ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد ۱۶۷
Update: 2024-11-16
59
59Description
غزل نمره ۱۶۷
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان
ستاره‌ای بدرخشيد و ماه مجلس شد
دل رميده‌ی ما را رفيق و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مساله‌آموز صد مدرس شد
به بوی او دل بيمار عاشقان چو صبا
فدای عارض نسرين و چشم نرگس شد
به صدر مصطبه‌ام می‌نشاند اکنون دوست
گدای شهر نگه کن که مير مجلس شد
خيال آب خضر بست و جام (کیخسرو) اسکندر
به جرعه‌نوشی سلطان ابوالفوارس شد
طربسرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی يار منش مهندس شد
لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
کرشمه‌ی تو شرابی به عاشقان (بنمود) پيمود
که علم بی‌خبر افتاد و عقل بی‌حس شد
چو زر عزيزوجود است نظم (شعر) من آری
قبول دولتيان کيميای اين مس شد
ز راه ميکده ياران عنان بگردانيد
چرا که حافظ از اين راه رفت و مفلس شد
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
دوستاني كه صبح ها ميان و ميان و ميان تا برسن به فال رباعيات شمس من، احتمالا متوجه شدن كه امروز از رباعيات شمس خبري نبود. * صبح كه رفتم سراغ رباعيات شمس، ديدم يه رباعي خيام داره توي سرم ميچرخه. رباعيات شمس رو كمي بالا و پايين كردم و … ديدم كه امروز، انگار قراره توي آينه رباعي خيام يه احوالات درونيم نگاه كنم. * رباعي ٩٩: من ظاهرِ نیستی و هستی دانم، من باطنِ هر فراز و پستی دانم؛ با این‌همه از دانش خود شرمم باد، گر مرتبه‌ای وَرایِ مستی دانم. * من باور دارم كه "مرتبه مستي" براي انسانهاي مختلف متفاوته ❤️
خوش به حالِ من که تو جمع شماهام🥰
نمیشه ی دور همی بزاریم همه ی حافظیون ی بار دور هم حافظ بخونیم؟
فرزان جان دل من هم تو را تنگ بود..خیلی...خیلی...
حس و حال قشنگیه جزء سی هزار نفر باشیم...
سلام و درود به همگی با توجه به سوالات پیش آمده در مورد مقاله روسو و پیشنهاد دوستان چکیده ای از مقاله او با عنوان”آیا احیای علوم و هنرها به پالایش اخلاق کمک کرده است “ رو در این کامنت به اشتراک می گذارم و امیدوارم مفید باشه
داداش چرا داری چرت پرت معنی میکنی...مگه قرآن شعره که میگی محمد شاعر شد یهویی...بعدش تو معنی نکن با چشم ابرو اشفه اومدنی که تو میگی مصداق خودته فقط بچه خوشگل بی علم یه مکتب برو تو شاید یه چیزی از عشق معرفت فهمیدی..
جنبش کاهدودیه جالبی دارم. چه شکلی باید ارسال کنم؟
امروز خیلی رادیویی بودید البته این یک انتقاد نیست.
چه خوب معنویات ما رو ارتقا میدین و اینقدر هراس دارید از سخن خلاف مزاجتون که فقط دست به دامن پاک کردن هستین... ایران به ارتقا مادیات نیاز داره و بهش هم میرسه ... چه اسماج دود بدید چه ندید
تو خوبی درویش ما همون وسواس خناس😅😅😅
هرکه خواست معنویات شما رو ارتقابده به خاطر بیارید: علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را می‌خواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم می‌خواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. دلخوش نباشید که مسکن فقط می‌سازیم، آب و برق را مجانی می‌کنیم، اتوبوس را مجانی می‌کنیم ، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت می‌دهیم؛ شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. اینها شما را منحط کردند؛ اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما، هم دنیا را آباد می‌کنیم هم آخرت را.
دوستشان دارد و دوستش دارند 💫 تک خالق عالم خووووووب خلقت کرده راوی عاشق ما 🍃 شکر
این بیت دقیقا دلیلی بوده که پدرم اسم نگار رو برای من انتخاب کرده . روز تولدم روزنامه رو باز میکنه و این بیت میاد اتفاقا اون روز هم ۱۷ربیع الاول بوده این بیت از کودکی با روح من گره خورده و دو راهی بزرگی که در ذهنم بود همیشه آزارم میده ورود به عرصه علم و پی اچ و دی و مقاله یا زیستن همراه با آگاهی چرا حس کردم تمام کلمات با من است بشوی اوراق اگر هم درس مایی🥢🌾🌻🪻🌺🪷
فکر میکردم یه انسانی که دنبال حقیقت میگرده ولی هرچی که بیشتر میری جلو بیشتر میفمم "مهره ی نظام" هستی.
میدونم میخونی فرزان جان و سایر یاران در ارتباط با آخر این قسمت سخن عشق میخوام بگم مطمئنم قبل از صدای سخن عشق دوستان تشنه و جویای معنویت بودند والا اصلا نمیموندند تو اینجا خانه کنند مشق عشق کنند و زندگی کنند
هرچی که بیشتر پیش میریم می‌فهمیم که هیچی و نمیشه کامل درک کرد و در عقل محدود انسان و جسم اون قابل درک و لمس نیست پس چرا باید بریم دنبال این چیزا؟که چی بشه اخرش؟چی قرار بهمون اضافه شه ؟کجای زندگی به دردمون بخوره؟
یک تفکری در بین مخاطب جا انداختی فرزین که ببیند درونش را و او ان را با انفعال جا به جا کرده.. یا فرزین هر طور دوست دارد باشد .... دوست عزیز این افکار پوچ که اینجا میشنوی و با عقل و منطق جور نمیاید و هشدار درونی را دریافت میکنی برای مشاهده نیست برای این است که اکت مناسب نشان بدهی .میدانی چرا چون فرزین دختر خاله ی تو نیست که امروز امده چای بخورد قصه ببافد برود ... دارد اینها را برای بیش از نیم میلیون ادم انتشار میدهد ... ایا میدانی چه خبر است یا پروژه ابله سازی به موفقیت رسیده ؟؟؟
آی اَمان از این غزلِ نابِ جنابِ حافظ و آهنگِ همایون‌جان که چه کرد با دلم امروز🔥❤ و اون فعلِ "بازآ" که مثلِ "بیا"،ازجنسِ همون فعل‌هایِ جذابه💫 باز هم باخ و شوپن،پخش شد و این سفارتِ آلمان و لهستان،کماکان دست رویِ دست گذاشتن! :) مفهومِ اون غمزه و نورِ نور،به دلم نشست💫 بقولِ یک شاعرِ گمنام😉: حکایت و سَمَرم زان زمان بِشُد جاوید/ که "غمزه و نظری"،شُست از دلم تردید/ (سَمَر،قصه‌ای که در "شب"،روایت می‌شود)
افتخاریست اگر بر دیده این بنده پر تقصیر منت بگذارید و در این کشتار بی پایان اوقات سری به نوشته های این نویسنده خرده پا و در آرزوی آتیه ای خوش بزنید 🌹 نظره شما موجب قوت قلب من می‌شود 🙏 https://castbox.fm/va/6251976