکنند.
امروز، ۲۶ مهرماه (۱۸ اکتبر) روز جهانی یائسگی است. در گفتوگو با زنان میانسال ایرانی، اولین احساس مشترک درباره یائسگی، "دوگانگی" است.
بسیاری از آنها از رهایی از دردهای ماهانه، از نگرانی بارداری ناخواسته، از محدودیتهای مذهبی و قضاوتهای اجتماعی حرف میزنند. زن ۴۹ سالهای از تهران میگوید: «دیگر لازم نیست نگران باشم که کی پریود میشوم یا نمیشوم، یا "ناپاک" محسوب میشوم. حس میکنم بدنم بالاخره از چرخهای بیپایان آزاد شده.»
اما در همان جملههای بعد، صدایی دیگر شنیده میشود، صدایی پر از اضطراب. ترس از پیری، از از دستدادن زیبایی، افسردگی، از فاصله گرفتن همسر یا از حس بیمصرفی.
یک زن ۵۸ ساله ساکن تهران به دویچهوله فارسی میگوید: «از ۵ سال پیش و دقیقا از زمانی که شروع به تجربه علائم اولیه یائسگی کردم و پریودم قطع شد، کاملا حس میکردم که هم بدنم تغییر کرده و هم نگاه دیگران به من. انگار به من گفتند پیر شدهای. همان لحظه حس کردم از جمع زنان جوان جدا شدم. به خاطر دارم که هر زمان به خاطر این علائم پیش اعضای خانوادهام شکایت میکردم، مورد تحقیر قرار میگرفتم. همیشه به من گفته میشد: خب تو دیگر یائسه شدی... مسلم است که دیگر مثل سابق نخواهی بود...فقط زیر باد کولر بنشین و توقع زیادی از خودت از این به بعد نداشته باش. حتی همسرم از آن زمان به بعد دیگر به گرمی با من وارد رابطه نمیشود و بهانهاش این است که به دلیل تجربه علائم یائسگی نمیخواهد من را اذیت کند و با من رابطه جنسی داشته باشد.»
زن میانسال ساکن آلمان نیز که تجربه علائم یائسگی را از سر میگذراند به دویچهوله فارسی میگوید: «علائم جسمی و روحی این دوران آنقدر شدید است که اگر اعضای خانواده و بخصوص همسر و یا پارتنر یک زن نتوانند آن را درک کنند، تجربه این دوران کار آسانی نخواهد بود. یائسگی سبک زندگی یک زن را به طور کامل تغییر میدهد و فکر میکنم طبیعت در این مورد ناعادلانه رفتار کرده است. من فکر میکنم چرا پارتنر من باید تا ۷۰ سالگی قدرت باروری و میل جنسی داشته باشد ولی من از این امکان محروم باشم؟»
او ادامه میدهد: «وقتی قبل از یائسگی پریود میشویم، هزاران تجربه روحی و جسمی دردآور داریم و وقتی یائسه میشویم این تجربهها به شکلی دیگر سراغمان میآیند. یکی از عوارض رایج در این دوره کم شدن میل جنسی است و چندین سال است که برای مردان قرص تقویت قوای جنسی در بازار وجود دارد. برای زنان این قرص چندین سال بعد از مردان وارد بازار شد ولی اصلا به آن اندازه موثر نیست و چون عوارض دارد همه زنان نمیتوانند از آن استفاده کنند. حتی علم پزشکی اینجا ناعادلانه رفتار کرده است.»
فرهنگ و سنت، سدی در برابر زنان برای معنا دادن به زندگی
به گفته روانشناسان، یائسگی برای زنان تنها تغییر در بدن نیست، بلکه نوعی جابهجایی اجتماعی است؛ گذار از زنِ بارور و فعال به زنی که جامعه او را نادیده میگیرد.
در فرهنگ ایرانی، قاعدگی و یائسگی هنوز با واژگانی پنهان توصیف میشوند. زنان سالها درباره قاعدگی حرفی نمیزنند و وقتی به یائسگی میرسند، زبان لازم برای بیان تجربهشان را ندارند.
