اپیزود ۳۶+ (بوفهی مدرسه ۲)
Description
به اپیزود دوم «بوفهی مدرسه» خوش آمدید! این بار با ادامهی خاطرات نوستالژیک مدرسه، به دنیای پرهیجان بوفهها سر میزنیم. از تجربههای واقعی پول و تجارت بچهها، رقابتها و قلدری دیدنها، تا خلاقیتهایشان برای رسیدن به خوراکیها. حتی ردپای بوفهها را در سینمای ایران دنبال میکنیم و تأثیرشان بر فرهنگ مدرسه را بررسی میکنیم. این شما و این اپیزود دوم بوفهی مدرسه.
مالک و صاحب امتیاز پادکست: کانون تبلیغاتی اوژن (رضا میکاییلزاده)
تهیهکننده پادکست: رامیار منوچهرزاده
تیم سازندگان: نگین فیروزی، فرزانه رضایی، امیربهادر بیات
پشتیبانی: ساجده علیپور
گوینده: رضا میکاییلزاده
موسیقی پادکست: محمد برزیده و آیدین انزابیپور
هویت بصری: مجید کاشانی
طراحی کاور: نرگس فداکار
پشتیبانی امور: فرشته میکاییلزاده و شیرین میکاییلزاده
پشتیبانی فضای مجازی: امین شیرپور
Website: https://wikipazpodcast.com
Instagram: https://instagram.com/wikipazpodcast
Telegram: https://t.me/wikipazpodcast
Twitter: https://twitter.com/wikipazpodcast
























عالی 🙏🌠
دبیرستان مسئول بوفه بودم.هم مدرسه ای داشتیم یکی دوسال از من کوچیکتر .زنگ آخر تفریح، ساندویج کالباس نسیه خواست؛ هر چی گفت چندین بار اومد و رفت گفتم نه نسیه نمیدم.بار آخر که اومد باز دو سه بار پرسید نسیه نمیدی؟ منم گفتم نه! مایوس برگشت بره.یهو گفتم باشه بیا میدم. و دادم و خورد. تعطیل که شدیم تا بیایم بیرون گفتن یکی سر پل رومی تصادف کرده و رفتیم دیدم همون دوستم بود مهنااز😓حدود ۳۵ سال از اون روز گذشته.با خودم همواره فکر میکنم اگه بهش اون ساندویج رو نمیدادم چه عذابی میکشیدم... یادش مانا..
ما ابتدایی که بودیم هربار یه نفر از گروه دوستا پولا رو جمع میکرد آستین مانتو رو میداد بالا، مقنعه رو در میاورد و میزد به دل صف و نمیدونم دیدین یا نه عین حرم امام رضا که همدیگه رو هول میدن ، همه رو فشار میداد میرسید به فراش مدرسه که توی بوفه جنس میفروخت. منم که ریزجثه بودم طرفدار زیاد داشتم از زیردست و پاها لیز میخوردم و میرسیدم سر صف ده تا پاپ کورن میخریدم و فاتح میومدم پیش دوستام
هیچ وقت یادم نمی ره سال 1366 کلاس اول ابتدایی بوفه مدرسه بابا خلج توی نون بربری کالباس، گوجه و کاهو می گذاشت می خریدیم. هنوز بعد از 40 سال مزه اش لایه دندون هام هست نور بر تاریکی پیروز خواهد شد #سازماندهی #اتحاد_ملی #اعتصاب #ریزش #آزادی #ایران
با سلام تو سال۱۴۰۴ با پیشرفت علم ولی پسرفت ثروت و درآمدهای مردم شاید باورتون نشه یه مدرسه دیدم که بچه های سال بالایی کمین میکنن که خوراکی بچه هایی که از بوفه خرید میکنن یا اینکه با خودشون از خونشون خوراکی آوردن بقاپن نمیدونم بخندم یا گریه کنم بچه ها مجبور بودن برنداخل توالت و خوراکی بخورن😕
من یه هرکی میگم مدرسه راهنماییمون بوفه نداشت باور نمیکنه😕