رادیو تراژدی ۵۳ عبدالرحیم جعفری
Description
فصل چهارم، شمارهی اول
پیرمرد و دریا؛ عبدالرحیم جعفری
شمارهی اول از فصل چهارم رادیوتراژدی قصهی زندگی عبدالرحیم جعفری است؛ مؤسس انتشارات امیرکبیر که از بزرگترین بنگاههای نشر در ایران بود. جعفری در کودکی با فقر دستوپنجه نرم کرد و بعد از کارگری در نشر علمی، کمکم توانست سر پا بایستد و نشری برای خودش تأسیس کند. «امیرکبیر» ناشر کتابهای جلال آل احمد، فروغ فرخزاد، عبدالحسین زرینکوب، هوشنگ ابتهاج، غلامحسین ساعدی و دکتر محمد معین بود. اما روزگار کمکم روی بدش را به جعفری نشان داد و او اول چشمش را از دست داد و چند سال بعد، در روزگار مصادرهها، قربانی شد. قصهی زندگی و کار عبدالرحیم جعفری مشهور به تقی را میتوانید در این شمارهی رادیوتراژدی بشنوید.
نویسنده: علی سیفاللهی | راوی: کریم نیکونظر | اصلاح صدا و میكس: رضا دولتزاده |ناشر: رادیو تراژدی
Radiotragedy.com
تنها مکانی که اینها مصادره کردن و به شدت توی توسعه دادنش موفق بودن بهشت زهرا بوده لعنت
ممنون از شما عالی و غصه دار منظور از جنتی همین جنتی که سن نوح داره؟؟ اخه چی این به کتاب🙁
چه افیونی بود این انقلاب ۵۷
واقعاً عالی و چقدر آموزنده که انقلابی که همه با چه شوقی پیگیر بودن چگونه همه دوستدارانش را بلعید و تبدیل به دیو بزرگی شد که سالهاست همه با آن به نوعی دسته و پنجه نرم میکنیم جا داشت از نشر نو و فعالیت آن میگفتین که این خانواده خستگی ناپذیر ادامه دادن
وقتی گوش میکردم همزمان پر از هیجان و خشم بودم..ممنون از کار ارزشمندی که انجام میدین🌷
سلام وقتتون به خیر به نظرم باید در مورد مصادره چی و قاضی دادگاه اقای جعفری هم خیلی کندو کاو میکردید و حرفه ای تر عمل میکردید
بسیار متاثر کننده ست این سرنوشت
سلام وقتتون به خیر به نظرم حرفه ای تر این بود که راحت از کنار هویت واقعی مصادره چی و قاضی نمی گذشتید .یک سو گیری محسوس القایی در پادکست مشهود است
شاه دادیم.افتابه گرفتیم،افسوس
یک گزارش دیدم از نمایشگاه که ایشون رفت سر غرفه انتشارات امیر کبیر واز متصدی غرفه ک جوان بود پرسید بنیانگذار انتشارات کیه جوان نمیتونست جواب بدهد گفت با مسواک صحبت کنید آقای جعفری گریه افتاد و گفت این انتشارات مال من بوده چطور منو نمیشناسید خیلی اون شب ک دیدم گریه افتادم وحالم بد شد .و متاسف شدم و دلخور از حال این مملکت وعنقلاب اشتباهی
اول اینکه چقدر ممنونم که مارو با همچین انسان های نازنینی آشنا می کنید. دوم اینکه غم عالم تو دلم جمع میشه که این سرگذشتارو می شنوم. این بندگان خدا از زیر صفر خودشون رو رسوندن به یه اسم و رسمی که آقایون بیان هلپ هلپ بخورنش🤬
خیلی تند می خوانید متوجه نمی شوم لطفا آرام و شمرده بخوانید.
عالی بود❤️
فقط میتونم بگم تنفرم بیشتر و بیشتر بیشتر شد،
با تشكر از زحمات شما من بخش زيادى از اتفاقات را به ولسطه پدرم كه چاپ چى بودند ، مى دانستم . گوش و دل سپاردم ، ناخواسته جابجايش غصه خوردم و چشمانم تر شد . عدالت عجب كلمه گنگ و بى معنايى است.
این چه انقلاب عجیبی بود که پیامدش ،فقط بیعدالتی ودزدی وراهزنی وغارت وپسرفت بود! ممنون ازشما جناب نیکو نظر که ما رو با این بیوگرافی های جالب سورپرایز میکنین...گرچه درپایان فقط بغض وآه وحسرت گریبانگیر مون میشه!
روحش شاد مرد بزرگی بود و حق بزرگی برگردن فرهنگ و کتابخوانی این کشور داشته من چون اهل کتاب هستم و داستان زندگی شو پیشتر واسم گفته بودن ک خیلی ناراحت شدم و کتاب در جست جوی صبح شم خوندم اونم پیشنهاد میدم حتما بخونید روحش شاد امیدوارم ریشه ظلم و فساد در این کشور برچیده شه
عاالی بود،چقدر افسوس خوردم به سرنوشت این بزرگمرد،و چقدر متاسف شدم که در فراق دردانه زندگیشون،"امیر کبیر" فوت کردن
عالی بود... درورد بر این انسان های با شرافت و تاثیر گذار
یک جهان سپاس برای زحماتتون. تلخ و غمین.......