رودابه جان تو چقدر توی این عکس شیرینی و اصلا چه عچس زیباییه، منحصر بفرده، مثل یک گنجه
خوشبحالت که همچین عکسی داری، همچین گنجی❤️
Aug 29th
Reply
Monin🦋
رودابه تو واقعا آدم خوبی هستی با قلب بزرگ بهت افتخار میکنم و میدونم ک پدرتم همیشه پیشته:)
Jun 2nd
Reply (1)
aliakbar zare
روحش شاد
۷ روز دیگه میشه دقیقا ۵ سال که بابای منم رفته و تو این پنج سال من هنوز باورم نشده که دیگه نیستش و بعضی وقتا(اکثرا پشت فرمان حوالی خونه مون)تو ذهنم میگم چند روزه بابام رو ندیدم و سریع معکوس میکشم که برم خونه ببینمش بعد از چند ثانیه یادم میاد که بابام دیگه بین ما نیست،اونوقته که شدید ترینِ گریه هامو میکنم و و میزنم کنار و یه دل سیر اشک میریزم و بعدش میرم سر خاکش، براش از موفقیتام میگم،چون تنها کسی بود که واقعا خوشحال میشد و مثل بقیه ادای خوشحالی رو در نمیآورد ،میگن تنها کسی که دوست داره بهتر از خودش باشی پدره
Feb 21st
Reply (2)
Hoda.a
چقدر دیر اینجارو پیدا کردم.
Feb 14th
Reply (1)
Payam Raoufi
سلام رودابه جان.خسته نباشی.دکتر رئوفی هستم.اگر ممکنه به شماره من 09170542959 یه مسیج بده کار مهمی در مورد دوست مشترکمون دارم.خیلی فوریه.ممنون
Jan 19th
Reply
samane
ولی من هر موقع دلم میگیره دوباره گوش می دم🥲
Dec 10th
Reply
ارغوان
چقدر حرف دلم را نوشتی چه روزهایی که دلم برای پدرم تنگ میشه. و نیست که نگاه ش کنم . قور قور هایش را بشنوم. خنده هایش عصبانیتش و حتی کتک های کودکیم . و حتی کتابهای که برایم می خرید در حالی که آنقدر کم سواد بود . که خودش نمی توانست بخواند . وقتی کتاب را می خواندم هر کجا که بود نزدیکم می آمد . تا بشنود. و چه لذتی می برد وقتی کتاب شاهنامه اش را برایش می خواندم و او از حفظ غلط هایم را می گفت . ولی افسوس افسوس.....
Dec 8th
Reply (1)
maryam ebrahimi
چقد قشنگ بود، منم یه ورژن مونث از بابامم، نمیدونم چرا باهاش دارم گریه میکنم، رودابه تو خیلی قلمت محشره، خودتم که میخونیش قشنگ ترم میشه
Dec 6th
Reply
Kiana Mp
رودابه ناز ،مرسی از این احساس لطیفت،زیبا بود پراز بغض شدم و دلتنگ مادری ک ناباورانه رفت ب جهان ابدیت ...😔 روح پدر شاد 🙏🏼🤲❤️
Dec 2nd
Reply
امیررضا
بمیرم واست
Dec 1st
Reply
معصومه
چند باری گوش دام 🥺چقد منم شبیه شما و پدرتونم 🥲
Dec 1st
Reply
reyhan babaei
چقدر گریه کردم رودابه ... بغضی که ماه ها بود سر باز نمیکرد
Nov 30th
Reply
sahar
خیلی سعی کردم با نامه ات گریه نکنم، موفق هم شدم اما به نظرم ارزشش رو نداشت ،حال دق بدی بهم دست داد، جملاتت و دلتنگی برای بابا و یاد پدر خودم که ۱۳ ساله ندارمش. نه تلاشم با اینکه اول فکر میکردم معقولانست، احمقانه بود، دوباره گوش میکنم و یه دل سیر گریه میکنم
Nov 28th
Reply
sahar
قلم و نوع نگاهت خیلی زیباست اما میدونم ساده به دست نیومده، برای این نوع طنز و نگاه برای هر جمله اش حداقل یه بار دهن باید سرویس شده باشه،فقط میتونم برات آرزو کنم با سرویس کمتری طنز در باقی زندگیت جاری باشه عزیزم 😘
Nov 28th
Reply
احمد باقری پور
سلام در مورد مهربانی دقیق نوشتی لعنت بر مهربانی
Nov 27th
Reply
Honey Delshakib
چقد خوب نوشتی
چقد به دل میشینه
چقد خوب میخونیش
روحشون شاد و در آرامش ابدی عزیزم
و الهی که صبر شما بزرگتر از دلتنگی تون باشه ❤
Nov 27th
Reply
m. ch
هنوز گوش ندادم اما دلتتگت بودیم رودابه جان
Nov 24th
Reply
Eli
رودابه ی نازنین.
