پادنامه بیست و دوم- عشق سالهای جنگ
Description
این اپیزود پادنامه درباره عشق دو جوان در سالهای جنگ است، نیره در تهران چشم انتظار فرهاد در جبهه، نیره نگران و درگیر زندگی روزمره و عاشق و فرهاد در خط مقدم جبهه تلاش می کنند که از میان آتش و خمپاره امیدشان به آینده و با هم بودن را از دست ندهند
این اپیزود پادنامه نتیجه زحمات آرش روحی زاد برای جمع آوری و نگهداری نامه های پدر و مادرش و همینطور با صدای مرضیه رحمان دوست و حامد کیان از پادکست رادیو حکمتانه است
رادیو حکمتانه سفری پر از شعر و موسیقی در زندگی شاعر نویسنده و نمایشنامه نویس ترکیه ناظم حکمت است
لینک پادکست رادیو حکمتانه
موسیقی های استفاده شده در این اپیزود موسیقی برخی از سریالهای دهه شصت است، مانند سریال اوشین، آینه و سلطان و شبان و همینطور تیزر ابتدایی قصه ظهرجمعه از کارهای ماندگار محمدرضا سرشار
نگهداری نامه ها نگهداری میراث ماندگار و حفظ تاریخ است
نامه بنویسم
راههای تماس با من
rodabehs@yahoo.com
تلگرام و اینستاگرام پادنامه است
از صفحه پادنامه در حامی باش هم می توانید حمایت کنید و این حمایت کمک می کند که من بتوانم زمان بیشتری را برای تولید پادکست اختصاص دهم
























بهترین اپیزود پادنامه:) پشمام ریخته از منطق و عشق چندین سال پیش چقدر دلنشین.
رودابه عزیز به خاطر دست دادن برادرتون متاسفم ... دلتنگ صداتون بودم 🫂🌱
ممنون از تو رودابه جان برای تمام حس هایی که صادقانه با ما به اشتراک میگذاری
سلام.رودابه جان امیدوارم خوب باشی،دلتنگتیم
اول تسلیت میگم بابت غمت ... الهی که صبرتون بزرگتر باشه و در ادامه راجع به اپیزود ، چقد لطیف بود و شنیدنی مرسی از آرش بابت انتشار نامه ها ❤️
سلام رودابه جان خوشحال شدم که بعد مدتها اپیزود جدید را گذاشتی و بسیار متاسف شدم برای برادرت. امیدوارم براش نامه بنویسی و میدانی که نوشتن خودش تراپیه و نامه ها را با ما به اشتراک بگذاری. پر توان و پرتلاش باشی و امیدوارم دوره سوگ را راحتتر طی کنی عزیزم منتظر کارهای بعدیت هستم
رودابه جان خداصبر بده بهتون روح داداش شاد باشه🌾🌸
دروود🌾🌸
آخ که این اپیزود چقدر قشنگ بود❤️
درود بر شما. شاید نتونم در قالب کلمات حال دلم رو وقتی که مشغول شنیدن اپیزودهای پادنامه هستم بیان کنم. چقدر شفاف و بیریا است بیان شما و این نامه های دل نوشته. متاسف شدم از شنیدن سوگی که متحمل شدید. بدان که درد شما را تقسیم میکنیم با خود و شریک غمت هستیم. براتون توان بیشتر و دلخوشی و تندرستی ارزومندم
چقدر لطیف بود نامه ها 🤍
سلام رودابه جان، این اولین کامنت من در دنیای کستباکسه، حسی که دارم مثل اینه که شما دکمهی پرتاب موشک رو میزنی و یهو یه سکوتی هست تا منتظر بشی ببینی بعدش قراره چه فرقی کنه! اول که روح داداش شاد باشه، خدا به شما صبر بده. بعد از اون، راجعبه این اپیزود، اینقدر که همه دوسش داشتن جرأتم رو کم میکنه که بگم، چون انتقاد دارم، حقیقت، من با صداهای دوستان ارتباط نگرفتم. یعنی، من درکل با این لحنهای شیک مثل مجریها احساس صمیمیت نمیکنم. توی کامنت بعد ادامه میدم...
رودابه جان تسلیت عرض میکنم امیدوارم غم جان گاه برادرتان از دلتان رخت بر بندد و به جایش خاطرات خوششان باقی به ماند.دنیا فانی و زود گذر است.
چقدر قشنگ بود ، خوبه که قسمت دوم هم داشته باشه . کاش بقیه هم از این نامه های قدیمی داشته باشن و برات ارسال کنن. برات آرزوی آرامش دارم و صبر برای دلت چون من هم چهار سال پیش برادر کوچکم رو از دست دادم و کاملا حالت رو درک میکنن. خوب باشی همیشه
رودابه ی عزیز بابت فقدانی که تجربه میکنید بسیار متأسفم و براتون صبر بر غم و اندوه آرزومندم🖤🖤 ممنونم که در این شرایط اندوهناک، اپیزودی به این زیبایی و جانداری تدارک دیدید🙏🕊️
رودابه جان به خاطر برادر واقعا متاسفم.برای تو گل سلامتی و آرامش آرزو می کنم.
سلام از دست دادن برادرتون رو از صمیم قلب تسلیت میگم
واقعا متاسفم رودابه جان، آرزوی صبر دارم و ممنون برای این اپیزود جذاب.
روح برادرتون شاد، آرزوی صبر و بردباری، شادی و سلامتی براتون دارم🖤
مثل همیشه لذت بردم از یک اثر هنری دیگه از پادنامه ... تسلیت میگم رودابه جان ...🖤