به باور روانشناسان، یسیاری از زنان حتی نمیدانند نشانههای یائسگی چیست. آنها تغییرات هورمونی را بیماری میپندارند و از مراجعه به پزشک خجالت میکشند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
صبا آلاله، روانتحلیلگر اجتماعی در گفتوگو با دویچهوله فارسی در اینباره میگوید: «در رابطه با این که اصلا یائسگی چه معنایی برای زنان ایرانی دارد باید گفت به دلیل فرهنگ و سنت و گفتمانهای جنسیتی، زنان وقتی میخواهند به این بخش از زندگی خود معنا بدهند، نمیدانند که با یک پایان روبهرو هستند یا یک آغاز. تجربه در جامعه ما نشان داده که یائسگی صرفا یک امر زیستی نیست و دقیقا در لایههای پنهان فرهنگ و سنت و گفتمانهای جنسیتی فرو رفته است. برای زنان این مساله از بعد روانشناسی هم پیچیده است و یک زن نمیداند با فقدان روبهرو شده است یا تحول.»
او در ادامه تأکید میکند: «نقش فرهنگ، سنت و مذهب در شکلدهی نگرشی که زنان به یائسگی دارند بسیار پررنگ و گاهی به نظر تعیینکننده است. در یک گفتمان جنسیتی در جامعه ما، مذهب و سنت برای بدن زن تصمیم میگیرند و تعیین تکلیف میکنند. مثلا در فرهنگ ما ارزش زن اغلب با توانایی باروری و جوانیاش سنجیده میشود و این دقیقا نقطه مقابل یائسگی قرار میگیرد.»
به باور کارشناسان، یائسگی همچنان نه تنها یک "تابو" است بلکه در بسیاری از جهات با سکوت و شرم از سوی زنان همراه است. صحبت کردن درباره آن شفاف نیست و حتی با شوخیهای پنهان همراه میشود.
به گفته صبا آلاله، حتی در جمعهای خانوادگی با خجالت از آن حرف زده میشود یا از حرف زدن دربارهاش پرهیز میشود، چون زنان معتقدند اگر در مورد این امر صحبت کنند، به پیر شدن اعتراف کردهاند. پس زن یائسه از بسیاری از نقشها و موقعیتهای خود یا حذف میشود یا کنار کشیده میشود.
او درباره جنبه روانی این دوران نیز توضیح میدهد: «زنان در این دوران با پدیدهای ترکیبی روبهرو هستند. احساساتی که در این دوران دارند شامل بالا و پایین رفتن خلقوخو میشود. بسیاری از زنان گزارش میدهند که دائما احساس اضطراب دارند. این امر هم میتواند به دلیل تغییرات هورمونی و هم به دلیل ترس از عدم پذیرش از سوی جامعه باشد.»
شرم و سانسور، نگاه رسانه به یائسگی
این روانتحلیلگر اجتماعی بر ضرورت آگاهی و آموزش در زمینه یائسگی نیز تاکید میکند، امری که همواره در ایران در مورد آن کوتاهی شده است. او میگوید: «زنان باید بتوانند از چندین سال قبل نسبت به این بخش سنی خود آگاه باشند و آمادگی کامل برای ورود به این دوران را داشته باشند، ولی دسترسی به آموزشها در این زمینه در ایران وجود ندارد. بسیاری از زنان به دلیل شرم اجتماعی از خدمات به موقع استفاده نمیکنند. در رسانهها نیز اصلا به موضوع یائسگی پرداخته نمیشود و این مساله را همچنان تابو نگه داشتهاند. رسانه ترجیح میدهد تصویر زن را در قالب زن جوان زیبا که نقش مادری دارد حفظ کند. رسانه همچنان این مساله را یک موضوع شرمآور میبیند.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
روانشناسان معتقدند که یائسگی میتواند فرصت بسیار خوبی باشد که زنان بتوانند خود را بازتعریف کنند و حتی به رشد فردی و استقلال برسند. البته اگر تحول فرهنگی و آموزشی در این مورد رخ دهد. در واقع این دوره میتواند برای زنان یک نقطه شروع باشد آن هم برای این که خود جدیدی را تجربه کنند. اگر این نگاه در زنان ایجاد شود قطعا می تواند شاهد رشد و استقلال فردی به همراه حس آزادی باشد.
صبا آلاله در پایان میگوید: «اگر بخواهیم تصویر ذهنی منفی جامعه نسبت به زن یائسه را حذف کنیم، نیاز به بازسازی فرهنگی عمیق و آموزش چندجانبه داریم تا بتوانیم به بدن زن که هویت اصلی اوست معنا دهیم. باید یائسگی را از قلمرو سکوت و شرم بیرون بیاوریم و درباره آن چه با زبان علم و چه در خانواده، مدارس و رسانهها صحبت کنیم. باید تصویری به زن ارائه دهیم که یائسگی مرحلهای از دگرگونی اوست، نه پایان زندگیاش.»

