اپیزود پنجاهوپنجم: رستوران یکتا (۱)
Update: 2024-04-03235
Description
طعم واقعی غذا و ساندویچهای خانگی و بوی اصالت و عشق، از دههی ۳۰ به بعد، بالاتر از پارک وی پیچید. جایی که خانوادهای، پذیرای خاطرات مردم بود. ساندویچی یکتا، همان چیزی بود که خاطرات یکتایی را ساخت.
مالک و صاحبامتیاز: خانه زیبان
تهیهکننده: رامیار منوچهرزاده
نویسنده و کارگردان: نگین فیروزی
پژوهشگر: مهدی صلواتچی به همراهی کسری صمدنژاد
گویندگان متن: نگین فیروزی و وحید ناظمی
تدوینگر: فرزانه رضایی
ساخت و تنظیم موسیقی: محمد برزیده و آیدین انزابیپور
طراحی و ساخت هویت بصری پادکست: استودیو ملی
موشنگرافیک و طراحی گرافیک: نرگس فداکار
پشتیبانی فضای مجازی: امین شیرپور
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
وای وای وای نابود شدم با این اپیزود. اشکک تو چشمام حلقه زد
چیزی که بیشتر از یک بار از خواهر شنیدم این بود. بچهها ناهارشون رو می آوردند. اما فاطمه از بچهها خداحافظی میکرد. احتمالا با تاکسی پیشبینی شده، راه می افتاد می رفت یکتا. ناهار می خورد و سر وقت برمیگشت. علت: بر طبق شنیدهها، کالباس اسلامی در اونجا سرو میشد، مثلا کالباس مائده. فاطمه میرفت اونجا تا هم غذای مرغوب، به اصطلاح امروز لاکچری، بخورد و هم غذای پاک، مطابق با مقیدات خانواده بخورد. . برای ما، یکتا اصلا جای از ما بهترون بود و مال ما نبود. اصلا رستوران برای ما بیربط بود. ادامه دارد
سلام. خسته نباشید. . خاطرهای خاص، قبل از بهمن 57: مجموعه مدرسههای سهیل، سر خیابون سهیل، مدرسهی ویژهای بود با خواهرهای روحانی فرقهای مسیحی (احتمالا عضو فرقهی مادر ترزای مشهور)، کنار سفارت واتیکان. مدرسه حتی کلیسا هم داشت. شاید هم کمی تربیتهای غیر مستقیم کاتولیک. خواهرهای من، به دلیل همسایگی، به همراه همهی دختران محلهی پایین مدرسه، به این مدرسه می رفتند، هر چند که با اکثریت دانشآموزان سهیل، تفاوت شدید طبقاتی داشتند. یکی از این مرفهین، دوست خواهرم بود: فاطمه هاشمی رفسنجانی. ادامه دارد.
ای رفته از برم به دیگران دور دست با هر قطره اشک در چشمان تر منی . خاطرم هست یکتا نه مشروب سرو میکرد و نه نه میشد با خودت ببری و با اون بامیه های لذیذی بخوری البته من ۱۳ سالم بود و به قول معروف هنوز نوجوان خام بودیم ولی پدرم و مادر و خواهرم و یکی از دوستان خانوادگی میرفتیم دم در اونجا و ما ها میرفتیم تو و بابا ها تو ماشین درها رو باز میکردن آب تمیز جوبهای خیابان پهلوی و یک عصرانه مفرح و شاد و ارزان ..........ولی افتاد مشکلها
هيچوقت فکر نمیکردم شنیدن خاطرات افرادی که نمیشناسم از مکانی که نمیشناسم اینقدر جذاب و جالب باشه.. ممنونم ❤️
پژمان نوروزی بود؟
"سوپش معجزه میکرد!" اصلا پیامبر بود یکنا. 😄😄
اثر بسیار جذاب و دلنشینی رو شنیدم. دست مریزاد به شما تیم حرفه ای و پژوهشگر پادکست نیست. چقدر عالی تصویر کردید اون گعده گاه مردم با صفای تهران رو.. جالبه که من از سال ۷۶ در تلویزیون ایران مشغول بکار بودم و طبعا محل کارمون هم جام جم.. اما مناسفانه حتی از زبان همکاران قدیمی هم نام این رستوران یا پاتوق رو نشنیده بودم.. البته در یکی از مصاحبه ها احساس میکنم صدای استاد خودم رو شنیدم
عههههه دکتر نوروزی 😍😍😍
پس یکتا ۲ چی؟؟
موسیقی پایانی بی نظیر👍
🌊🌊🌊
صدای مارو بهشون برسونین ، بهشون بگین دوباره ساندویچ یکتا رو بزنن
اقا خانوم کار شما حرف نداره
اولین اپیزودیه که گوش میدم و چقد خوب که صدای پژمان نوروزی عزیزم رو این تو شنیدم😍😍😍😍😍😍 پادکست جذابیه چقد🔥✨
خیلی جالب بود و من رو برد به دوران کودکی ، من چون پدرم با یکتا ( سوپر مارکت ) کار میکرد، بالاتر از رستوران بود ، همیشه با چندتا از بچه های فامیل خود آقای یوسفی (یکتا) جمعه ها میرفتیم اونجا و بین سوپر و رستوران در رفت وآمد بودیم و لفت و لیس به راه بود و حسابی بخور بخور و عشق حال بود 😋 یادش بخیر ، روزگار خوشی داشتیم .
به به صدای آشنای دکتر نوروزی نازنین💐💐💐😊
یه درخواست اساسی ازتون دارم توی برنامه اتون بررسی بستی اکبر مشتی رو هم قرار بدید چون خیلی از تاریخچه بسیار بسیار بسیار جالبش خبر ندارن و کر میکنند اون مغازه مولوی اکبر مشتی اصل هست درصورتی که ادامه سنت ایشون یه مغازه تی تجریش بود که چند سال بعد بست و اون مغازه صرفا لوکیشن قبلی و مغازه قدیمی بود که خریداری شد
این شماره رو حتما با شکم پر گوش بدید😅 من این کار رو نکردم و الان سر یخچالم. از یکتا ساندویچ بامیه رو دوست داشتم. یکی میخوردم، یکی میبردم.😋
چقدر شیرین توضیح دادن مصاحبه شوندگانتون😍 خسته نباشید ❤️