مرا مهر سيهچشمان ز سر بیرون نخواهد شد ۱۶۵
Update: 2024-11-12125
Description
غزل نمره ۱۶۵
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
مرا مهر سيهچشمان ز سر بيرون نخواهد شد
قضای آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد
رقيب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت
مگر آه سحرخيزان سوی گردون نخواهد شد
مرا روز ازل کاری بجز رندی نفرمودند
هر آن قسمت که آنجا رفت از آن افزون نخواهد شد
(هر آن قسمت که رفت آنجا کم و افزون نخواهد شد)
خدا را محتسب ما را به فرياد دف و نی بخش
که ساز شرع از اين (اسباب) افسانه بیقانون نخواهد شد
مجال من همين باشد که پنهان (مهر) عشق او ورزم
کنار و بوس و آغوشش چه گويم چون نخواهد شد
شراب لعل و جای امن و يار مهربان ساقی
دلا کی به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد
مشوی ای ديده نقش غم ز لوح سينهی حافظ
که زخم تيغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
البته منم این راه و روش تائویی رو در دیدار با دوستانم دارم سالهاست :)))
ساعت ۱۴:۱۴ و دوستت دارم
پادکستتون ارامشه برام👏👏👏🙏
معرفی میکنم : یک دوست ( تخمی ! )
امروز خیلی حالم بد بود اپیزود قبل رو که گوش دادم حس کردم حال منو می دونستین و اپیزود رو مناسب حال من ساختین لذت بردم و همه چیز بهتر شد❤️🩹 نفست گرم فرزان جان❤️🔥
صدای خش خش علفهای وحشی میآید و درختان با نگاهی متوحش به تماشا ایستادهاند برای قضاوت… «یوگنی یفتوشنکو: شاعر روس»
بله تخم ای کاش رو میلیون ها بار کاشتیم و در نیومد
سپاس بیکران 🕊️
🌼 #165
ساعت ۱۱:۱۱ دقیقه است و دوستت داریم
چه کار خوب و قشنگی که صدای خواننده های که غزل حافظ را خوانده اند پخش میکنید... شعر در ذهنمون بیشتر تثبیت میشه 👌✨️ کمیل نصری از دوستان خوب من هست براش این قسمت را فرستادم اونم کلی کیف کرد 🙏😍🤎
آخ🤍
فرزان جان دقیقا برایِ من هم اینطوره که گاهی حس می کنم خیلی متوجه داستان زندگی شدم تا اینجا و گاهی حس می کنم هیچی نمی دونم...هم خیلی راه اومدیم هم خیلی راه مونده...مهم اینه که تویِ مسیریم... و من امشب در زمانِ تماشایِ فیلمِ جذابِ " صبحانه با زرافه ها" ، با شنیدنِ پندهایِ تائو، بسیار زیاد یادت کردم♥️
راستی بخاطر اون گیاهی که توی حیاطتون بود مارمولکها اومدن؟
من فکر میکنم در علم تحلیل رفتار این من برساخته رو میگه والد که شامل پدر ومادر وتمام کسانی که در زندگی ما تاثیر دارن حتی رسانه ها واتفاقات زندگی ما. این سالادی که شما گفتین مثال گویایی بود.ممنون
از صدای سخن «عشق» ندیدم خوشتر هر روزی که میگذره این جمله عمیق تر به جونم میشینه ...
فرزان کاش هرصبح قشنگ بخوابی سرحال پاشی ضبط کنی..
جدیدا فرصتی که دست میده برای گوش کردنت خیلی متفاوت از قبل شده به علت جریان زندگی که مارو باخودش میبره
🌬🌀🌊🙏🪬
این متن رو الان خوندم و انقدر به دلم نشست که اومدم اینجا برای دوستان بنویسم: *نویسندهش پونه مقیمی عزیز که خیلی دوستش دارم🥰 بله، این همان زنیست که میخواستم تمام عمرم را با او سپری کنم. زنی که میتوانم با او تنها باشم، بدون اینکه نگران ترسیدن یا مضطرب شدنش باشم. با او صحبت کنم و درک شوم، بدون اینکه سرزنشم کند. با او خوش بگذرانم، بدون اینکه برایم از فلسفهی مفید بودن سخنرانی کند. با او بخندم بدون اینکه به من تذکر دهد سنگین باشم. با او گریه کنم بدون اینکه اشکها را نقطه ضعف ببیند.