امروز، ۲۶ مهرماه (۱۸ اکتبر) روز جهانی یائسگی است. در گفتوگو با زنان میانسال ایرانی، اولین احساس مشترک درباره یائسگی، "دوگانگی" است.
بسیاری از آنها از رهایی از دردهای ماهانه، از نگرانی بارداری ناخواسته، از محدودیتهای مذهبی و قضاوتهای اجتماعی حرف میزنند. زن ۴۹ سالهای از تهران میگوید: «دیگر لازم نیست نگران باشم که کی پریود میشوم یا نمیشوم، یا "ناپاک" محسوب میشوم. حس میکنم بدنم بالاخره از چرخهای بیپایان آزاد شده.»
اما در همان جملههای بعد، صدایی دیگر شنیده میشود، صدایی پر از اضطراب. ترس از پیری، از از دستدادن زیبایی، افسردگی، از فاصله گرفتن همسر یا از حس بیمصرفی.
یک زن ۵۸ ساله ساکن تهران به دویچهوله فارسی میگوید: «از ۵ سال پیش و دقیقا از زمانی که شروع به تجربه علائم اولیه یائسگی کردم و پریودم قطع شد، کاملا حس میکردم که هم بدنم تغییر کرده و هم نگاه دیگران به من. انگار به من گفتند پیر شدهای. همان لحظه حس کردم از جمع زنان جوان جدا شدم. به خاطر دارم که هر زمان به خاطر این علائم پیش اعضای خانوادهام شکایت میکردم، مورد تحقیر قرار میگرفتم. همیشه به من گفته میشد: خب تو دیگر یائسه شدی... مسلم است که دیگر مثل سابق نخواهی بود...فقط زیر باد کولر بنشین و توقع زیادی از خودت از این به بعد نداشته باش. حتی همسرم از آن زمان به بعد دیگر به گرمی با من وارد رابطه نمیشود و بهانهاش این است که به دلیل تجربه علائم یائسگی نمیخواهد من را اذیت کند و با من رابطه جنسی داشته باشد.»
زن میانسال ساکن آلمان نیز که تجربه علائم یائسگی را از سر میگذراند به دویچهوله فارسی میگوید: «علائم جسمی و روحی این دوران آنقدر شدید است که اگر اعضای خانواده و بخصوص همسر و یا پارتنر یک زن نتوانند آن را درک کنند، تجربه این دوران کار آسانی نخواهد بود. یائسگی سبک زندگی یک زن را به طور کامل تغییر میدهد و فکر میکنم طبیعت در این مورد ناعادلانه رفتار کرده است. من فکر میکنم چرا پارتنر من باید تا ۷۰ سالگی قدرت باروری و میل جنسی داشته باشد ولی من از این امکان محروم باشم؟»
او ادامه میدهد: «وقتی قبل از یائسگی پریود میشویم، هزاران تجربه روحی و جسمی دردآور داریم و وقتی یائسه میشویم این تجربهها به شکلی دیگر سراغمان میآیند. یکی از عوارض رایج در این دوره کم شدن میل جنسی است و چندین سال است که برای مردان قرص تقویت قوای جنسی در بازار وجود دارد. برای زنان این قرص چندین سال بعد از مردان وارد بازار شد ولی اصلا به آن اندازه موثر نیست و چون عوارض دارد همه زنان نمیتوانند از آن استفاده کنند. حتی علم پزشکی اینجا ناعادلانه رفتار کرده است.»
فرهنگ و سنت، سدی در برابر زنان برای معنا دادن به زندگی
به گفته روانشناسان، یائسگی برای زنان تنها تغییر در بدن نیست، بلکه نوعی جابهجایی اجتماعی است؛ گذار از زنِ بارور و فعال به زنی که جامعه او را نادیده میگیرد.
در فرهنگ ایرانی، قاعدگی و یائسگی هنوز با واژگانی پنهان توصیف میشوند. زنان سالها درباره قاعدگی حرفی نمیزنند و وقتی به یائسگی میرسند، زبان لازم برای بیان تجربهشان را ندارند.
به باور روانشناسان، یسیاری از زنان حتی نمیدانند نشانههای یائسگی چیست. آنها تغییرات هورمونی را بیماری میپندارند و از مراجعه به پزشک خجالت میکشند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
صبا آلاله، روانتحلیلگر اجتماعی در گفتوگو با دویچهوله فارسی در اینباره میگوید: «در رابطه با این که اصلا یائسگی چه معنایی برای زنان ایرانی دارد باید گفت به دلیل فرهنگ و سنت و گفتمانهای جنسیتی، زنان وقتی میخواهند به این بخش از زندگی خود معنا بدهند، نمیدانند که با یک پایان روبهرو هستند یا یک آغاز. تجربه در جامعه ما نشان داده که یائسگی صرفا یک امر زیستی نیست و دقیقا در لایههای پنهان فرهنگ و سنت و گفتمانهای جنسیتی فرو رفته است. برای زنان این مساله از بعد روانشناسی هم پیچیده است و یک زن نمیداند با فقدان روبهرو شده است یا تحول.»
او در ادامه تأکید میکند: «نقش فرهنگ، سنت و مذهب در شکلدهی نگرشی که زنان به یائسگی دارند بسیار پررنگ و گاهی به نظر تعیینکننده است. در یک گفتمان جنسیتی در جامعه ما، مذهب و سنت برای بدن زن تصمیم میگیرند و تعیین تکلیف میکنند. مثلا در فرهنگ ما ارزش زن اغلب با توانایی باروری و جوانیاش سنجیده میشود و این دقیقا نقطه مقابل یائسگی قرار میگیرد.»
به باور کارشناسان، یائسگی همچنان نه تنها یک "تابو" است بلکه در بسیاری از جهات با سکوت و شرم از سوی زنان همراه است. صحبت کردن درباره آن شفاف نیست و حتی با شوخیهای پنهان همراه میشود.
به گفته صبا آلاله، حتی در جمعهای خانوادگی با خجالت از آن حرف زده میشود یا از حرف زدن دربارهاش پرهیز میشود، چون زنان معتقدند اگر در مورد این امر صحبت کنند، به پیر شدن اعتراف کردهاند. پس زن یائسه از بسیاری از نقشها و موقعیتهای خود یا حذف میشود یا کنار کشیده میشود.
او درباره جنبه روانی این دوران نیز توضیح میدهد: «زنان در این دوران با پدیدهای ترکیبی روبهرو هستند. احساساتی که در این دوران دارند شامل بالا و پایین رفتن خلقوخو میشود. بسیاری از زنان گزارش میدهند که دائما احساس اضطراب دارند. این امر هم میتواند به دلیل تغییرات هورمونی و هم به دلیل ترس از عدم پذیرش از سوی جامعه باشد.»
شرم و سانسور، نگاه رسانه به یائسگی
این روانتحلیلگر اجتماعی بر ضرورت آگاهی و آموزش در زمینه یائسگی نیز تاکید میکند، امری که همواره در ایران در مورد آن کوتاهی شده است. او میگوید: «زنان باید بتوانند از چندین سال قبل نسبت به این بخش سنی خود آگاه باشند و آمادگی کامل برای ورود به این دوران را داشته باشند، ولی دسترسی به آموزشها در این زمینه در ایران وجود ندارد. بسیاری از زنان به دلیل شرم اجتماعی از خدمات به موقع استفاده نمیکنند. در رسانهها نیز اصلا به موضوع یائسگی پرداخته نمیشود و این مساله را همچنان تابو نگه داشتهاند. رسانه ترجیح میدهد تصویر زن را در قالب زن جوان زیبا که نقش مادری دارد حفظ کند. رسانه همچنان این مساله را یک موضوع شرمآور میبیند.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
روانشناسان معتقدند که یائسگی میتواند فرصت بسیار خوبی باشد که زنان بتوانند خود را بازتعریف کنند و حتی به رشد فردی و استقلال برسند. البته اگر تحول فرهنگی و آموزشی در این مورد رخ دهد. در واقع این دوره میتواند برای زنان یک نقطه شروع باشد آن هم برای این که خود جدیدی را تجربه کنند. اگر این نگاه در زنان ایجاد شود قطعا می تواند شاهد رشد و استقلال فردی به همراه حس آزادی باشد.
صبا آلاله در پایان میگوید: «اگر بخواهیم تصویر ذهنی منفی جامعه نسبت به زن یائسه را حذف کنیم، نیاز به بازسازی فرهنگی عمیق و آموزش چندجانبه داریم تا بتوانیم به بدن زن که هویت اصلی اوست معنا دهیم. باید یائسگی را از قلمرو سکوت و شرم بیرون بیاوریم و درباره آن چه با زبان علم و چه در خانواده، مدارس و رسانهها صحبت کنیم. باید تصویری به زن ارائه دهیم که یائسگی مرحلهای از دگرگونی اوست، نه پایان زندگیاش.»
Comments
In Channel