Words I Can Not Say - April Rain

Words I Can Not Say - April Rain

Update: 2025-03-24273
Share

Description

آنگونه دوستت می‌دارم، كه خبردار نشوی. آنگونه می‌بوسمت، كه احساس نكنی. مهم نيست بشناسی‌ام، يا حتی برايم خطی بنويسی. گاهی در خيابان نگاهت، رهگذری باشم كافی‌ست. تو هرگز مرا نخواهی شناخت، و من، مجنون‌ترين بيد كوچه‌ی تو باقی خواهم ماند …

Comments (18)

Mozhde Amirian

چقدر کامتها قشنگ و لطیف و عاشقانه اند.گویی همه مان در خیال عشقی شب را میبوسیم و صبح را بغل میکنیم و در انتظاریم...انتظاری شیرین و لطیف، و تلخی نرسیدن دهانمان را گس میکند.آری عشق شاید همین است.عاشقانه زیستن و نرسیدن...❤️❤️‍🩹 و این نرسیدن مارا به این دنیای عاشقانه عادت میدهد

Aug 31st
Reply

Mansour Teimouri

کانال تلگرام نداره این پادکست؟

May 4th
Reply

Jamile

روزها از پس هم میگذرد یادم آمد از همین چند روز گذشته همان روزهایی که همه در تکاپو و تلاش بیش از حد در حال دویدن برای انجام کارها و استقبال از فصل زیبای بهار بودند چه زود گذشت و... دوباره روز از نو روزی از نو

Apr 9th
Reply

Mona

به زندگی می اندیشم..فکر میکنم که هیچکس در هیچ کجای تاریخ نمی تواند به راز زندگی پی ببرد و میفهمم که زیبایی زندگی به رازآلود بودن آن است..چه خوب که ما هیچ نمیدانیم فرداها و پس فرداها چه بر سر راهمان قرار خواهد گرفت و زندگی چگونه غافلگیرمان خواهد کرد!شاید برای همین است که همیشه امید داریم لبخندی عمیق تر، عشقی حقیقی تر و آغوشی گرم تر را تجربه کنیم شاید اگر این بی خبری نبود ما هرگز تن به زندگی نمیدادیم و اگر پیج و خم مسیر را میدانستیم اشتیاقی برای رسیدن به مقصد باقی نمی ماند…

Apr 7th
Reply

Mohammad

عشق و نور به قلبت🙏❤️

Apr 5th
Reply

maha

دیدار های مجددی که به اجبار شغل هایشان بود. نمکی بود که بر زخم تازه سرپوش خورده شان می پاشید. درد می کرد تمام آن وجه آنها که دیگر قابل پنهان نبود. خنده هایی که گریه شد . خاطراتی که کابوس، عکس هایی که چشم خراش و آهنگ هایی‌که گوش خراش شد فکر می کرد متفاوت ست این بار ولی دیگر خبری نبود. عشق فلسفه و بنای محکمی نبود و این همان حقیقتی بود که از آن فرار می کرد

Apr 1st
Reply

mastane

سر بر شانه خدا بگذار تا قصه‌ی عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی قصه‌ی عشق، انسان بودن ماست اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست سرت را بالا بگیر و لبخند بزن فهمیدن احساس کار هر آدمی نیست

Mar 30th
Reply (1)

Mohamadreza Abedinzadeh

چه قشنگه نشستن گوشه ای ودوست داشتن کسی انگار معنی زندگی همین دم دستی هاست ۱۴۰۴،۰۱،۰۶

Mar 26th
Reply

Abouzar Asgari

🙏🌷💎🌹🙏 سپاس

Mar 25th
Reply

mobina pordehgan

🥲🌱

Mar 25th
Reply

Sahar abazari Dorsa

اگر روزهای خوب من آمدند و من نبودم به یادش بیاورید که چقدر صبورانه و غمگین در انتظارش ماندم و جنگیدم، و به یادم آوازی سر دهید و برقصید و با صدای بلند بخندید 🍃

Mar 24th
Reply (2)

Alireza Mozaheb

من اینجا در ازدحام، منزوی معنی‌ام پیش تو پیدا، خلاصه کن این بلوا را در لرد دیدارات که مستاصل ماند این محصل در این آزمون دلتنگی علیرضا_مذهب

Mar 24th
Reply

Leila Yegane

😇

Mar 24th
Reply

Mahyar Mirkeshvari

بیا تا کمی بخندیم تا صدایش بر مخمل چمن‌های اطاقور جایی که سم اسبان کَهر بر روی رویای سپید‌پوش می تازند،جاری شود.بیا تا به بوی گل‌های لاله‌گون یکدیکر را صدا بزنیم.بیا تا روی نرمی موج‌های رودخانه آواز سر دهیم.

Mar 24th
Reply

katrin yousefi

چقدر زیبا

Mar 24th
Reply
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

Words I Can Not Say - April Rain

Words I Can Not Say - April Rain