زنی که از تیر چراغ برق بالا رفت و سنجاقک شد-فصل چهل و پنجم
Update: 2024-05-15
1
Description
زنی که از تیر چراغ برق بالا رفت و سنجاقک شد
فصل چهل و پنجم
امیلی کنار نردههای ورودی پانسیون ایستاده و مضطرب است. سرشا را که میبیند دستهاش را میمالد به کنارههای رداش که عرقشان را خشک کند. چه اتفاقی افتاده که امیلی وقت دعای صبحگاه این طور به همریخته و کلافه کنار نردهها ایستاده؟ زانوی چپ سرشا شُل میشود و سکندری میخورد. دست به تیر چراغ برق میگیرد و از جوب رد میشود. امیلی در آهنی را باز میکند. سرشا دو قدم مانده به دروازه میایستد. دهانش دو سه بار باز میشود اما آوایی بیرون نمیآید. به نظر میرسد امیلی هم به لکنت افتاده. سرشا محکم میکشد روی لبهاش.
نوشتهی : نازنین جودت
صدای : نازنین جودت
Comments
In Channel




