تاریخ تازهها - اسلامهراسی (اسلاموفوبیا): فراز و نشیب تاریخی یک اصطلاح
Update: 2019-11-134
Description
اصطلاح «اسلامهراسی» را نخستین بار در ۱۹۱۰ کارکنان اداریِ فرانسه در مستعمرات آن کشور در انتقاد به سیاستهای استعماری فرانسویان به کار بردند. از این اصطلاح دو نویسنده در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۲۲ در دو کتاب به زبان فرانسه برای نشان دادن بدفهمیهایِ شرقشناسان دربارۀ اسلام استفاده کردند. اصطلاح اسلامهراسی سپس به فراموشی سپرده شد تا اینکه در سال ۱۹۹۷ اندیشکدۀ بریتانیایی «رانیمِد تراست» آن را در گزارشی دربارۀ وضعِ اسلامستیزی در بریتانیا به کار بُرد. نخستین کتاب پژوهشی که دربارۀ این موضوع در فرانسه منتشر شد، کتاب ونسان گِسِر زیر عنوان «اسلامهراسیِ نوین» در سال ۲۰۰۳ بود. پس از انتشار آن کتاب موضوع «اسلامهراسی» به یکی از موضوعهای بحث انگیز برنامههایِ تلویزیونی تبدیل شد.
روز یکشنبه ١٠ نوامبر به دعوت «جمعیت ضدِ اسلامهراسی در فرانسه» و بعضی از احزاب و سازمانهایِ چپگرا تظاهراتی در پاریس در اعتراض به شدت گرفتنِ اسلامهراسی در فرانسه برگزار شد. نزدیک به ۱۳ هزار و پانصد نفر در آن تظاهرات شرکت کردند. «جمعیت ضد اسلامهراسی در فرانسه» با نام قانونی «انجمن دفاع از حقوق بشر- جمعیت ضد اسلامهراسی در فرانسه» به ثبت رسیده است. این جمعیت نهادی غیردولتی و غیرانتفاعی است و در سال ۲۰۰۳ در پی گفت و گویِ ژاک ژولیار با کلوُد اَمبِر، روزنامهنگار و بنیانگذارِ مجلۀ «لوُپووَن»، در شبکۀ تلویزیونی «اِل سه ای» تشکیل شد. در آن گفت و گو کلوُد اَمبِر گفت: باید صداقت داشته باشیم. من اندکی اسلامهراسم و ابایی ندارم آن را بر زبان بیاورم. این سخن او در مطبوعات فرانسه موجی از واکنشهای ضد و نقیض برانگیخت.
هدفِ «جمعیت ضدِ اسلامهراسی در فرانسه»، چنان که از بیانیههایش برمیآید، مبارزه با مجموعهای از رفتارها و کردارهایی است که به صورت دفع و طرد، و تبعیض و خشونت برضد نهادها و افرادی که وابستگیِ واقعی یا احتمالی به دین اسلام دارند انجام میگیرد. اگرچه فعالیتهای جمعیت و تعریفِ گَل و گشادِ اسلامهراسی در اسناد آن موضوع بحث و انتقاد است، اما «کمیسیونِ ملی مشورتی حقوق بشرِ» فرانسه گزارشهای آن جمعیت را که به طور منظم دریافت میکند، برای نظارت بر رعایت حقوق بشر در آن کشور سودمند میداند. شورایِ اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل نیز به آن جمعیت جایگاهِ ویژۀ مشورتی بخشیده است.
بنیانگذار و رئیس جمعیت فردی است به نام «سَمی دِباح». روزنامۀ لیبراسیون در سوم آوریل ۲۰۱۶ در مقالهای به قلم دو تن از روزنامهنگارانش این فرد را استاد تاریخ، واعظ جنبش بنیادگرایِ «جماعت تبلیغ»، عضو سابق اخوان المسلمین و برگزار کنندۀ پیشینِ کنفرانسهای طارق رمضان، اسلامشناس سویسیِ مصری تبار، در ایل دوُ فرانس که شامل پاریس و حومههای آن نیز هست، معرفی کرده است. منتقدانِ سَمی دِباح او را به مظلوم نمایی و رواج جماعتگرایی در فرانسه متهم میکنند.
