به تو برمیگردم. بعد از مرگ، در لباسی دیگر و در جهانی دیگر. دوباره تو را دوست خواهم داشت.
پرسیدند چرا چنین بیمرز دوستش داشتی؟گفتم او زخمهایم را بوسید و رنجم را باور کرد
هزار کاکُلی شاد، در چشمان توست، هزار قناری خاموش، در گلوی من. عشق را ای کاش، زبان سخن بود …دوستان اگه سبک موزیک رو دوست دارید لایک کنید تا بدونم استقبال چطوره 🫡❤️🎼🌱
شوق این روزها را ببین. این روح خسته، با آمدنت، زندگی را به یاد آورده …
ای لحظاتِ خوش که هنوز از راه نرسیدهاید آیا نمیشود راهِ کوتاهتری در پیش بگیرید؟ قبل از اینکه دلهایمان فرتوت شوند...👤نزار قبانی
چقدر شماها خوبید ✨️❤️سر صبح دلنوشته ها و کامنتاتون سر ذوقم اوردخوشحالم از حضورتون🌹
عشق همین خندههای سادهی توست، وقتی با تمام غصههایت میخندی، تا من با تمام غصههایم بخندم …
هرچه که باعث شود در تاریکترین لحظات، آفتاب را حس کنی، عشق است …
پرسید، وقتی غمگینی چطور میخندی؟ گفتم، به کسانی که دوستشان دارم فکر میکنم. به لبخندشان، به نگاهشان، به صدایشان …
گاهی یک لیوان چای، چند صفحه کتاب، و یک پنجرهی نیمه باز، برای خوشبختی آدم کفایت میکند. همین که قدم زدن چارهی دردهایت باشد، و دلخوشیهای کوچک دلیل لبخندهایت، یعنی تو خوشبختی …
میخندی و خودت نمیدانی، که مرا به همین سادگی به آرزوهایم میرسانی …
شب شد. ماه را بوسیدهام، خیال پریشانم را شانه زدهام، گلدانهای شمعدانی را به نوازشی آرام خواباندهام. منتظر میمانم، تا مثل هرشب، در رویایم تو را در آغوش بگیرم ...
دنیا که به پایان رسید، رویاها دنیایی دیگر خواهند ساخت، و خندهی تو، جای آفتاب را خواهد گرفت …
فقط کمی صبر میخواهد. همانطور که گُلهای خشکیدهی پشت پنجره بعد از آب دادن، جان دوبارهای میگیرند، روزهای دلتنگی نیز تبدیل به آنچه که میخواهی خواهد شد. فقط کمی امید میخواهد …
آرزو میکنم ایکاش برای تو پرتو آفتاب باشم، تا دستهایت را گرم کند، اشکهایت را بخشکاند، و خنده را به لبانت باز آرد. پرتو خورشیدی که اعماق تاریک وجودت را روشن کند، و روزهایت را غرقهی نور کند. آرزو میکنم، روزی نور زندگی تو باشم …
Parisa 🧚🏼♀️
چقدر خوب و دلنشین بود 🫠🫠🫠 واقعا ممنون و سپاسگزارم
reza heydari
❤❤
reza heydari
👌👌
Rali Vaziri
یاد بچگیام افتادم🥺🥺🥺🥺خییلیی قشنگن مپزیکایِ بی کلامتون❤❤
marziyeh nouraei
شهزاده رویای من شاید تویی ...