آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند ۱۹۱
Description
غزل نمره ۱۹۱
مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن
آن کيست کز روی کرم با ما وفاداری کند
بر جای بدکاری چو من يک دم نکوکاری کند
اول به بانگ نای و نی آرد به دل پيغام وی
وانگه به يک پيمانه می با من وفاداری کند
دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او
نوميد نتوان بود از او باشد که دلداری کند
گفتم گره نگشودهام زان طره تا من بودهام
گفتا منش فرمودهام تا با تو طراری کند
پشمينهپوش (تنگخو) تندخو از عشق نشنيده است بو
از مستيش رمزی بگو تا ترک هشياری کند
چون (با) من گدای بینشان مشکل بود ياری چنان
سلطان کجا عيش نهان با رند بازاری کند
زان طرهی پرپيچوخم سهل است اگر بينم ستم
از بند و زنجيرش چه غم هر کس که عياری کند
شد لشکر غم بیعدد از بخت میخواهم مدد
تا فخر دين عبدالصمد باشد که غمخواری کند
با چشم پرنيرنگ او حافظ مکن آهنگ او
کان طرهی شبرنگ (چشم مست و شنگ) او بسيار (مکاری) طراری کند
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands
Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
استاد جانم درود مهر واقعا بعداز امتحان تنها چیزی که بهم آرامش میداد شنیدن صدای عشق بود واقعا محشر وبینظیر بود سپاسگزارم 💚🙏
آره باید حالت بدن رو عوض کرد ..میگن وقتی می خوان میمون رو اسیر کنن یه نارگیل می ذارن بگیره بعد قفس رو جوری می ندازن روش که اگر دستش رو از نارگیل ول کنه آزاد می شه ولی دستش رو ول نمی کنه🤣🤣البته در مثل جای مناقشه نیست..از صبح دارم می خونم خونه ی فرزان رنجبر هزار صندلی داره..خونه ی فرزان رنجبر تاب و پیانو داره..
گاهی وقتا که گریه میکنم،حسم مثل این میمونه که یه توده ای(نمیدونم چه جنسی)از توی دلم آروم اروم میاد تو گلوم گیر میکنه و بعد تبدیل میشه به قطرات اشکم و سر میخوره روی گونه هام و بعد احساس میکنم رها شدم و خوشحالی و ارامش رو تجربه میکنم.شکمم باز و گلوم ازاد میشه،حتی داغی چشمام بعد اون گریه گرمای ارامش بخش داره.من اشک و خنده رو باهم خیلی دوست دارم مخصوصا روزهایی که کافه میرم و زمان هایی که با خیال راحت میتونم گریه کنم و بعدش با ارامش قهوه ام رو بنوشم(دقایقی که برای خودم).این گریه ها مقدسه فرزان عزیزم
آيندگان بدانید ما خیلی خوش شانس بودیم که برای اپیزود های جدید انتظار میکشیدیم.
ممنونم از شما فرزان عزیزم
سلاااام .. این غزل همیشه برام یک وزن و آهنگ و موسیقی خوبی داره .. ممنون خیلی همه برنامه و موسیقی ها و بحثها خوب بود فقط یادآوری کنم که استاد شجریان در اجرای خصوصی بانگ نای و نی در بیات ترک اول غزل گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس خوندند و در آخر این غزلو به صورت تصنیف اجرا کردند . هر چند احتمال می دم اقای رنجبر به علت مشغله اصلا کامنت های ما رو نخونن ولی جهت علاقه مندان صدای استاد و موسیقی نوشتم . به هر حال صدای استاد جانم جزیی از فرهنگ ماست بخصوص وقتی برنامه جناب حافظ باشه که دیگه حظی مظاعفه 🙂
من تنها مشکلم با گریه اینه که بعدش سردرد می گیرم
سرشار از احساسات ناب و گونه گون 🕊️🤍✨
سوانح🥹❤️🙏
آقااااااا امروز ۴شنبه ست چرااااا نوش افرین نمیزاااررری؟؟؟؟؟😒
نوش جونت
انقدم جهان مجیکال نیست🤭🤭🤭😂
ایواااااای قهومونم سر رفت😂😂😂😂😂😂🤭
🌹
به پیر به پیغمبر شافله😂 بعد واحیرتای بعدش🤣🤣
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت ، هر نفسی که بر میآید ممد حیات است و چون فرو میرود مفرح ذات، پس بر هر نفس شکریست واجب هر وقت این نثر جناب سعدی رو بیاد میارم میگم چه مدیتیشن عمیق و لذت بخشی داشتن، و هربار بعد از یادآوری این شعر چند دقیقه رو با خودم خلوت میکنم و چند نفس میکشم ،ذهن، تن، روان رو آروم میکنم، نور، صبح و نفس امروز گوارای وجودتان ، چند نفس عمیق بکشید و از لحظه لذت ببرید🙏🏼❤️☀️
فرزآن دلیلِ جان عشق و نور و برکت به تو و صدای سخن عشق❤️
سپاس آن عدمی را که هستِ ما بربود ز عشقِ آن عدم آمد جهانِ جان به وجود به هر کجا عدم آید وجود کم گردد زهی عدم که چو آمد از او وجود فزود به سالها بربودم من از عدم هستی عدم به یک نظر آن جمله را ز من بربود رهد ز خویش و ز پیش و ز جان مرگ اندیش رهد ز خوف و رجا و رهد ز باد و ز بود کُهِ وجود چو کاهست پیش بادِ عدم کدام کوه که او را عدم چو کَه نربود وجود چیست و عدم چیست کاه و که چه بود شه ای عبارت از در برون ز بام فرود
💃🏻🫂
امیدوارم امسال دیگه با آخ تو شب یلدای منی نسپریم به خودمون💃🏻💃🏻