اپیزود ۲۸+ (لقمههای بین راهی)
Description
در این اپیزود از ویکیپزپلاس سراغ یکی از قدیمیترین و صمیمیترین همراهان سفرهای جادهای رفتیم: لقمههای بین راهی! از تاریخچه و معنای واژهی لقمه گرفته تا نقشی که نان در این فرهنگ غذایی ایفا میکند. چرا لقمههای جادهای تا این حد برای ما خاطرهسازند؟ چه چیزی آنها را از وعدههای ثابت متمایز میکند؟ در این اپیزود هم خاطرات سفر مرور میشود و هم نگاهی به تأثیر لقمه در سبک زندگی مسافران خواهیم داشت.
مالک و صاحب امتیاز پادکست: کانون تبلیغاتی اوژن (رضا میکاییلزاده)
تهیهکننده پادکست: رامیار منوچهرزاده
تیم سازندگان: نگین فیروزی، فرزانه رضایی، امیربهادر بیات
پشتیبانی: ساجده علیپور
گوینده: رضا میکاییلزاده
طراحی کاور: نرگس فداکار
موسیقی پادکست: محمد برزیده و آیدین انزابیپور
هویت بصری: مجید کاشانی
پشتیبانی امور: فرشته میکاییلزاده و شیرین میکاییلزاده
پشتیبانی فضای مجازی: امین شیرپور
Website: https://wikipazpodcast.com
Instagram: https://instagram.com/wikipazpodcast
Telegram: https://t.me/wikipazpodcast
Twitter: https://twitter.com/wikipazpodcast
#wikipazpodcast
#wikipaz
#ویکی_پز
😘🥰🥰🥰
این آقای حامد ابدیت و یک روز بسیار لوس و خنک و بی مزه هستن و لحن صحبت کردنشون هم خیلی نمایشی و اغراق آمیز و نچسبه😑
من خودم به شخصه از این آدماییم باید همش تو سفر بخورم ، فردا قراره بریم سفر و درحالی نشستم اینو گوش میدم که کوفته تبریزی و رو درست کردم کیک شکلاتیم درست کردم و فردا صبح زود برم کوکوسبزی بپزم 😅 بابامم همش اعتراض داره بسه چقد غذا درست میکنی :))
اپیزود جالبی بود. خانم خوش بیان و خوش صدا که همیشه روایت میکردن، جاشون خالی بود خیلی. در عوض اون آقای پادکست ابدیت ،خیلی اغراقآمیز و مصنوعی حرف میزد.
چقدر خاطره انگیز بود سپاس
فقط کتلت تو راهی مامانا😍😍😍
اصلا ساده ترین و دم دستی ترین خوراکیا توی راه و ماشین یه مزه متفاوتی داره مخصوصا وقتی دورت پر باشه از عزیزانت و مخصوصا دو سه تا ماشین باشید و مدام سعی کنید بدون توقف این خوراکی ها رو از شیشه ماشین با هم مبادله کنید😂
البته تجربه من خیلی سفری نیست. با خاله ها و دختراشون از کرج رفتیم تهران امامزاده عبدالله سر خاک بابابزرگم. مامانم خدابیامرز کباب تابه ایاش معروف بود. اونروزم کلی کباب تابه ای درست کرد و لقمه گرفت و بردیم با خودمون. تو سرمای دی ماه اون سال کنار هم خوردیم و هنوز مزه اون لقمه ها زیر زبون همه امونه
حیف که نسل بعد از ما شانس اینو نداشتن که لذت این دوروهمی هارو بچشن. سفر های دسته جمعی عالی بودن
واکنش اون عمویی که رفت با نون بربری از تپه املت سهم خودش رو برداشت کرد دوست داشتم 😂👌
یه بار هم از هایدا ساندویچ سرد گرفتیم که توی راه بخوریم، اوایل نامزدی مون بود و میخواستیم با کلاس به نظر برسیم، انقد سسش زیاد بود که همهچیز رو از لای نون سُر داده بود به ته کیسه و نون خالی مونده بود. این شد اخرین لقمه بین راهی که از بیرون خریدیم. در بقیه موارد کتلت و شامی خودمون بردیم که بهتر بود
حرکات نمایشی شوهرعمه ...🤣
مامانیم همیشه وقتی بچه تر بودیم من رو از همه بچه های دیگه بیشتر دوست میداشت و هرجا میخواستم برم که مدتی تو راه باید باشم واسم کباب شامی لقمه میگرفت با سبزی نونی😅وقتی بیرون میآورند از کیف بوش کل فضارو میگرفت و همیشه باید با یکی شریکش میشدم چون نمیشد تنهاخوری کرد. همین لقمه کباب شامی اولین روز پادگان وقتی برنج ساده و تن ماهی دادن نجاتم داد و تنها کسی بودم که تو هزار نفر اون وعده ناهار دلپذیری داشتم ،البته یه سرباز دیگه هم که باهم دونفری یه تن ماهی داشتیم رو شریک کردم و چه حالی داد و رفیق شدیم
ویکیپز همیشه برامون سورپرایز داره. من بهترین لقمههای بین راهی رو تو گیلان تجربه کردم
خیلی بهش نیاز داشتیم ، دم عیدی و توی جاده