من به بابام میگفتم آقاجون، پدرم مال نسل پدرسالار بود و نیکا به باباش میگفت پدر و جالب اینکه هر دو دلمان میخواست به شان بگوییم بابا و آنها نمی خواستند اینجوری صدایشان کنیم. پدرم اقتدارش را آنجوری میدید و پدر نیکا دوست داشت به روز باشد و ما هر دو میخواستیم همین وسطها مثل همه عادی باشیم. حسرتش به دل هر دومان ماند. نامه ات روان زیبا پرمهر پر از اندوه و پر از شعور بود. تو نامه نمی نویسی شعر مینویسی... وقتی تو میخوانی من هوس نوشتن میکنم...
Nov 23rd
Reply
Eli
رودابه ی نازنین.
من به بابام میگفتم آقاجون، پدرم مال نسل پدرسالار بود و نیکا به باباش میگفت پدر و جالب اینکه هر دو دلمان میخواست به شان بگوییم بابا و آنها نمی خواستند اینجوری صدایشان کنیم. پدرم اقتدارش را آنجوری میدید و پدر نیکا دوست داشت به روز باشد و ما هر دو میخواستیم همین وسطها مثل همه عادی باشیم. حسرتش به دل هر دومان ماند. نامه ات روان زیبا پرمهر پر از اندوه و پر از شعور بود. تو نامه نمی نویسی شعر مینویسی... وقتی تو میخوانی من هوس نوشتن میکنم...
رودابه جان تو چقدر توی این عکس شیرینی و اصلا چه عچس زیباییه، منحصر بفرده، مثل یک گنجه خوشبحالت که همچین عکسی داری، همچین گنجی❤️
رودابه تو واقعا آدم خوبی هستی با قلب بزرگ بهت افتخار میکنم و میدونم ک پدرتم همیشه پیشته:)
روحش شاد ۷ روز دیگه میشه دقیقا ۵ سال که بابای منم رفته و تو این پنج سال من هنوز باورم نشده که دیگه نیستش و بعضی وقتا(اکثرا پشت فرمان حوالی خونه مون)تو ذهنم میگم چند روزه بابام رو ندیدم و سریع معکوس میکشم که برم خونه ببینمش بعد از چند ثانیه یادم میاد که بابام دیگه بین ما نیست،اونوقته که شدید ترینِ گریه هامو میکنم و و میزنم کنار و یه دل سیر اشک میریزم و بعدش میرم سر خاکش، براش از موفقیتام میگم،چون تنها کسی بود که واقعا خوشحال میشد و مثل بقیه ادای خوشحالی رو در نمیآورد ،میگن تنها کسی که دوست داره بهتر از خودش باشی پدره
چقدر دیر اینجارو پیدا کردم.