تحقیقاتی که دربارۀ تاریخچۀ واژۀ «اسلامهراسی» انجام گرفته، نشان میدهند که این واژه را نخستین بار در ۱۹۱۰ کارکنان اداریِ فرانسه در مستعمرات آن کشور به کار بردهاند. آنان در اسنادی که از خود به جا گذاشتهاند از دو نوع اسلامهراسی سخن گفتهاند: اسلامهراسیِ دولتی و اسلامهراسیِ دانشورانه. از فرقگذاری میان مسلمانان و نامسلمانان در دستگاه اداریِ فرانسه زیر عنوان «اسلامهراسیِ دولتی» و از پیشداوریهایِ شرقشناسان دربارۀ مسلمانان با عنوان «اسلامهراسیِ دانشورانه» یاد کردهاند و سرچشمۀ آن را ناآگاهی از واقعیتِ اسلام دانستهاند. اصطلاح «اسلامهراسی» در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۲۲ در دو کتاب فرانسوی به قلم اتییِن دینه، نقاش و شرقشناسِ فرانسوی، و سلیمان بن ابراهیم، نویسندۀ الجزایری، ظاهر شد. آنان با به کار بردن آن اصطلاح به بدفهمیهایِ شرقشناسان دربارۀ اسلام اشاره کردهاند. جالب آنکه مترجم انگلیسیِ آن کتابها در آن زمان از آنجا که معادلی در زبان خود برای «اسلامهراسی» نیافت، آن اصطلاح را «احساس نامطلوب نسبت به اسلام» ترجمه کرد.
اصطلاح اسلامهراسی سپس به فراموشی سپرده شد تا اینکه در سال ۱۹۹۷ اندیشکدۀ بریتانیایی «رانیمِد تراست» آن را در گزارشی دربارۀ وضعِ اسلامستیزی در بریتانیا به کار بُرد و از آن پس اصطلاح اسلامهراسی نه تنها در میان مسلمانانِ بریتانیا بلکه رفته رفته در زبانهای اروپایی نیز رایج شد. طارق موُدود، پژوهشگرِ بریتانیاییِ پاکستانی تبار، یکی از نخستین پژوهشگرانی بود که سعی کرد آن اصطلاح را در همان سال ۱۹۹۷ تعریف کند. با انتشار مقالۀ فرِد هالیدِی در سال ۱۹۹۹ زیر عنوانِ «بازبینیِ اصطلاح اسلامهراسی» بررسیِ انتقادیِ اصطلاح اسلامهراسی آغاز شد. کریس آلِن، جامعهشناسِ وابسته به دانشگاه بیرمِنگام، یکی از نخستین پژوهشها را دربارۀ اسلامهراسی در سال ۲۰۰۲ به انجام رساند. پژوهشهای او را جزو مرجعهای معتبر در این باره میدانند.
نخستین پژوهشی که دربارۀ این موضوع در فرانسه منتشر شد، کتاب ونسان گِسِر زیر عنوان «اسلامهراسیِ نوین» در سال ۲۰۰۳ بود. پس از انتشار آن کتاب موضوع «اسلامهراسی» به یکی از موضوعهای بحث انگیز برنامههایِ تلویزیونی تبدیل شد. سپس، جامعهشناسانِ دیگری از افقهای فکری گوناگون آن را به موضوع تحقیق خود تبدیل کردند. ونسان گِسِر اسلامهراسی را در فرانسه از دیدگاهی کلیتر بررسی کرد و آن را به دینهراسیِ مدافعانِ آزادی بیان و آزادی توهین به مقدسات نسبت داد. اوُلیویه روا در سال ۲۰۰۵ نوشت که لائیسیته در فرانسه فقط جدایی دولت از کلیسا نیست. از نظر او جامعه های عُرفیِ غربی به طور کلی از دین میهراسند.
در این میان، مدافعانِ برابریِ زن و مرد نیز که از لائیسیته دفاع میکنند، متهم به اسلامهراسیِ پنهان شدند. با گسترشِ بنیادگرایی در حومههای شهری، تبلیغ آشکار اسلام سیاسی و بالا گرفتن تروریسم اسلامی، هراس از اسلام و مسلمانان فزونی گرفت و تشخیص مسلمانِ اهلِ رضا و توکل از مسلمانِ بنیادگرا و مدافع اسلام سیاسی دشوار شد. پی یر آندره تَگیِف، پژوهشگر سرشناس در زمینۀ نژادپرستی، مفهوم اسلامهراسی را «تروریسم فکری» خواند و نوشت که این مفهوم را چپگرایانِ اسلام پناه رواج دادهاند. آنان به هرگونه انتقاد از بنیادگرایی اسلامی بیدرنگ برچسبِ اسلامهراسی میزنند و راه را بر آزادی تفکر میبندند.
