Gulumcan - Ahmet Mustafa Ozgul

Gulumcan - Ahmet Mustafa Ozgul

Update: 2025-03-22883
Share

Description

دستم را بگیر. مرا به حال و هوای روزهایی که برنمی‌گردند، برگردان. مرا به خورشید، به امید، به روزهای سپید، مرا به خودم، مرا به خودت برگردان …

Comments (58)

Hani

وای مگه بهتر از این داریم¿¡¡¡¡¡ خدای خلق احساسه♡

Sep 18th
Reply

elahhe bigom sadat safavi

دیروز هم گذشت. قلبم خسته تر از قبل؛ شاید اینجا کمی بیآساید.

Sep 16th
Reply

yegee

تو تنها یکبار در این لحظه در این روز در این سال در این ثانیه و دقیقه هستی پس زندگی کن این لحظه و این روز و این سال هیچوقت برایت تکرار نمیشود لذت ببر با سختی و بدی 🌱

Sep 3rd
Reply

زهرا سعیدی

دل شب یادت کرده دلم ای داد ...

Aug 27th
Reply

Hamid Hashemi

سپاس

Aug 19th
Reply

Fatemeh

پرت میشم به خاطرات گذشته 🙃

Aug 5th
Reply

Nazi

خاطراتم زنده شد🥺🥲 من عاشق این موسيقي هستم 🙃🤭

Jul 29th
Reply

matin

این قطعه رو یه بار دوستم با ویلون برام زد کلی آدم گنده تو اون اتاق بودن همه تو سکوت محو شده بودن انگار ویلوون واسه هرکسی داشت یه داستانی تعریف میکرد هرکسی یاد چیزی افتاده بود که دلش نمی‌خواست دیگه تو ذهنش باشه میدونی انگار ویلون داشت گریه میکرد داشت داستانی غمنگین تعریف میکرد بدون اینکه حتی حرف بزنه...

Jul 18th
Reply

nushin zardoshti

💔❤️💔❤️

Jul 9th
Reply

Moscow

رفتی نمیدانستم آخرین بار بود منتظرت ماندم همه چیز تغییر کرد ولی انتظارم برای تو هنوز تازه است

Jul 2nd
Reply

سید محمد حسن

از دقیقه 4:39 به بعد پلی نمیشه

Jun 11th
Reply

Zeinab

پلی لیستتون ذهنمو خالی میکنه ولی بسیار غمگین هم. میشه یکم خنثی تر بذارین آهنگارو✨

May 18th
Reply

M . Z

نمی‌خواهم بشنوم، بگویم، بخندم یا ببینم. اکنون تنها مشتاق آرمیدنم،در جایی دور از هر کجا، دور از مردم،زمان و مکان.

May 12th
Reply (1)

M . Z

دقایقی به آن چشمها نگریستم، همچون نوزادی که چیزی از دنیا نمی‌دانست، آری، چشمان تو دری به دنیایی تازه بود که من از آن غافل بودم.

May 12th
Reply

Zarafshan1992

✨💔❤️‍🩹

Apr 30th
Reply

mohamad rozitalab

Apr 19th
Reply

محمدجواد منصوری

دوستت دارم...میدانم حسم یک طرفه س.همین که ای احساس عشق را تجربه کردم و تو ندیدی و نفهمیدی ما را بس

Apr 19th
Reply

parastoo lotfi

دستم را بگیر ببر به اولین روز خیال همان روزی که با هم در گفتگو و خیال پردازی بر نیمکت سنگی پارک نشسته بودیم من از نگفته هایم گفتم و تو فقط سکوت کردی چرا نگفتی آمدی که یک روز بروب و تنهایم بگذاری؟! حالا من ماندم یک خیابان بی انتها خیال داشتن تو.....‌

Apr 17th
Reply

mohamad rozitalab

تا تو را یار گرفتم همه خلق اغیارند❣H

Apr 16th
Reply

𝓮𝓶𝓹𝓻𝓮𝓼𝓼

برنمی‌گردند، اما تو بازگردان، مرا به خورشید، به امیدی که در نگاهت طلوع می‌کرد، به روزهای سپید بی‌دروغ، مرا به خودم، به آن منِ آرامِ گمشده، مرا به خودت برگردان، به لبخندی که جهانم را روشن می‌کرد...

Apr 14th
Reply (3)
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

Gulumcan - Ahmet Mustafa Ozgul

Gulumcan - Ahmet Mustafa Ozgul