سلام رودابه جان.خسته نباشی.دکتر رئوفی هستم.اگر ممکنه به شماره من 09170542959 یه مسیج بده کار مهمی در مورد دوست مشترکمون دارم.خیلی فوریه.ممنون
ولی من هر موقع دلم میگیره دوباره گوش می دم🥲
چقدر حرف دلم را نوشتی چه روزهایی که دلم برای پدرم تنگ میشه. و نیست که نگاه ش کنم . قور قور هایش را بشنوم. خنده هایش عصبانیتش و حتی کتک های کودکیم . و حتی کتابهای که برایم می خرید در حالی که آنقدر کم سواد بود . که خودش نمی توانست بخواند . وقتی کتاب را می خواندم هر کجا که بود نزدیکم می آمد . تا بشنود. و چه لذتی می برد وقتی کتاب شاهنامه اش را برایش می خواندم و او از حفظ غلط هایم را می گفت . ولی افسوس افسوس.....
چقد قشنگ بود، منم یه ورژن مونث از بابامم، نمیدونم چرا باهاش دارم گریه میکنم، رودابه تو خیلی قلمت محشره، خودتم که میخونیش قشنگ ترم میشه
رودابه ناز ،مرسی از این احساس لطیفت،زیبا بود پراز بغض شدم و دلتنگ مادری ک ناباورانه رفت ب جهان ابدیت ...😔 روح پدر شاد 🙏🏼🤲❤️
بمیرم واست
چند باری گوش دام 🥺چقد منم شبیه شما و پدرتونم 🥲
چقدر گریه کردم رودابه ... بغضی که ماه ها بود سر باز نمیکرد
خیلی سعی کردم با نامه ات گریه نکنم، موفق هم شدم اما به نظرم ارزشش رو نداشت ،حال دق بدی بهم دست داد، جملاتت و دلتنگی برای بابا و یاد پدر خودم که ۱۳ ساله ندارمش. نه تلاشم با اینکه اول فکر میکردم معقولانست، احمقانه بود، دوباره گوش میکنم و یه دل سیر گریه میکنم
قلم و نوع نگاهت خیلی زیباست اما میدونم ساده به دست نیومده، برای این نوع طنز و نگاه برای هر جمله اش حداقل یه بار دهن باید سرویس شده باشه،فقط میتونم برات آرزو کنم با سرویس کمتری طنز در باقی زندگیت جاری باشه عزیزم 😘
سلام در مورد مهربانی دقیق نوشتی لعنت بر مهربانی
چقد خوب نوشتی چقد به دل میشینه چقد خوب میخونیش روحشون شاد و در آرامش ابدی عزیزم و الهی که صبر شما بزرگتر از دلتنگی تون باشه ❤
هنوز گوش ندادم اما دلتتگت بودیم رودابه جان
رودابه ی نازنین. من به بابام میگفتم آقاجون، پدرم مال نسل پدرسالار بود و نیکا به باباش میگفت پدر و جالب اینکه هر دو دلمان میخواست به شان بگوییم بابا و آنها نمی خواستند اینجوری صدایشان کنیم. پدرم اقتدارش را آنجوری میدید و پدر نیکا دوست داشت به روز باشد و ما هر دو میخواستیم همین وسطها مثل همه عادی باشیم. حسرتش به دل هر دومان ماند. نامه ات روان زیبا پرمهر پر از اندوه و پر از شعور بود. تو نامه نمی نویسی شعر مینویسی... وقتی تو میخوانی من هوس نوشتن میکنم...
رودابه ی نازنین. من به بابام میگفتم آقاجون، پدرم مال نسل پدرسالار بود و نیکا به باباش میگفت پدر و جالب اینکه هر دو دلمان میخواست به شان بگوییم بابا و آنها نمی خواستند اینجوری صدایشان کنیم. پدرم اقتدارش را آنجوری میدید و پدر نیکا دوست داشت به روز باشد و ما هر دو میخواستیم همین وسطها مثل همه عادی باشیم. حسرتش به دل هر دومان ماند. نامه ات روان زیبا پرمهر پر از اندوه و پر از شعور بود. تو نامه نمی نویسی شعر مینویسی... وقتی تو میخوانی من هوس نوشتن میکنم...
خدایش بیامرزد❤️❤️