ژیل کِپِل، اسلام شناس فرانسوی، در کنفرانسی در ۱۶ نوامبر ۲۰۱۶ گفت: «تروریستها از نظر سیاسی شکست خوردند، زیرا نتوانستند جامعۀ فرانسه را دوپاره کنند. اما از تابستان ۲۰۱۶ و پس از ماجراهای مربوط به مایوی اسلامیِ بورکینی در سواحل فرانسه، استحالهای صورت گرفت. به این معنا که «جمعیت ضد اسلامهراسی در فرانسه» با مطرح کردن مسئلۀ اسلامهراسی نه تنها ما را واداشت که حملات تروریستی اسلامگرایان را فراموش کنیم بلکه سبب شد که کشور فرانسه در مطبوعات انگلیسی زبان «گولاگ مسلمانان» معرفی شود. برنار کَزنوُو، وزیر کشور در آن زمان، در پاسخ به سخنان ژیل کِپِل گفت: فرانسویها اسلامهراس نیستند و باید با نظریهای که «جمعیت ضد اسلامهراسی در فرانسه» تبلیغ میکند، مبارزۀ نظری کرد.
روز یکشنبه ١٠ نوامبر به دعوت «جمعیت ضدِ اسلامهراسی در فرانسه» و بعضی از احزاب و سازمانهایِ چپگرا تظاهراتی در پاریس در اعتراض به شدت گرفتنِ اسلامهراسی در فرانسه برگزار شد. نزدیک به ۱۳ هزار و پانصد نفر در آن تظاهرات شرکت کردند. «جمعیت ضد اسلامهراسی در فرانسه» با نام قانونی «انجمن دفاع از حقوق بشر- جمعیت ضد اسلامهراسی در فرانسه» به ثبت رسیده است. این جمعیت نهادی غیردولتی و غیرانتفاعی است و در سال ۲۰۰۳ در پی گفت و گویِ ژاک ژولیار با کلوُد اَمبِر، روزنامهنگار و بنیانگذارِ مجلۀ «لوُپووَن»، در شبکۀ تلویزیونی «اِل سه ای» تشکیل شد. در آن گفت و گو کلوُد اَمبِر گفت: باید صداقت داشته باشیم. من اندکی اسلامهراسم و ابایی ندارم آن را بر زبان بیاورم. این سخن او در مطبوعات فرانسه موجی از واکنشهای ضد و نقیض برانگیخت.
هدفِ «جمعیت ضدِ اسلامهراسی در فرانسه»، چنان که از بیانیههایش برمیآید، مبارزه با مجموعهای از رفتارها و کردارهایی است که به صورت دفع و طرد، و تبعیض و خشونت برضد نهادها و افرادی که وابستگیِ واقعی یا احتمالی به دین اسلام دارند انجام میگیرد. اگرچه فعالیتهای جمعیت و تعریفِ گَل و گشادِ اسلامهراسی در اسناد آن موضوع بحث و انتقاد است، اما «کمیسیونِ ملی مشورتی حقوق بشرِ» فرانسه گزارشهای آن جمعیت را که به طور منظم دریافت میکند، برای نظارت بر رعایت حقوق بشر در آن کشور سودمند میداند. شورایِ اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل نیز به آن جمعیت جایگاهِ ویژۀ مشورتی بخشیده است.
بنیانگذار و رئیس جمعیت فردی است به نام «سَمی دِباح». روزنامۀ لیبراسیون در سوم آوریل ۲۰۱۶ در مقالهای به قلم دو تن از روزنامهنگارانش این فرد را استاد تاریخ، واعظ جنبش بنیادگرایِ «جماعت تبلیغ»، عضو سابق اخوان المسلمین و برگزار کنندۀ پیشینِ کنفرانسهای طارق رمضان، اسلامشناس سویسیِ مصری تبار، در ایل دوُ فرانس که شامل پاریس و حومههای آن نیز هست، معرفی کرده است. منتقدانِ سَمی دِباح او را به مظلوم نمایی و رواج جماعتگرایی در فرانسه متهم میکنند.
تحقیقاتی که دربارۀ تاریخچۀ واژۀ «اسلامهراسی» انجام گرفته، نشان میدهند که این واژه را نخستین بار در ۱۹۱۰ کارکنان اداریِ فرانسه در مستعمرات آن کشور به کار بردهاند. آنان در اسنادی که از خود به جا گذاشتهاند از دو نوع اسلامهراسی سخن گفتهاند: اسلامهراسیِ دولتی و اسلامهراسیِ دانشورانه. از فرقگذاری میان مسلمانان و نامسلمانان در دستگاه اداریِ فرانسه زیر عنوان «اسلامهراسیِ دولتی» و از پیشداوریهایِ شرقشناسان دربارۀ مسلمانان با عنوان «اسلامهراسیِ دانشورانه» یاد کردهاند و سرچشمۀ آن را ناآگاهی از واقعیتِ اسلام دانستهاند. اصطلاح «اسلامهراسی» در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۲۲ در دو کتاب فرانسوی به قلم اتییِن دینه، نقاش و شرقشناسِ فرانسوی، و سلیمان بن ابراهیم، نویسندۀ الجزایری، ظاهر شد. آنان با به کار بردن آن اصطلاح به بدفهمیهایِ شرقشناسان دربارۀ اسلام اشاره کردهاند. جالب آنکه مترجم انگلیسیِ آن کتابها در آن زمان از آنجا که معادلی در زبان خود برای «اسلامهراسی» نیافت، آن اصطلاح را «احساس نامطلوب نسبت به اسلام» ترجمه کرد.
