DiscoverOn podcast پادکست آن
On podcast پادکست آن

On podcast پادکست آن

Author: mersen

Subscribed: 199,929Played: 2,642,564
Share

Description

در هر اپیزود پادکست آن، داستان واقعی آدمها رو تعریف می‌کنیم تا سعی کنیم خودمون رو جاشون بذاریم. اینجا بیشتر بشنوید، دانلود و دنبال کنید: https://zil.ink/onpodcast
48 Episodes
Reverse
Comments (10278)

Armaghaan

خیلی تلخ و گزنده و اشک اور بود. تیکه ای از زندگیمو اینجا شنیدم...

Feb 19th
Reply

sahar hosseini

آموزنده بود

Feb 18th
Reply

Katy Moslemi

انقدر قشنگ تعریف میکنی که لحظه لحظه شو میتونستم تجسم کنم. ممنونم

Feb 17th
Reply

mahtab roshan

عاااالی عاالی 👌👍❤❤❤

Feb 17th
Reply

AZAR BEHROOZI

سالم وسربلند باشید مردان قوی هموطنم مرسی که داستان محکم بودن تون رو با ما شریک شدین

Feb 17th
Reply

Mahdieh

تا ما میریم نسبت به این جماعت (...) افغانی خوشبین بشیم، یه چیزی ازشون میشنویم خون‌مون به جوش میاد. روزه هم میگرفتن پیرزن (...) افغانی میگه بابات پول تورو بده من میرم حج 😐 خیلی خودمو کنترل کردم فحش ناموسی ندم به افغانی‌ها نهایت احترامی بود که تونستم بذارم، با وجود شنیدن چنین چیزهایی همین الآنشم کَلَّم داغ کرده

Feb 17th
Reply

Fatemeh Rahmati

با ثانیه به ثانیه اش بغض کردمو گریه کردم

Feb 17th
Reply

Adele

اپیزود دردناکی بود و قشنگ روایت کردین اما یه انتقادی دارم. بنظرم این اپیزود خیلی جسته گریخته نوشته شده بود و شخصا متوجه نشدم ایران زندگی میکنن؟ رفتن کردستان؟ ایلام؟ لرستان؟ پشت کوه؟ بغداد؟ عراق؟ اسم شهر و کشورهایی که داستان داشت خیلی زیاد بود و خط داستان از دستم در میرفت. مخصوصا قسمتی که بعد از بازگشت مردان کت و شلواری کرد به ایران دوباره داستان دستبند زدن و زندانی شدن صادق و مصادره اموال تو عراق بود🙄 برای من خیلی مبهم بود این اپیزود.

Feb 17th
Reply

arash_timoti

من می‌تونستم علی باشم و بودم و هستم و همزاد پنداری عجیبی داشتم با شخصیت داستان مشکلات عمده با پدرم اسم دایی منم ابراهیم بود و خیلی باهام رفیق بود و از دست دادمش تو 17 سالگی عموم نصف بدنش بخاطر سکته از کار افتاده بود اسمم با اسم پدربزرگ ام یکی بود و منم حس غریب دیدن اسم خودمو رو سنگ قبر پدربزرگ ام داشتم ولی اسممو تغییر دادم پدرم بشدت آدم دیکتاتتوریه و داستان زندگی منم خیلی شبیه علی بود و بهم حس خوبی داد و در عین حال ناراحت کننده که یکی مثل من همین تجربیات رو داشته

Feb 16th
Reply

Arslan Ghorbani

قصه ها هیچوقت تموم نمیشند

Feb 16th
Reply

mahdieh eslami

چقدر اشک ریختم با این اپیزود ، قلبم فشرده شد ، نفسم تنگ شد .

Feb 16th
Reply

Nika🌱

کجایی مرسن دلتنگتیم،امیدوارم سلامت باشی و ما رو بیشتر ازین منتظر نگذاری

Feb 16th
Reply

mahtab roshan

خیلی عالی بود خیلی ...چقدر دقیق اون لحظات رو با دردی که داشت بیان کردید...باید همدیگر رو بشنویم ..پیداکنیم...

Feb 16th
Reply

mahtab roshan

به عالیترین شکل انسانی روایت کردید...دردهاتونو ماهم همزمان حس کردیم....باز هم بگید تعریف کنید ...باید شنید ...خیلی به این شنیدنها نیاز داریم...خیلی ...

Feb 16th
Reply

Mohamad javad azari

مبین جان هرجا هستی موفق و پیروز باشی مرسی که داستان پر پیچ و خمت رو با ما به اشتراک گذاشتی خیلی تاثیر گذار بود مرسی از پادکست آن

Feb 15th
Reply

Mohamad javad azari

لطفا روایت های واقعی و (ایرانی )نظیر بهزاد بیشتر کار کنین سپاس خیلی چنل خوبی دارید

Feb 13th
Reply

Nadiya Sade

خیلی ممنون مرسن عزیز خیلی پادکس خوبی بود و اگه هزاربارم برگردم عقب دوباره پادکست آن رو انتخاب میکنم👍🌷

Feb 11th
Reply

گنگ خواب دیده

درود دوست عزیز که به پادکست آن علاقه‌مند هستید پیشنهاد می کنم پادکست کی آس را دنبال کنید به احتمال زیاد خوشتون میاد سپاس

Feb 10th
Reply

Ida Beigi

این بازه زمانی با بازه زمانی مارتین لوتر یکی بوده؟

Feb 9th
Reply (1)

naser moradi

سپاس از این اپیزود 🙏🌹

Feb 8th
Reply
loading
We and our partners use cookies to personalize your experience, to show you ads based on your interests, and for measurement and analytics purposes. By using our website and our services, you agree to our use of cookies as described in our Cookie Policy.