رادیو تراژدی ۴۶ مصطفی عالینسب
Description
شمارهی هشتم فصل سوم
میرمصطفی عالینسب
دومین شمارهی ویژهی نوروز به زندگی و کار مصطفی عالینسب
میپردازد؛ جوانی اهل تبریز که کارش را با حسابداری و بعد تجارت شروع کرد اما بهمرور فهمید بهجای واردات کالا، باید سراغ تولید کالا برود. او در دورهی ملی شدن نفت، وقتی نفت ایران خریداری نداشت، دستبهکار شد و صنایع نفتسوز عالینسب را تاسیس کرد و سماور و علاالدین ساخت او به عنوان نماد ملی در دورهای مطرح شد. بعد از کودتا، او دست از کار کشید و زمانی شروع به کار کرد که جبههی مقاومت ملی از او خواست تا کارخانه را دوباره راهاندازی کند. عالینسب بعدها نقش مهمی در طراحی سیاستهای اقتصادی دوران جنگ داشت.
سفری به مقصد بیداری با بنمانو
Bonmano.com
Instagram.com/bonmano
نویسنده: سوسن سیرجانی | راوی: کریم نیکونظر | اصلاح صدا و میكس: رضا دولتزاده | ناشر: رادیو تراژدی
radiotragedy.com
وااااای چقدر غارت و تجاوز و چپاول شده تا برای خودشون قدرت و ثروت جمع کنن.مرگ خوبه برای همسایه
محله شتربان نه شتریان
خدابیامرز یه سماور برامون کپی کرد اصلا ساخت اما اندازه ده قرن کشور را عقب انداخت،خدا میدونه چه نابغه های اقتصادی را این سماور ساز فراری داد و مردم را ضربه فنی کرد. اتفاق سال ۷۹ هم نشون داد که یه کارخانه دار کارخانه ای که ساخته مثل فرزندش میمونه ( همه میمیریم اما مردن هر شخص نشانه ای دارد ) خداوند به عالی نسب فهماند که کارخانه خیامی و بقیه مثل فرزندانشان بود جالب اینکه میراث خوارش هم فرزند خودش نبود،ای داد و بیداد
اوکی بودم تا اینکه رسید به اون بخشیدن غرامت به نظام متبوعش. خوب خورد. نوش جونش. کسی که برای گسترش خریتش خرج هم بکنه دیگه خیلی نوبره.
عالی
این اپیزود نشان از آن دارد که شما تو دوره پهلوی میتونستی با هر اعتقاد و روشی زندگی کنی
اسم محله شتربان درسته نه شتریان
لسم محله شتریان نیست. شتربان هست که تو ترکی میگیم دوهچی
فقط میگم روحشان شاد مذهب گرفتاری که زندگی ساده مارا به چالش کشیده مذهب خصوصی ترین باور هر فرد دخالت دین در سیاست زندگی مردم به قهقرا کشیده عقب افتادگی مذهبی
فرقه دموکرات البته ک یه حزب سیاسی با گرایشات کمونیسم بود نه یه فرقه مذهبی
چه عجیب کسی که در زندگی خودش پی اقتصاد خصوصی بوده و حتی قبل از مرگ چون وارث نداشته اموالش رو به برادرزاده واگذر کرده، برای دیگران اقتصادی دولتی رو انتخاب کرده!!!
چه عجیب کسی که در زندگی خودش پی اقتصاد خصوصی بوده و حتی قبل از مرگ چون وارث نداشته اموالش رو به برادرزاده واگذر کرده، برای دیگران اقتصادی دولتی رو انتخاب کرده!!!
از کل رادیو تراژدی شاید ۲یا ۳قسمت رو نشنیدم... نمیدونم آگاهانه یا ناخودآگاه تیم تولید تحت تاثیر چه چیزی هست اما باید بگم تو انتخاب شخصیت و نگارش متن پادکست دچار افول شده اون وجه تراژیک یا تراژدی داره جاشو به یک برنامهی بیشتر پژوهشی میده البته از ابتدا این مسئله تحقیقی و بودن پادکست باهاش بوده و نقطه جذابش بوده اما خیلی دیگه سایه اش داره تو روند تولید ، محتوا رو بیمزه میکنه البته نبودن محتوای تخیلی یا داستان پردازی های اغراق آمیز بخش مثبت کل قسمت هاست اما نگارش و انتخاب شخصیت رو سرسری نگیرید
سلام.تابلوی لوازم خانگی عالی نسب هنوز بالای به ساختمان بلند نزدیک مترو توحید هست
درود و وقت بخیر. من تمامی اپیزودها را گوش داده ام و هر بار چشمانم گریان از اینکه فرزندانی وطن دوست را ازدست دادیم و خندان از اینکه در دوره ای که امکانات امروزی وجود نداشته این فرزندان علی رغم مشکل ها قدم های بزرگی برای ایران برداشتند. شاید قسمت مذهبی زندگی جناب عالی نسب به مذاق خوش نیاید اما همینکه قدمی در تولید کننده بودن برداشته عالی بود چون ایران و کشورهای جهان سوم بیشتر مصرف کننده هستند. دم شما گرم بابت این اپیزود. و از این فرزندان اهل کتاب و فکر بیش باد
درباره سمکو هم میشه یک شماره درست کرد . پایدار باشین
لطفاً سوگیری نداشته باشید عالی نسب شخصیت جالبی نداشت چطور وجدانش راضی شد دست بندازد روی اموال دیگران مگه مذهبی تشریف نداشتن وحلال وحروم حاایشون نبود؟
کارتون خیلی عالیه فقط ای کاش سو گیری مذهبی و حکومتی نداشتید
متعجب شدم از منطق بعضی ها مرحوم عالی نسب به صرف اینکه بعد از انقلاب مسوولیت داشته باید زیر سوال بره ولو اینکه به مملکت و ملت خدمت کرده باشه؛ از جناب نیکونظر سپاسگزارم؛امیدوارم ناسزاها ایشون رو دلسرد نکنه
فارغ از هر عقیده ای که آقای عالی نسب داشته خدماتی که به مردم کرده قابل تقدیر بوده روحش شاد