اصطلاح اسلامهراسی سپس به فراموشی سپرده شد تا اینکه در سال ۱۹۹۷ اندیشکدۀ بریتانیایی «رانیمِد تراست» آن را در گزارشی دربارۀ وضعِ اسلامستیزی در بریتانیا به کار بُرد و از آن پس اصطلاح اسلامهراسی نه تنها در میان مسلمانانِ بریتانیا بلکه رفته رفته در زبانهای اروپایی نیز رایج شد. طارق موُدود، پژوهشگرِ بریتانیاییِ پاکستانی تبار، یکی از نخستین پژوهشگرانی بود که سعی کرد آن اصطلاح را در همان سال ۱۹۹۷ تعریف کند. با انتشار مقالۀ فرِد هالیدِی در سال ۱۹۹۹ زیر عنوانِ «بازبینیِ اصطلاح اسلامهراسی» بررسیِ انتقادیِ اصطلاح اسلامهراسی آغاز شد. کریس آلِن، جامعهشناسِ وابسته به دانشگاه بیرمِنگام، یکی از نخستین پژوهشها را دربارۀ اسلامهراسی در سال ۲۰۰۲ به انجام رساند. پژوهشهای او را جزو مرجعهای معتبر در این باره میدانند.
نخستین پژوهشی که دربارۀ این موضوع در فرانسه منتشر شد، کتاب ونسان گِسِر زیر عنوان «اسلامهراسیِ نوین» در سال ۲۰۰۳ بود. پس از انتشار آن کتاب موضوع «اسلامهراسی» به یکی از موضوعهای بحث انگیز برنامههایِ تلویزیونی تبدیل شد. سپس، جامعهشناسانِ دیگری از افقهای فکری گوناگون آن را به موضوع تحقیق خود تبدیل کردند. ونسان گِسِر اسلامهراسی را در فرانسه از دیدگاهی کلیتر بررسی کرد و آن را به دینهراسیِ مدافعانِ آزادی بیان و آزادی توهین به مقدسات نسبت داد. اوُلیویه روا در سال ۲۰۰۵ نوشت که لائیسیته در فرانسه فقط جدایی دولت از کلیسا نیست. از نظر او جامعه های عُرفیِ غربی به طور کلی از دین میهراسند.
در این میان، مدافعانِ برابریِ زن و مرد نیز که از لائیسیته دفاع میکنند، متهم به اسلامهراسیِ پنهان شدند. با گسترشِ بنیادگرایی در حومههای شهری، تبلیغ آشکار اسلام سیاسی و بالا گرفتن تروریسم اسلامی، هراس از اسلام و مسلمانان فزونی گرفت و تشخیص مسلمانِ اهلِ رضا و توکل از مسلمانِ بنیادگرا و مدافع اسلام سیاسی دشوار شد. پی یر آندره تَگیِف، پژوهشگر سرشناس در زمینۀ نژادپرستی، مفهوم اسلامهراسی را «تروریسم فکری» خواند و نوشت که این مفهوم را چپگرایانِ اسلام پناه رواج دادهاند. آنان به هرگونه انتقاد از بنیادگرایی اسلامی بیدرنگ برچسبِ اسلامهراسی میزنند و راه را بر آزادی تفکر میبندند.
ژیل کِپِل، اسلام شناس فرانسوی، در کنفرانسی در ۱۶ نوامبر ۲۰۱۶ گفت: «تروریستها از نظر سیاسی شکست خوردند، زیرا نتوانستند جامعۀ فرانسه را دوپاره کنند. اما از تابستان ۲۰۱۶ و پس از ماجراهای مربوط به مایوی اسلامیِ بورکینی در سواحل فرانسه، استحالهای صورت گرفت. به این معنا که «جمعیت ضد اسلامهراسی در فرانسه» با مطرح کردن مسئلۀ اسلامهراسی نه تنها ما را واداشت که حملات تروریستی اسلامگرایان را فراموش کنیم بلکه سبب شد که کشور فرانسه در مطبوعات انگلیسی زبان «گولاگ مسلمانان» معرفی شود. برنار کَزنوُو، وزیر کشور در آن زمان، در پاسخ به سخنان ژیل کِپِل گفت: فرانسویها اسلامهراس نیستند و باید با نظریهای که «جمعیت ضد اسلامهراسی در فرانسه» تبلیغ میکند، مبارزۀ نظری کرد.
Comments
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel