اپیزود چهل و دوم - تاریک روشن
92Description
داستان حسن و بیم‌ها و امیدهاش برای دیدن
(www.karnameh.com) اسپانسر این اپیزود: کارنامه
کد تخفیف سرویس دوره‌ای مخصوص شنوندگان پادکست آن: onpodcast
دونیت به پادکست آن در سایت حامی باش: https://hamibash.com/onpodcast
حمایت از خارج از کشور: https://www.buymeacoffee.com/onpodcast
PayPal: https://www.paypal.com/paypalme/mersenarabzadeh
اینستاگرام: https://Instagram.com/_u/thisisonpodcast
توییتر: https://twitter.com/thisisonpodcast
موزیکهای این اپیزود:
Max Richter - Nor Earth, Nor Boundless Sea
Ripple (Anoice 'The Black Rain')
argtimme - It Will be Dark Soon
Emily's Message Revealed - John Debney
Scène de nuit - Daprinski
PayPal (حمایت از خارج از کشور): https://www.paypal.com/paypalme/mersenarabzadeh
Buy me a coffee (حمایت از خارج از کشور): https://www.buymeacoffee.com/onpodcast
سایت حامی باش (حمایت از داخل کشور): https://hamibash.com/onpodcast
اینستاگرام: https://Instagram.com/_u/thisisonpodcast
توییتر: https://twitter.com/thisisonpodcast
ِYouTube Channel: https://youtube.com/c/mersenlog
United States
درود و سلام خدمت شما ادمین گرامی و دوستان و حسن صبور و امیدوار حتم دارم که در آینده اپیزودی از حسن خواهیم داشت بابت اینکه تاریکی های فیزیکی را رو به روشنایی برده اون هم با دلی روشن و نوری پر از امید و هدف
خیلی عالی بود. قبلا این قسمت رو گوش داده بودم و امروز دوباره بهش رسیدم. برای بار دوم از ناامیدی تمام نجاتم داد.
کاور این قسمت وحشتناکه، انگار ۴۰ دقیقه تو هم هرچی میبینی همونیه که آدمای درگیر این مشکل میبینن.
مادر بزرگ من هم نه یک بار، بلکه چندبار درگیر جدایی شبکه شد و به چشم عذاب هاشو دیدم🥲
یه نکته یه جایی از داستان حسن بیماری رو عنوان میکنه به اسم RD , ولی فکر کنم درستش RP باشه ، اگه اشتباه نکنم
با آرزوی بهبودی برای حسن عزیز ، برای مادرم همچین اتفاقی افتاد و بعلت خطای پزشکی یه چشمشو از دست داد ، ۲ ساله درگیر پیوندو عملهای مختلفیم ، خودمم بر اثر کرونا نصف ریه هامو از دست دادم و الان بالارفتن از چند تا پله برام یه چالش بزرگه ... ولی زندگی ادامه داره باید تلاش کنیم و ناامید نباشیم و اینکه همیشه میتونه اتفاق بدتری ام بیفته بقول دیالوگ یه سریال که پیرمرده بعد از هر اتفاقی خداروشکر میکرد « شمر ، شکر که از این بدتر نشد »
❤️
به سختی گوش کردم چون دقیقا منم به همین مشکلات گرفتارم فقط با این تفاوت که فعلا زاپاس من داره جواب میده و از خدا میخوام هیچ‌وقت منو با بیماری امتحان نکنه. به امید روزی که درمان شبکیه چشم پیشرفت کنه و هیچکس از نعمت بینایی محروم نباشه. حتما خودتون و عزیزانتون شش ماه یکبار معاینه چشم انجام بدین
یه جوری تراماتایز شدم که فقط ۱۰ جلسه تراپی شاید حلش کنه
دم پدرش گرم ..
از خدا میخوام قدرت بینایی تان بهتون برگرداند تا دوباره لذت دیدن رو تجربه کنید صبر تحمل برشما و خانواده تان عطا کنه سایه پدرتان مستدام باشه
اميدت رو از دست نده سياهي يه روزي تموم ميشه
سلام ،ادمین عزیز... ازتون التماس دارم اقای حسن عزیز و پیدا و به ما معرفی کنید. من کسی رو میشناسم که میخواد چشمشو اهداکنه. کلی باید ازمایش داد گروه خون سایز چشم و قرنیه ها و ... خواهشا بیاییم باعث و بانی این امر خیر بشیم... و یا اگر کسی از بچه های نازنینی که تو جریان اعتراضات زندگی زن زندگی آزادی چشماشون و از دست دادن،معرفی کنید،یا شماره تماس بدم،شاید بتونیم بینایی رو به یکی برگردونیم شاید یک نفر با کلی امید چشم انتظار احدا چشم هست،ولی نمیدونه کی و کجا. منتظرم تا احداکننده رو به گیرنده لینک کنم🐶
امیدوارم حسن هر جا که هست امیدش رو برای دیدن دوباره از دست نده . و بتونه صورت پدرش رو دوباره ببینه . ممنون از شما و زحماتتون چه در انتخاب داستان و چه در انتخاب موزیک های بی نظیر مکس ریچتر که در کنار هم هارمونی فوق العاده ای داشتن در این داستان .